«دیگران فکر میکنند ما بیخیالیم، خودخواهیم و فقط خودمان را در نظر میگیریم. منطقی نیستیم و تحتتأثیر قرار میگیریم؛ درحالیکه آنها مدیا (رسانه) را میشناسند و معمولاً تسلط جنزیها (نسل زد) روی اتفاقات هیجانی آن بیشتر است.» این را رویای ۲۴ ساله میگوید، یکی از متولدان نسل «زد» که بین سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۰ شمسی متولد شدهاند و حالا بهعنوان گروهی تازهوارد به بازار کار و آموزش، بیشتر از همیشه دیده میشوند.
به گزارش هممیهن، آنها میگویند نگاهها در محیطهای اجتماعی به این نسل با آنچه خودشان را با آن تعریف میکنند، مطابقت ندارد. نسلی که از کودکی همراه با دسترسی به اینترنت و گوشیهای هوشمند رشد کرده و به همین دلیل بهنام بومیان دیجیتال یا شهروندان جهانی هم شناخته میشوند و تفاوتهای عمدهای با نسلهای پیش از خود دارند؛ اما نه آنقدر دور که بتوان آنها را کاملاً متمایز در نظر گرفت.
رویا میگوید، در محیطهای اجتماعی مختلف نگاههای مختلفی به آنها وجود دارد که خیلی به واقعیت نزدیک نیست: «در محیط کار میگویند شما ادب ندارید و تندید، درحالیکه اینطوری نیست و صرفاً درباره چارچوبهایی که همه مثل طوطی تکرار میکنند، سوال میپرسیم. مثلاً احترام به آدمی که رفتار بدی دارد، واجب نیست. ما فقط استانداردهای دیگری داریم؛ مثلاً قدیمیها نسبت به آدمهای آزارگر خیلی راحت برخورد میکردند، فقط، چون در جایگاهی قرار دارند که لایق احترامند. وقتی دسترسی به منابع دیگری داریم و میبینیم مردم دنیا با روش بهتری زندگی میکنند، چرا به الگوهای قدیمی قانع شویم؟ نمیتوانی از کسانی که بیشتر زمانشان را در مدیا میگذرانند انتظار داشته باشی به سقفی کوتاه قانع باشند. این موضوع باعث میشود احساس بهتری به خودمان پیدا کنیم. دلیل اینکه میگویند نسل «زد» پررو است، شاید همین باشد. اعصابمان بههم میریزد وقتی بزرگترها که منابعشان تلویزیون و سینمای ایران بوده، فکر میکنند از ما بیشتر میفهمند.»
یکی از مهمترین بازههای زمانی که نام نسل «زد» بیشتر از همیشه شنیده شد، در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱ بود. همان زمان کموبیش تحلیلهایی از اولین حضورهای اجتماعی و پررنگ متولدان این نسل شنیده میشد؛ حسین شیخرضایی، پژوهشگر فلسفه و تاریخ علم و فعال حوزه مطالعات کودکان و نوجوانان، دو سال پیش و در بحبوحه اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ در یک گفتار، ویژگیهای نسل جدید را تا حدودی تشریح و چند ویژگی برای آن مطرح کرد. به گفته او، دهه هشتادیها امروز بیش از هر نسلی جهانی شدهاند و دغدغهها، ایدهها و آرزومندیهای مشابهی دارند، توان انجام کار دستهجمعی دارند و به کمک اینترنت، عنصر اصلی گفتمان رسمی در فرهنگ یعنی همان اقتدار در نگاه این نسل از بین رفته است.
شاهد این تفاوت در نگاه نسل جدید را در معدود پژوهشهای ایرانی هم میتوان پیدا کرد که یکی از جدیدترین نمونههای آن «پیمایش تمایزهای نسلی در فضای مجازی» است که توسط مرکز نوآوری و شکوفایی فانوس انجام شده است. این مرکز در یک مطالعه تیپولوژی، میزان اعتماد اجتماعی، مصرف رسانهای، کالاها و اقتصاد چرخشی را در میان آنها بررسی کرده تا به این پرسش پاسخ دهد که آیا همه نسل «زدیها» مانند هم رفتار و فکر میکنند و بهطورکلی با نسلهای پیشین خود متفاوتند؟ این پژوهش به تازگی و با چند روش مختلف انجام شده است؛ بخشی از آن پیمایشی در شهر تهران بوده است که با یک نمونه ۱۲۰۰ نفری انجام شده، گردآوری داده آن از سوی مرکز افکارسنجی ایسپا صورت گرفته و در کنار آن مصاحبههای کیفی هم برای جمعآوری این اطلاعات انجام شده است.
چرا این پروژه اجرا شد؟ یکی از پژوهشگران این پروژه میگوید درحالحاضر شناخت کمی نسبت به این نسل در جامعه وجود دارد، بهویژه در جریان اتفاقات سال ۱۴۰۱، تصویری از آنها ساخته شد که آنها را نسل متفاوتی نشان میداد که تمایلی به گذشتگان ندارند: «بهصورت کلی تصویر این نسل را رسانهها ساختهاند و تصویری علمی از آنها وجود نداشت. به همین دلیل برای گروههای مختلف جالب بود که بدانند این نسل چه ویژگیهایی دارد و چطور فکر میکند؟ رفتارش در محیطهای اجتماعی، فضای مجازی و بازار کار چطور خواهد بود؟»
او میگوید، این نسل در مقایسه با نسلهای گذشته در مقایسه با روندی که در جامعه ایران در دو، سه دهه اخیر در جریان بوده است، به سمت ارزشهای فردگرایانه حرکت کرده است: «آنچه برای بخش بزرگی از آنها بهعنوان ارزش فردی محسوب میشود، موفقیت فردی است. مهمترین چیزی که خود را با آن معرفی میکنند، دو مسئله است؛ یکی لذت بردن از زندگی و دیگری داشتن خانواده خوب. این گزاره که حتماً همه افراد این نسل با دورههای پیش از خود تفاوت دارند، خیلی صحیح نیست؛ چون برای بخش زیادی از آنها داشتن خانواده خوب اهمیت دارد و از این نظر ارزشهای آنها از ارزشهای نسل قبل هم چندان دور نیست.
اینکه تصور کنیم با آمدن نسل «زد» دچار یک گسست بنیادین با گذشته خواهیم شد، چندان صحیح نیست. در ادبیات نسلگرایی تاکید میشود که نسلها ویژگیهایی کاملاً متفاوتی دارند و درواقع بر عنصر نسل بهعنوان سازنده تفاوتهای کاملاً اساسی با نسلهای گذشته تاکید میکنند، اما این موضوع در تحقیق ما تایید نشد و نمیتوان گفت با نسلی روبهرو هستیم که ناشناس و بسیار متفاوت است. بااینحال تحولات اجتماعی در این نسل خودش را شدیدتر نشان میدهد؛ ازجمله به دنبال موفقیت شخصی بودن. آنها این موفقیت را با پول، لذت و خانواده تعریف میکنند و به دنبال رابطه اجتماعیاند.»
این پژوهشگر توضیح میدهد که متولدان این نسل بهواسطه سیالیتی که در هویت و علایق آنها وجود دارد، احتمالاً کمتر دلبسته یک محیط ثابت میشوند و بیشتر به دنبال تجربه محیطهای بیشتری میگردند تا با علایقشان سازگار باشد: «متولدان نسل «زد» در سراسر جهان در دوره بدی از نظر اقتصادی پرورش پیدا کردند و چندان نسبت به آینده خوشبین نیستند. همین دلایل باعث میشود که نوعی عقلانیت و حسابگری داشته باشند. آنها بسیار واقعگرا، محاسبهگر و زندگیخواهند و همین زندگیخواهی آنها را محافظهکار میکند. این نتیجه هم برخلاف آن چیزی است که در رسانهها در مورد نسل «زد» گفته میشود و تاکید میکنند آنها بهدلیل حضور زیاد در فضای مجازی، در جهان خیالات زندگی میکنند.»
تاکید او بر توانمندی در جمعآوری اطلاعات و مهارت پیدا کردن نسل «زد» است: «آنها دنبال علایق خود میروند. وقتی به چیزی علاقهمند میشوند و میخواهند در آن مهارت پیدا کنند، بهواسطه فضای مجازی بهراحتی به آن دست پیدا میکنند. با توجه به اینکه بخش نسبتاً قابلتوجهی از این نسل در خانه و مدرسه با زبان انگلیسی آشنا شدهاند؛ درنتیجه بسیار در جستوجو ماهرند و جایی که میخواهند نسبت به چیزی مهارت پیدا کنند، این کار را به خوبی انجام میدهند. برای یادگیری این مهارتها هم انگیزه کافی دارند و تا انتها هم آن را دنبال میکنند؛ بنابراین دستکم بخشی از این نسل به خوبی میتواند با تکنولوژیهای جدید کار کند و در فضاهای کاری هم با همین مهارتها و آشنایی خود با تکنولوژی، ایجاد تحول کند.»
این نتیجه در زندگی روزمره این نسل به خوبی دیده میشود؛ مانند رویا و بسیاری از همنسلانش که اعتقاد دارند دلیل علاقه نداشتن به کار ثابت این است که به نظرشان این کار بیهدف است و به باقی کارهایشان نمیرسند. او میگوید: «حضور در یک محیط ثابت باعث میشود که در یک سیستم بسته بمانیم و راهی برای رشدن کردن پیدا نکنیم؛ اتفاقی که برای پدرها و مادرهای نسل ما افتاد این بود که در یک چرخه معیوب ماندند، دیگر رشد نکردند و به رقم ناچیزی که آخر هر ماه میگیرند راضی شدند.»
رویا شغلهای مختلفی را تجربه کرده و آخرین آن فعالیت در یک شرکت دیجیتال مارکتینگ است؛ خودش تعریف میکند که دلیلش این است که آدم اگر در یک محیط ناراضی است، باید از آن خارج شود: «من تلاش میکنم مهارتهایم را بیشتر کنم و انتظار دارم که در محیط کار بهتری کار کنم.»
پیمایشهای ملی مختلف نشان میدهد که اعتماد اجتماعی در جامعه ایران در پنج دهه گذشته رو به افول بوده است. نمونههایی مانند پیمایش ملی گرایشهای فرهنگی و نگرشهای اجتماعی در ایران که در سال ۱۳۵۳ انجام شد و نشان داد که میزان اعتماد اجتماعی در این سال حدود ۵۳ درصد بوده است، اما آخرین نمونههای بررسی این شاخص آمارهای بسیار کمتری را نشان میدهد: موج اول پیمایش ملی وزارت ارزشها و نگرشهای ایرانیان این شاخص را ۴۹ درصد، موج دوم که در سال ۱۳۸۳ انجام شد شاخص اعتماد اجتماعی را ۲۴ درصد و آخرین پیمایش که در سال ۱۴۰۲ منتشر شد هم این شاخص را ۸/۳ درصد اعلام کرد.
حالا نسل زدیها مانند اکثر مردم احساس میکنند در آینده، وضعیت کشور بدتر میشود و به دیگران بیاعتمادند؛ همانطور که نتایج این پژوهش نشان میدهد و میگوید که این نسل به آینده شخصی خودشان نسبت به بقیه نسلها خوشبینترند و احتمالاً آنها سریعتر از بقیه نسلها در مسیر فردگرایی خودخواهانه؛ یعنی موفق شدن بدون توجه به سرنوشت دیگران و جامعه گام برمیدارند.
این آمارها به دست آمده از پیمایش تمایزهای نسلی در فضای مجازی است که دادههای آن در سطح شهر تهران جمعآوری شده است:
۵۸/۲ درصد از متولدان نسل «زد» میزان اعتماد اجتماعی خود را کم، ۳۷/۶ درصد از آنها متوسط و ۴/۲ درصد هم این شاخص را زیاد اعلام کردند.
۶۵/۸ درصد از همین گروه، میزان هراس از آینده کشور را کم، ۲۴/۲ درصد از آنها متوسط و ۱۰/۱ هم زیاد اعلام کردهاند.
این شاخص هم در پیمایش اخیر موردبررسی قرار گرفته و نتایج آن نشان میدهد که ۶۱/۹ درصد از نسلزدیها به موفقیت فردی خود در آینده بسیار امیدوارند، ۲۹/۹ درصد میزان امیدواری خودشان را متوسط دانستهاند و ۸/۲ درصد هم گفتهاند که امیدواری کمی به آینده فردی خودشان دارند.
نسل «زد» بهطور معناداری بیش از بقیه نسلها در فضای مجازی حضور دارد و بیشترین استفاده آنها هم از اینستاگرام است. آنها میگویند که هدفشان از استفاده از فضای مجازی بهترتیب سرگرمی، آموزش و یادگیری و برقراری ارتباط با دیگران است:
از بین دهههشتادیهایی که بیشتر از یک ساعت از پلتفرمهای فضای مجازی و تلویزیون استفاده میکنند، ۵۸/۲ درصد زمان خود را در اینستاگرام صرف میکنند، ۳۴/۹ درصد از تلگرام، ۲۳/۵ درصد از یوتیوب، ۳۱/۷ درصد از تلویزیون، ۲۳ درصد از بازی آنلاین و ۷/۷ درصد از صرف خرید مجازی میکنند.
۸۸ درصد نسل زدیها روزانه از اینستاگرام استفاده میکنند، ۸۱ درصد روزانه از تلگرام استفاده میکنند، ۵۷ درصد از آنها هم بهصورت روزانه از یوتیوب استفاده میکنند و ۶۴ درصد هم بهصورت روزانه مخاطب بازیهای آنلاین هستند.
آنها بیشتر از سایر نسلها از اینستاگرام، تلگرام، یوتیوب و بازیهای آنلاین استفاده میکنند و کمتر از آنها تلویزیون تماشا میکنند؛ درواقع ۴۱/۳ درصد از آنها از تلویزیون بهصورت روزانه استفاده نمیکنند.
برخلاف دهه شصتیها که بیشترین استفادهکنندگان از پلتفرمهایی مانند دیوار، دیجیکالا و علیبابا هستند، نسل «زد» تمایل کمتری دارد؛ ۷۶/۵ درصد از دهه شصتیها روزانه از این پلتفرمها استفاده میکنند و این آمار در میان نسل «زد» ۶۸ درصد است.
آنطور که نتایج این مطالعه نشان میدهد، بهنظر میرسد تنها حدود ۴۷ درصد نسل زدیها اصلاً کالای دست دوم نمیخرند و حدود ۳۵ درصد آنها اصلاً کالای دست دوم نمیفروشند. دلیل اصلی آن که نسل زدیها کالای دست دوم میخرند، صرفهجویی اقتصادی است. آنها بهطور معناداری کمتر از سایر نسلها بهدلیل صرفهجویی اقتصادی کالاهای دست دوم میخرند و بیشتر از آنها بهدلیل موجود نبودن جنس جدید، تمایل به خرید کالای دست دوم دارند. این تفاوتهای معنادار را در نتایج این پیمایش هم میبینیم:
در این پیمایش مشخص شد که حفظ محیطزیست فقط برای هشت درصد از نسلزدیها بهعنوان دلایل خرید کالاهای دست دوم محسوب میشود. ۱۲/۱ درصد از آنها به جمعکردن کالاهای قدیمی علاقه دارند و ۲۳/۵ درصد آنها گفتهاند که موجود نبودن جنس جدید از کالاهای موردنظرشان، باعث میشود که کالای دست دوم بخرند. ۳۲/۲ درصد هم دلیل خرید کالای دست دوم را صرفهجویی اقتصادی اعلام کردهاند.
در بخش دیگری از این پیمایش مشخص شد که دلایل اصلی این نسل برای فروش کالاهای دست دوم، آزادسازی فضای خانه و نیاز مالی است و ۴۵ درصد از آنها همین عامل را بهعنوان تمایل برای فروش کالای دست دوم اعلام کردهاند. این درحالیاست که ۵/۱ درصد از مصاحبهشوندگان نسل «زدی» این پیمایش اعلام کردهاند که اصلاً کالای دست دوم نمیفروشند و ۲۸/۲ درصد هم گفتهاند، بهدلیل نیاز مالی این کار را انجام میدهند. ۵/۴ درصد از این گروه هم گفتهاند، بخشی از درآمدشان در ماه را از این راه به دست میآورند.
ویژگیهای عمومی این نسل در پژوهش اخیر فردگرایی، کمحوصله، خوشبین به آینده خود، برابریطلب، تفاوتپذیر، ارتباطجو، سیالیت در هویت، سبک زندگی در حرکت و دارای فاصله نسلی به دست آمده است.
از طرف دیگر این نسل به آینده کشور خوشبین نیست، نمایشگر تمایز است، در جستوجو مهارت دارد، عاشق موفقیت در دسترس و علاقهمند به مدیریت بدن است، اما بیاعتمادی، زندگیخواهی، محاسبهگری و بازاندیشی را هم باید به ویژگیهای آنها اضافه کرد.
نتایج بهدست آمده از این پیمایش نشان میدهد که دو ارزش اصلی نسل زدیها؛ خانواده و لذت است. اغلب آنها شغل و پول را وسیلهای در خدمت این اهداف میدانند و در مقایسه با نسل قبل، کمتر خانوادهگرا و بیشتر لذتجو شناخته میشوند.
در این پیمایش سه ویژگی «داشتن خانواده خوب، لذت بردن از زندگی و داشتن شغل متناسب» بین افراد ۱۵ تا ۲۷ سال، افراد ۲۸ تا ۴۲ سال و افراد ۴۳ تا ۶۵ سال مطرح شد و پاسخ سه نسل مختلف، نتایج زیر را به دنبال داشت:
۴۲ درصد از پاسخدهندگان نسل «زد» یعنی بازه سنی ۱۵ تا ۲۷ سال، داشتن خانواده خوب را بهعنوان یکی از ارزشهای فردی خودشان انتخاب کردند. ۳۹ درصد از آنها لذت بردن از زندگی و ۱۸/۶ درصد هم داشتن شغل مناسب را بهعنوان ارزشهای فردی انتخاب کردند.
اما نسل قبل از آنها یعنی افراد ۲۸ تا ۴۲ سال، آمارهای متفاوتتری دارند: ۵۷/۷ درصد از آنها داشتن خانواده خوب، ۳۶/۱ درصد لذت بردن از زندگی و ۹/۲ درصد هم داشتن شغل متناسب را بهعنوان اولویتهای ارزشهای فردی خودشان انتخاب کردند.
یک نسل پیش از آنها، یعنی افرادی که در بازه سنی ۴۳ تا ۶۵ سال قرار دارند هم اولویت ارزشهای فردی خود را به این ترتیب انتخاب کردند؛ ۷۲/۴ درصد داشتن خانواده خوب، ۲۷/۷ درصد لذت بردن از زندگی و ۸ درصد هم داشتن شغل متناسب را در نظر گرفتند.
دو ارزش شغلی اصلی برای نسل «زد»، درآمد و تناسب با علاقه است و تعداد کمتری از آنها به مفید بودن شغلشان برای جامعه فکر میکنند: ۶۸/۸ درصد از نسل «زدیها»ی شرکتکننده در این پیمایش، گزینه درآمد متناسب، ۶۴/۴ درصد تناسب با علاقه و ۲۵/۵ درصد هم مفید بودن شغل برای جامعه را بهعنوان ارزشهای شغلی خودشان انتخاب کردند.
همه سه گزینه در یک نسل قبل از آنها، یعنی افراد حاضر در گروه سنی ۲۸ تا ۴۲ سال بالاتر است، یعنی: ۷۳/۱ درصد از آنها درآمد متناسب، ۵۷/۴ درصد تناسب با علاقه و ۳۰/۵ درصد هم مفید بودن برای جامعه را انتخاب کردند.
بین این ارقام با متولدان بین سنین ۴۳ تا ۶۵ سال هم تفاوتهایی وجود دارد: ۶۸/۶ درصد از آنها درآمد متناسب، ۵۱/۴ درصد تناسب با علاقه و ۴۳/۶ درصد هم مفید بودن برای جامعه را بهعنوان ارزش شغلی انتخاب کردند.
این نتایجی است که درباره اولویتهای اجتماعی نسل «زد» در همین پژوهش به دست آمده است:
نسل زدیهای بیشتری در مقایسه با سایر نسلها به مهاجرت فکر میکنند. اولویت اول ۳۰ درصد از آنها مهاجرت است. برای ۱۲ درصد نیز داشتن اندام زیبا و ظاهر متناسب، مهمترین اولویت زندگی است. برای این دو دسته «خود» و «موفقیت فردی» بیشترین اهمیت را دارد.
داشتن دوستان صمیمی و خوب دومین اولویت نسل زدیهاست. آنها به روابط اجتماعی پایدار اهمیت میدهند؛ هرچند کمتر از نسلهای دیگر. حفظ محیطزیست و تلاش برای ایجاد برابری میان زنان و مردان یعنی مسائل جامعه اولویتهای بعدی آنهاست.
تحولات صورتگرفته در ارزشها و نگرشهای جامعه نشان میدهد، شرایط اجتماعی بیشتر موافق با تقویت تیپ خودگرا-موفقگراست؛ ویژگیهایی که در نسل «زد» به خوبی دیده میشود.
تیپ خودگرا-موفقیتخواه: تیپی است که پیشرفت، موفقیت، رضایت، شادی و آرامش خودش برایش بیشترین اهمیت را دارد، بهدنبال مهاجرت است و کسب آزادیهای فردی و داشتن ظاهر مناسب، برایش اهمیت بسیاری دارد. این تیپ بیشترین تمایز را با نسلهای قبل از خود دارد.
تیپ خانوادهگرا-رابطهخواه: تیپی که داشتن خانواده خوب و شاد و روابط دوستانه قوی برایش بیشترین اهمیت را دارد. آنها میخواهند خانوادهای مرفه و دارای ثبات و آرامش و دوستانی خوب و صمیمی داشته باشند. این تیپ بهدلیل رابطهخواهی شباهت بیشتری با نسلهای قبل از خود دارد.
تیپ جامعهگرا- دیگرخواه: تیپی که مسائل اجتماعی و بهبود وضعیت جامعه برایش اهمیت دارد. آنها به مسائل محیطزیست و برابری میان زن و مرد توجه دارند.