روز گذشته چند خبرگزاری رسمی خبر دادند مدیران باشگاه استقلال با فرهاد مجیدی وارد مذاکره شده تا او را به عنوان جانشین جواد نکونام معرفی کنند، اما سرمربی پیشین آبیها این پیشنهاد را نپذیرفته است. جدا از صحت و سقم این شایعه، در وضعیت فعلی دو فرضیه مطرح میشود که هرکدام به نوبه خود جای بحث دارد.
حقیقتا تغییر سرمربی در پایان هفته سوم فصل جدید چندان عاقلانه به نظر نمیرسد، اما انگار طیف هواداری استقلال دیگر حامی نکونام و سبک بازی تدافعی و البته تنشهای خارج از زمین او نیست و خودش هم این موضوع را متوجه شده است. حتی در فضای مجازی شایعاتی شنیده میشد که او سخت از خبر مذاکره با مجیدی ناراحت شده و احتمالا به زودی نسبت به این موضوع واکنش نشان خواهد داد. البته که مطالبه استقلالیها سرمربی خارجی است، اما حقیقتا بین گزینههای ایرانی، مجیدی اصلح محسوب میشود. تعداد زیادی از بازیکنان ترکیب فعلی، شاگردان خود او در استقلال بودهاند و خودش هم قطعا زودتر از یک فرد خارجی متوجه نقاط ضعف و قدرت تیم میشود. برای جامعه هواداری هم تنها سرمربی ایرانی مورد وثوق، مجیدی است. خلاصه که با در نظر گرفتن تمامی شرایط، فرهاد بهترین گزینه داخلی است و شاید بتواند خیلی زود همه آبیها را با هم همدل کند.
نگاه منفی؛ بس نیست؟
دوران بازی مجیدی در استقلال برای هواداران خاطرهانگیز بود، اما غالبا با جداییهای عجیب خدشهدار میشد. فرهاد سه مرتبه تیم را ترک کرد و به جز دفعه اول که در ابتدای راه درخشش خود لژیونر شد، هر دو مرتبه بعدی با مخالفت کادرفنی و بغض هواداران همراه بود، اما او از تصمیمش عقبنشینی نکرد. البته مدیون هستید اگر تصور کنید این منش گلزن سابق، در روزهایی که تحت قامت سرمربی روی نیمکت آبیها نشست نیز تغییری کرده است! مجیدی مربی هم چند بار از تیمش جدا شد که مرتبه آخر تنها چند روز پس از قهرمانی خاطرهانگیز سه فصل پیش بود. خب در چنین شرایطی یک بار دیگر رفتن سراغ کسی که با وجود همه عشق و حمایت هواداران، کمی تا قسمتی بیوفاییاش را ثابت کرده، منطقی است؟
همه اینها به کنار، واکنشهای مجیدی را وقتی که تیم ندارد، مقایسه کنید با زمانی که مشغول فعالیت است. الان که خبر رسیده او پیشنهاد آبیها را رد کرده، اما خب فرهاد همیشه یک گزینه بالقوه محسوب میشود که زمان بیکاری حتی استوریهایش هم سوژه میشوند و انگار خودش هم بدش نمیآید تهدیدی برای سرمربیان استقلال باشد تا در دوران بیتیمی یک بار دیگر هدایت عشق دوران جوانیاش را به عهده بگیرد! به نظر حداقل اگر خود او هم نخواهد الان سرمربی استقلال شود، تا زمانی که به تیمی دیگر نرود، سایهاش روی سر نکونام یا مربیان بعد از وی خواهد بود.