دکتر رسول رئیس جعفری، استاد اقتصاد، با بیان اینکه برای پنجمین سال متوالی، استهلاک داراییها از سرمایه گذاریها بیشتر شده است، ضمن اشاره به اینکه در دولتها، عزمی برای اصلاح ناترازی، به شکل افزایش بهره وری در تولید نمیبینیم، گفت:
به گزارش جماران، دکتر رسول رئیس جعفری، اقتصاددان، با یادآوری اینکه در وضعیت فعلی، یکی از مسائل کلیدی کشور، ناترازی در حوزههای مختلف، از جمله بودجه، منابع و مصارف صندوقهای بیمهای و انرژی شامل برق، آب، گاز است، اظهارداشت: این مساله، در چند سال گذشته، خصوصا بعد از تحریمها، تشدید شده است. در تحلیلی ساده، باید گفت ما سرمایه گذاریهای لازم را در این حوزهها نکردیم تا جایی که امسال، برای پنجمین سال متوالی است که خالص سرمایه گذاری در ایران، منفی است و سرمایه گذاری که در ایران صورت میگیرد از استهلاک داراییها کمتر است.
وی ادامه داد: پیامد اولیه چنین وضعیتی، فرسوده شدن روزمره امکانات موجود است و ما با فرسوده شدن روزمره امکانات مواجهیم. وقتی سرمایه گذاری، پایین است، نمیتوانیم متناسب با رشد مصرف، تولید برق، گاز و دیگر خدمات داشته باشیم. از یک سو، جمعیت رو به افزایش است و وقتی جمعیت افزایش مییابد، اندازه مصرف عمومی بیشتر میشود، از سوی دیگر، با رشد تکنولوژی و رشد صنعت و توسعه در کشور، طبیعتا در حوزههایی مانند برق، انرژی و آب، مصرف افزایش مییابد؛ بنابراین از دو منظر، رشد جمعیت، گسترش تکنولوژی و صنعت کشور، این ناترازیها دائما افزایش یافته و شکاف میان منابع و مصارف و تولید و مصرف افزایش یافته است.
این اقصاددان ضمن اشاره به راههایی که برای رفع ناترازیهای انرژی، در کشور مطرح شده، از جمله تغییر در الگوهای کشت در کشاورزی و تغییر الگوی مصرف آب در صنعت با هدف بهبود بازدهیها و صرفه جویی در مصارف روزانه خانگی و همچنین صرفه جوییها در برق و گاز، گفت: برخی راهکار قیمتی را برای بهینه شدن مصرف پیشنهاد میکنند، که البته باید درنظر داشت، راهکار قیمتی باید جزء آخرین حلقههای اصلاحات در رفع ناترازی باشد. در واقع پس از اینکه الگوی تولید در برق، گاز و آب و خدمت رسانی و شبکههای انتقال اصلاحات انجام شد، میتوان به عنوان آخرین حلقه، به سراغ افزایش قیمت رفت.
رئیس جعفری افزود: متاسفانه در دولتها، عزمی برای اصلاح ناترازی، به شکل افزایش بهره وری در تولید نمیبینیم و سرعت افزایش تولید از منظر سرمایه گذاریهای جدید، سنخیتی با سرعت افزایش مصرف ندارد. خصوصا اینکه با عوامل بیرونی مانند گرم شدن درجه هوا هم روبرو هستیم. به خاطر اقلیم کشورمان، چند روز متوالی از سال با گرما و سرمای بیش از حد مواجه هستیم که پیکهای مصرفی ایجاد میکند و منجر به ناترازیهای کوتاه مدت میشود.
این استاد اقتصاد ضمن اشاره به اقلیم و تاریخ جغرافیایی و اقتصادی ایران، خاطرنشان کرد: این کشور به لحاظ تاریخی، تا پیش از اکتشاف نفت، حداکثر جمعیتی که میتوانسته تحمل کند و خدمات بدهد، حدود ۱۵ میلیون نفر بوده است. در متون تاریخی، کرمان و سیستان و بلوچستان، که یک ایالت بزرگ این کشور بوده است، هیچ گاه بیشتر از یک میلیون نفر جمعیت نداشته است. اما اکنون چند برابر آن را در خود جای داده است.
وی با اشاره به استقرار جمعیت بیش از ۸۵ میلیون نفری در ایران، اظهارداشت: این رقم تقریبا شش برابر ظرفیت تاریخی قبلی خود است. بخش زیادی از کمبود ظرفیت این سرزمین، با تکنولوژی جبران شده، اما فشار جدی به منابع زیرزمینی فسیلی آوردیم که عوارضی مانند فرونشست زمین برای ما ایجاد کرده است. علاوه بر آن به مناطقی از کشور که اقلیم آنها اجازه کشاورزی نمیدهد، بار گستردهای از نیری انسانی تحمیل کردیم که نه آب دارد و نه میتواند محصولات کشاورزی خود را تولید کند، بنابراین باید حجم گستردهای از واردات برای گندم و دیگر محصولات انجام دهیم و یا آب را از جاهای دیگر با لوله کشی منتقل کنیم یا چاه عمیق بزنیم و به منابع زیرزمینی فشار بیاوریم.
رئیس جعفری ادامه داد: در طرحهای آمایش سرزمینی مان و یا طرحهایی که مشاورین خارجی انجام داده اند، به مساله پایداری سرزمینی پرداخته شده است. مطالعات تاریخی نشان میدهد یک گروه فرانسوی در حدود سالهای ۱۳۱۰، در ایران تحقیق کرده بودند و توصیه آنها این بود که به جای اینکه شهر تهران را گسترش دهیم، از سمت سمنان تا زنجان در دامنه جنوبی رشته کوه البرز، شهرهای حداکثر ۱۰۰ و ۲۰۰ هزار نفری داشته باشیم. در این چارچوب باید دشت پایین را به کشاورزی اختصاص دهیم و بار جمعیتی به آن تحمیل نکنیم و آن دشت جنوب رشته کوه البرز که حوضه آبریز البرز است را از بین نبریم.
این اقتصاددان افزود: فقط یک نگاه به امروز کشور داشته باشید و ببینید اگر فقط همین اتفاق افتاده بود، وضعیت پایداری سرزمین به چه شکل بود؟! اگر از سمت سمنان و شاهرود تا زنجان، شهرهای ۱۰۰ هزار نفری داشتیم، میتوانستند آب خود را از آب حوضه جنوبی رشته کوه البرز تامین کنند، بدون اینکه به منابع زیرزمینی فشار بیاید، دشت پایین دستشان هم به طور کامل برای کشاورزی تخصیص پیدا میکرد، در حالی که اکنون در همین محدوده جغرافیایی، شهرهای بزرگ چند میلیونی داریم و تهران، شهرکهای اقماری، کرج، قزوین تا زنجان، جمعیتی چند ۱۰ میلیونی را در خود جای داده است. اگر این جمعیت پخش شده بود، حتما ما در حوزه آب این مشکل را نداشتیم.
وی با اشاره به پیامدهای استقرار صنایع آب بر ایران در فلات مرکزی، تصریح کرد: ما صنایع آب بر و انرژی برمان را در مناطقی مستقر کردیم که گرم و خشک و کویری هستند و برای آب آنها دچار مشکل شدیم و به تبع آن مجبوریم سرمایه گذاریهای هنگفتی انجام دهیم تا انرژی آنها را تامین کنیم، درصورتی که در مطالعاتی که انجام شده بود، قرار بود این صنایع در حاشیه جنوبی دریای خزر و حاشیه شمالی خلیج فارس و دریای عمان مستقر شوند.
به گفته رئیس جعفری؛ اگر این اتفاق افتاده بود، ما با تراکم جمعیتی در مرکز ایران که در فصل گرما نیاز به برق وحشتناک و در فصل سرما، نیاز به گاز فراوان داشته باشند، مواجه نبودیم و میتوانست این نیاز به انرژی، به حاشیه شمالی خلیج فارس و دریای عمان منتقل شود و در بسیاری از هزینههای دیگر صرفه جویی میشد و میتوانستند با آب شیرین کنهای بزرگ مساله آب را حل کنند. مازاد سرمایه گذاریهایی که در حوزههای دیگر انجام میشد هم میتوانست برق آنها را تامین کند و ضمن اینکه منابع نفتی و گازی هم در فاصله نزدیکی قرار داشتند.
شهرکهای صنعتی و تولیدی به حاشیه شمالی خلیج فارس و دریای عمان منتقل شوند
این اقتصاددان تاکید کرد: این ناترازی، مسالهای است که میتوانست به راحتی با تدابیر جدی حل شود که نشده است. در بلندمدت و در ۱۰۰ سال گذشته، بدون توجه به اقلیم و جغرافیای کشورمان، شهرنشینی را گسترش دادیم و صنابع را بدون جانمایی مناسب توسعه دادیم که این عوارض و عواقب فعلی را ایجاد کرده است. اگر بنا است وضعیتی که امروز در آن قرار گرفته ایم، اصلاح شود، باید این نگاه را به جغرافیایمان داشته باشیم، و هر چند که دشوار است، اما باید صنایع و شهرهایمان را در حاشیه جنوبی رشته کوه البرز و در قالب شهرکهای کوچک مستقر و شهرکهای صنعتی و تولیدی مان را به حاشیه شمالی خلیج فارس و دریای عمان منتقل کنیم.