دکتر رحمان پاداش؛ چند روز قبل بر روی وضعیت یکی از شبکههای اجتماعی فیلتر شده یکی از مخاطبانم، پیامی توجهم را به خود جلب کرده که همزمانی آن با برگزاری کنکور سراسری مقدمهای برای نوشتن این وجیزه گردیده است. این پیام بدین شرح است:
توجه توجه اطلاعیه کارخانه سیمان
به اطلاع رسانده میشود با توجه به تحمیل محدودیتهای شدید برق امکان تولید سیمان داخلی وجود ندارد؛ لذا تا اطلاع ثانوی تولید و بارگیری سیمان داخلی تعطیل میباشد.
همانطور که از متن این اطلاعیه مشخص میباشد به دلیل کمبود و ناترازی شدید برق در فصل تابستان کارخانجات مختلف از جمله سیمان و ... ناگزیر به قطع خط تولید شدهاند.
آنطور که حمیدرضا صالحی، عضو هیأت نمایندگان اتاق ایران در ۲۶ فروردین گفتهاند: ۸۵۰۰ مگاوات ناترازی برق در کل کشور داریم.
نا گفته پیداست که اگر بخواهیم با همین سیاستهای فعلی و با همان مدیریت مصرف پیش رویم حتما در سالهای آینده میزان ناترازی برق بیشتر هم خواهد شد. دولت ناگزیر است یا برق موجود را به بخشهای مولد و اقتصادی بدهد و ناترازی را از طریق بازی دادن به بخش خصوصی و سرمایه گذاری خارجی جبران کند یا باید برق را به بخشهای غیر مولد خانگی داده و درآمد کشور را کم کند. چنانچه دولت گزینه دوم را پیش روی خود قرار دهد علاوه بر از بین بردن سرمایه و اقتصاد کشور خود را در معرض قضاوت آیندگان قرار خواهد داد؛ بنابراین دولت ناگزیر به اجرای سیاستهایی است که الزاماً در کوتاه مدت جوابگو نخواهند بود.
عدم وجود برق کافی اثرات زیادی بر صنایع مختلف، زیر ساختها و اقتصاد کشور وارد خواهد کرد. پر واضح است که قطعیهای مکرر برق صنایع مختلف از جمله پالایشگاه، پتروشیمی، فولاد و صنایع مادر دیگر علاوه بر اختلال در کاهش فعالیت نیروی انسانی، سبب هدر رفت زمان، کاهش میزان بهره وری و در موارد بسیاری با ایجاد شوکهای الکتریکی به قلب صنایع سبب خرابی و از سرویس خارج شدن موتورها، کمپرسورها و بخشهای مهم دیگر این صنایع میشود.
از طرف دیگر بخش اعظمی از چاههای مورد استفاده در بخش کشاورزی از نیروی برق برای تامین آب مورد نیاز زمینها و مزارع تحت کشت استفاده میکنند. قطعی برق میتواند سبب خرابی و مستهلک شدن تجهیزاتی مثل پمپها، خشک شدن و از بین رفتن محصولات، بیکاری نیروی کار و کاهش اشتغال، آسیب به تولید و در نهایت به خطر افتادن امنیت غذایی شود.
اما قطعی برق علاوه بر بخشهای کشاورزی و صنعت، زیست اجتماعی، زندگی عادی، روح و روان و همینطور سلامت افراد جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد. تجربه نشان داده است که قطعیهای مکرر برق تاثیرات متعددی بر سلامت روان افراد دارد.
غالب خانواده در کنار خودشان نوزاد، بیمار و افراد سالمندی دارند که نیاز به دستگاههایی مثل ونتیلاتور و ... دارند که از نیروی برق استفاده میکنند؛ بنابراین قطعی برق میتواند زندگی عادی این افراد را با چالشهای جدی روبرو کند. ضمن اینکه قطعیهای مکرر و شوکهای الکتریکی میتواند باعث خرابی و سوختن بخشی از لوازم خانگی مثل یخچال، تلویزیون و ... گردد که خود میتواند هزینههای جاری زندگی خانوادهها را افزایش دهد. از طرف دیگر افرادی که در معرض قطعی مکرر برق قرار میگیرند در معرض انواع اضطراب و استرس میباشند که عمدتاً ناشی از نگرانی آنها در مورد کمبود آب مورد نیاز، عدم استفاده از سیستم گرمایشی بخصوص در فصلهای سرد و مراقبتهای بهداشتی میباشد.
اما برای برون رفت و کاهش خطرات ناشی از قطعی برق بر بخشهای مختلف ضروری است که دولت محترم با آموزش، آگاهی بخشی عمومی، فرهنگسازی، صرفه جویی کردن و عایق بندی مناسب ساختمانها همراه با مدیریت، برنامه ریزی، استفاده از نظر کارشناسان و بهره گیری از ظرفیتهای مردمی در عین بیان صریح و صادقانه بحرانهای انرژی در کشور، قطعی برق را مدیریت و مرتفع نماید.
در نظر گرفتن برق متفاوت برای صنایع و مصارف خانگی میتواند به کاهش خاموشی بخصوص در فصل گرم سال کمک کند. همچنین پیشنهاد میگردد طرح بیمه محصولات الکتریکی خانوادهها به صورت سراسری اجرا شود تا در صورتی که به دلیل قطعی برق دچار مشکل شدند شرکتهای بیمه خسارت مورد نظر را به خانوادهها پرداخت کنند.
از طرف دیگر ورود بخش خصوصی و جذب سرمایه گذاری خارجی میتواند با نوسازی صنایع مختلف و واردات تجهیزات مدرن کم مصرف از هدر رفت انرژی الکتریکی جلوگیری میکند. استفاده از تجهیزات الکتریکی با برچسبهای انرژی مناسب و همینطور تولید برق توسط انرژی خورشیدی از دیگر راهکارهایی است که میتواند به کاهش مصرف برق کمک شایانی کند.