فرارو – انتشار یک فریم عکس از حضور حمیدرضا عارف، پسر معاون اول رئیسجمهور در جلسه تودیع و معارفه وزیر صمت حاشیهساز شد و واکنشهای منفی زیادی گرفت. فرزند محمدرضا عارف، چند سال قبل در مصاحبهای واژه «ژن خوب» را وارد ادبیات سیاسی کشور کرد که سالهاست به عنوان مترادف آقازاده به کار میرود.
به گزارش فرارو، واکنشها به حضور حمیدرضا عارف در مراسم تودیع و معارفه عباس علیآبادی و محمد اتابک، حول دو محور میچرخید؛ او چه کاره است که در این مراسم حضور دارد و آیا حضورش به واسطه فرزند معاون اول بودن اوست؟؛ و محور دوم این که آیا قرار است در دولت پزشکیان هم بساط آقازادگان پهن باشد یا جمع میشود؟ حمیدرضا عارف به گفته خودش در حوزههای اقتصادی و سرمایهگذاری فعالیت میکند و سابقه تهیهکنندگی در موسیقی و سرمایهگذاری در سینما را نیز دارد. اما هنوز مشخص نیست این حضور با توجه به چه جایگاهی اتفاق افتاده است. او در سال ۱۳۹۳ نیز نامزد انتخابات اتاق بازرگانی شد که البته هیچ کدام از اینها خلاف قانون شمرده نشده است؛ بیشتر لحن طلبکارانه او در مواجهه با انتقادات، به پررنگ شدن این مواجههها دامن زده است.
اکثر قریب به اتفاق آقازادهها در تمام سالهای پیش، یک وجه اشتراک داشتند و آن نیز دوری از رسانهها و چراغخاموش بودن است. حمیدرضا عارف یکی از آقازادههایی است که این قاعده را دنبال نمیکند و معمولاً حواشی دور او وجود دارد. خیلی از این حواشی نیز از صحبتها یا عملکرد خود او استخراج شده و هیچ وقت نیز پاسخ درستی نگرفته است. اصرار آقازاده معاون اول رئیسجمهور بر ژن خوب بودنش، ۷ سالی میشود که برای او دردسرساز شده است. اسم فرزند عارف سال ۱۳۹۶ به طور گسترده مطرح شد. او در یک مصاحبه اینترنتی به نام «خیلی محرمانه» از تاثیر وراثت و ژن خوب در موفقیتهایش گفت. در این زمان، محمدرضا عارف نماینده مجلس دهم و رئیس فراکسیون امید بود.
حمیدرضا عارف در همین مصاحبه گفته بود: «پدر و مادر من هر دو جزو شاگرد اولهای کنکور در کشور بودند، مادر من رتبه ۱۵ کنکور داشته؛ این ژن منتقل میشود. ما سه برادر، هر سه درسهایمان خوب بوده و خوب تحصیل کردیم؛ من خودم بعد از اینکه تحصیلاتم در دانشگاه صنعتی شریف به اتمام رسید، در سال ۸۵ رفتم آمریکا و با رزومه و نمرات خوبم (من زبانم همیشه خوب بود) در دانشگاه جرج واشنگتن پذیرش گرفتم و PHD روابط بین الملل را در دانشگاه فلوریدا خواندم. آنجا نگاه نمیکنند که تو پسر چه کسی هستی؟ به رزومه نگاه میکنند.»
در جستجوی خبرنگار فرارو تا کنون اثری از تحصیل فرزند معاون اول رئیسجمهور در این دو دانشگاه یافت نشده است و ما در تلاش هستیم که طی مکاتبه با این دو دانشگاه، صحت یا عدم صحت این ادعا را جویا شویم. از سوی دیگر، مساله تحصیل فرزند عارف در دانشگاه شریف هم مشخص نیست که بر اساس استعداد او بوده یا ناشی از عضویت پدر در هیئت علمی این دانشگاه و استفاده از سهیمه اعضای هیئت علمی برای انتقال فرزندان خود به دانشگاه محل خدمت. در هر صورت، رزومهای از حمیدرضا عارف وجود ندارد؛ و آنچه گفته میشود بر اساس صحبتهای خود او یا شخص معاون اول طی سالهای گذشته به دست آمده است.
ابتدای دهه ۸۰ طی یک قرارداد شرکتی به نام ایرانسل در ایران تاسیس شد که اپراتور دوم تلفن همراه بود. نام فرزند عارف با ورود شرکت MTN به ایران و کنار زدن ترکسل ترکیه از این قرارداد گره خورده است. ماجرای کنار زدن ترکسل از پروژه راهاندازی اپراتور دوم با گذشت دو دهه هنوز در ابهام است.
او در مصاحبه سال ۱۳۹۶ گفته است: «مزایده در سیستم رسمی کشور است؛ قوه قضاییه نظارت دارد، بازرسی کل کشور نظارت دارد، نکتهای که وجود دارد، دوستان با بیتقواییِ تمام نگفتند، زمانی که آقای دکتر عارف معاون اول رییس جمهور بود، ما در مزایده بازنده شدیم، دوم شدیم. ترکسل برنده شد به همراه ایرانسل. اتفاق خلاف قانونی که افتاد، این بود وقتی که مجلس هفتم، اعلام کرد که ترکسل وابسته به صهیونیستهاست و نمیتواند به دلیل مسائل امنیتی در ایران فعالیت داشته باشد، طبق قانون مزایده، که دولت اعلام کرده بود و تمام شرکتکنندهها از جمله ما، با پذیرش این قانون در مزایده حضور داشتیم، این بود که اگر یکی از اعضای یکی از کنسرسیومها ردصلاحیت شود یا تایید نشود، کل کنسرسیوم باید کنار گذاشته شود. شرکای ترکسل چه کسانی بودند؟ بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی و وزارت دفاع (شرکت صاایران)؛ این طرف چه کسی بود؟ حمیدرضا عارف با دو شخصی حقیقی و شرکت MTN. زور کی بیشتر بود؟ بنیاد مستضعفان و وزارت دفاع!
در حالی که اولین ویزای MTN را من برایشان درخواست دادم. تا به حال ایران نیامده بودند؛ یکسال و نیم برایشان هزینه کردیم و به نقطهای رساندیم؛ به راحتی حق الناس پایمال شد، بنیاد مستضعفان و صاایران آمدند با MTN قرارداد بستندو MTN میخواست در ایران کار کند، هیچ درآمدی من از این اتفاق نداشتم، هیچی. در صدای آمریکا/VOA میگویند حمیدرضا عارف سهامدار است؛ سهام ایرانسل مشخص است. من به شما بگویم، روابط عمومی شرکت ایرانسل اگر این برنامه/مصاحبه را میبیند، بگوید که اگر یک سیمکارت ایرانسل به نام حمیدرضا عارف هست، بگویند. من سیمکارتشان را هم تا حالا نخریدم. به خاطر اینکه احساس میکنم حق من ضایع شده؛ و من شرعاً راضی نیستم. من به مدیرعامل بنیاد مستضعفان چند وقت پیش تماس گرفتم و گفتم، من میدانم که شما انسان متشرعی هستید، بدانید که درآمدی که از این پروژه نصیب شما میشود، شرعاً من که این شرکت را آوردم، راضی نیستم. اما اتفاقی که افتاد، این بود سیمکارتی که دو میلیون تومان بود، شد پنج هزار تومان. افتخار میکنم که در این امر نقش داشتم، چون هیچکسی نمیتوانست به غیر از MTN این کار را انجام دهد. به جای تشکر از من که در سن ۲۳-۲۴ سالگی، حتی اگر با رانت پدرم این کار را کرده باشم، بالاخره برای منافع مملکت بوده.»
سن بسیار پایین حمیدرضا عارف در آن زمان – او متولد ۱۳۵۷ است –، و همزمانی این اتفاقات با حضور محمدرضا عارف به عنوان معاون اول رئیسجمهور همیشه سوالهای بیجوابی داشته است.
سال ۱۳۹۷، سیدرضا صالحیامیری که اکنون وزیر میراث فرهنگی است برای حمیدرضا عارف حکم ریاست کمیسیون صلح و ورزش را صادر کرد. زمانی که این حکم صادر شد، رسانهها واکنشهای تندی نشان دادند.
به گزارش مشرق، حمیدرضا عارف در حاشیه اول جلسه این کمیسیون مورد اینکه گفته میشود ژن خوب در ورزش است، تصریح کرد: «این سوال نیاز به توضیح مفصل دارد که نمیتوان در چند دقیقه پاسخ داد. خیلی به این موضوع پرداخته شد. به جای اصل موضوع با سانسور اتفاقاتی افتاد و وقتی برای توضیح به من ندادند. صدا و سیما اسم من را آورد و مطالب خلاف واقع به من نسبت داد، اما فرصت پاسخگویی نداد. وقتی ژنهای خوب هستند که میتوان در عرصه مختلف استفاده کرد چرا به کار نگیریم. مثلاً در هنر شجریان را داریم که ژن خوب همایون را دارد. اینکه چطور فردی نا عادلانه موضوع را مطرح میکند باید ببینیم اهدافش چیست.»
روزنامه فرهیختگان در آبان ۹۸ که خبر استعفای پسر عارف منتشر شد، در گزارشی نوشت: «حدود یک سال پیش بود که کمیسیونی به نام «صلح و ورزش» در کمیته ملی المپیک تشکیل شد. کمیسیونی که ریاست آن به حمیدرضا عارف، فرزند محمدرضا عارف واگذار شد. حکم صالحیامیری، رئیس کمیته ملی المپیک درحالی به خالق کلمه «ژن خوب» داده شد که گفته میشد این ماجرا، سیاسی بوده است. صالحیامیری مدتها با وعده انتشار یک بیانیه درباره علت حضور فرزند محمدرضا عارف در کمیته ملی المپیک، رسانهها را عقب راند و هجمهها را کمتر کرد. بیانیهای که هرگز صادر نشد و حمیدرضا عارف در سکوت خبری کار خود را ادامه داد. بارها تلاش شد در گفتگوهای متعدد از عارف درباره پست ورزشیاش سوال شود، اما او هر بار با ترفندی از پاسخ دادن فرار کرد.»