فرارو- آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدعی شد ایران طی ماههای اخیر ذخایر اورانیوم با غنای بالا را افزایش داده است. این ادعا در شرایطی مطرح میشود که برخی انتظار دارند با شکل گیری دولت جدید در ایران بسیاری از ناظران حوزه سیاست خارجی منتظر شکل گیری توافقی جدید هستند.
به گزارش فرارو، رافائل گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) در گزارشی که روز پنجشنبه (۸ شهریور) منتشر شد، اشاره کرده است که "ذخایر لازم ایران برای تولید سلاحهای هستهای ایران حدود ۲۳ کیلوگرم افزایش یافته و نزدیک به ۱۶۵ کیلوگرم رسیده است. "
این سخنان گروسی در کنار سخنان او درباره احتمال سفر به تهران در تاریخی نامشخص مطرح شده است و با توجه به پیچیدگیهای برجام در کنار مسائل هسته ای، با پرسشهایی همراه است، از جمله این که قرار است پرونده هستهای ایران به کجا برسد و آیا ایران و آژانس به توافق خواهند رسید یا خیر. رحمان قهرمان پور، کارشناس ارشد مسائل هستهای و پژوهشگر روابط بین الملل در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
رحمان قهرمان پور به فرارو گفت: «غنی سازی ۶۰ درصدی ایران ادامه دارد و متوقف نشده است؛ بنابراین به طور طبیعی، میزان ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی ایران در حال افزایش است. کما این که میزان اورانیوم ۲۰ درصد غنی شده و ۵ درصد غنی شده هم در حال افزایش است؛ بنابراین بحث بر سر افزایش سطح غنی سازی نیست، چون در توافق قبلی ایران و آژانس و بعد از یافتن ذرات غنی شده ۸۳ درصد در ایران، آژانس دستگاههایی را روی برخی سانتریفیوژها نصب کرده که غنی سازی ۶۰ درصد انجام میدهند و بر اساس توافقی که صورت گرفته، اگر سطح غنی سازی ایران از ۶۰ درصد بالاتر رود، به صورت آنلاین به آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش داده میشود و آژانس هم تا کنون حرفی از افزایش سطح غنی سازی نزده است. آن چیزی که اکنون مسئله شده و موضوع بحث است، افزایش میزان ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی است.»
وی افزود: «برخی محافل غربی معتقدند که با افزایش میزان انباشت اورانیوم ۶۰ درصد غنی شده در ایران، توان ساخت بمب در ایران بیشتر شده است و همچنین زمانی که لازم است تا ایران به بمب هستهای برسد کمتر شده است؛ بنابراین هم زمان گریز هستهای کاهش یافته و هم تعداد بمبهایی که ایران (در صورت تصمیم گیری برای ساخت بمب) میتواند بسازد بیشتر شده است. آژانس در این زمینه به عنوان یک نهاد فنی وارد بحثهای سیاسی نمیشود، اما با زبان فنی میگوید دستیابی آژانس به دامنه فعالیتهای هسته ایران کمتر شده است. این جمله از لحاظ فنی تقریبا همان معنایی را دارد که به لحاظ سیاسی استنباط میکنیم. درواقع، چون آژانس نباید به مباحث سیاسی ورود کند، بحث را اینگونه مطرح میکند. حدود یک سال است که رافائل گروسی میگوید میزان آگاهی ما از دامنه و ماهیت فعالیتهای هستهای ایران روز به روز در حال کاهش است. اگر قرار باشد آژانس درباره دامنه فعالیتهای هستهای ایران و ماهیت آن قضاوت کند، ایران باید دسترسیهای بیشتری بدهد. ایران هم میگوید، چون آمریکا از برجام خارج شده و تحریمها را هم لغو نکرده، بنابراین تا زمانی که برجام احیا نشود، ایران به همکاریهای داوطلبانه خود در چارچوب برجام بازنخواهد گشت.»
این تحلیلگر ارشد مسائل هستهای گفت: «مجموع اینها یعنی، ما وارد فضای جدیدی شدهایم که در آن، دیگر، امکان ادامه فضای قبلی وجود ندارد. آقای عراقچی هم صراحتا گفت احیای برجام ممکن نیست و باید به توافقی دیگر فکر کنیم. این حرف جدید هم نیست و از چند ماه پیش هم مطرح بود، یعنی به لحاظ فنی و تکنیکی، پیشرفتهای هستهای ایران به حدی رسیده که بازگشت به گذشته ممکن نیست و مسئله تحریمها به شکلی است که طرف آمریکایی هم نمیخواهد به همین سادگی برجام را احیا کند. سختی کار و آن چه باعث شده شرایط پیچیده شود همین است که به یک توافق جدید نیاز داریم. طبیعتا رسیدن به یک توافق جدید نیازمند مذاکره است. حالا بحث سر این است که آیا برای رسیدن به یک توافق جدید، باید همان کارهایی انجام شود که سال ۱۳۹۳ انجام شد؟ آیا باید دوباره یکی، دو سال مذاکره کنیم؟ آیا قرار است توافق موجود، مبنای کار قرار گیرد؟»
وی افزود: «ما با سه حالت رو به رو هستیم. یکی بحث حقوقی مسئله است. یکی بحث فنی است و یکی هم بحث سیاسی. بحث حقوقی میگوید همین متن حقوقی موجود میتواند مبنای مذاکرات قرار گیرد، چرا که قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، بر این توافق صحه نهاده و آن را تایید کرده است. دیدگاه فنی و تکنیکال میگوید با توجه به این که از زمانی که ترامپ از برجام خارج شده ایران غنی سازی ۶۰ درصدی را شروع کرده، بنابراین، این توافق موجود نیازمند تغییرات عمده است. نگاه سیاسی هم میگوید دولت آمریکا در شرایطی نیست که بخواهد مذاکرات را شروع کند، چون مدت کوتاهی به انتخابات آمریکا باقی مانده و اگر دولت فعلی مذاکرات را شروع کند با حمله ترامپ مواجه میشود؛ بنابراین مشکل آمریکا این است که نمیتواند وارد مذاکره شود. اگرچه شرایط سیاسی در ایران تغییر کرده، اما در آمریکا تغییر نکرده است. در نتیجه فعلا مذاکره جدی در دستور کار نیست. وضعیت حقوقی مبهم، وضعیت فنی تغییریافته و وضعیت سیاسی آمریکا سه عاملی هستند که حالت تعلیق را به وجود آورده اند. حالا باید دید آیا کشورهای حاشیه خلیج فارس در این وضعیت میانجیگری میکنند یا اروپاییها. قاعدتا همه کارهای ایران، اروپا و آمریکا برای این بود که با دست پر وارد مذاکرات شوند. اگر قرار باشد ایران دستاوردهای هستهای را که پس از لغو برجام به دست آورده کنار بگذارد باید امتیازاتی ویژه دریافت کند. آمریکا هم به دنبال کسب امتیازاتی خواهد بود. پس مذاکرات با این هدف انجام میشود که طرفین احساس کنند بیشترین امتیازات را میگیرند و کمترین امتیازات را میدهند. در این شرایط است که توافق شکل میگیرد. ما اکنون از نقطه تعادل دور هستیم. باید دید ایران به سمت تعادل میرود یا آمریکا و یا میانجیها برای رسیدن به تعادل طرفین کمک میکنند.»