سعید نیاکوثری؛ عاشورا باز با سرخی لاله هایش بر سپیده صبح شکفت
شکوفا شد تا آزادی بر قامت سروها سبز شود و آزادگی در *اندیشه ها* ریشه دواند
عاشورا پژواک آوای شرافتی است در دهلیز قلبهای اراسته با شجاعت و خردهای پرورش یافته در مکتب شریعت ...
باز عاشورا و انتخاب سخت میان مرگ و زندگی..
میان زیستن با *ذلت* یا مردن با *عزت* ...
انتخاب میان رشادت یا قساوت...
زیر سم ستوران پاره پاره شدن، کنار علقمه دست ها از دست دادن ...
تشنه سر بریده شدن...
لبهای خشک از عطش فرزندان خود دیدن...
شلاق بیداد بر پیکر عزیزانت خوردن.. میان آتش خیمه ها امیدهایت سوختن... یا زیستن در منجلاب طمع پول و موقعیت و ریاست و در باتلاق ذلت زیستن......
عاشورا انتخابی سخت بود برای هفتاد دو تن ....
ایستادن پای حق و حقیقت و عدالت ....یا گریز به هبوط حیاتی گذرا و با ذلت