روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی به لزوم نقد دولت آینده پرداخت.
این روزنامه نوشت: هالهای از قداست بررئیس جمهورمان نمیپوشانیم. او را فرانقد نمیدانیم بلکه برای انتقاد از او قلم هامان را هم تیز میکنیم. خود را موظف میدانیم آینه باشیم تا خود را با همه نقص و ضعف و قوتهایش در کلمات ما ببیند.
برخی هواداران رئیسجمهور منتخب همان روز اعلام نتایج به صراحت نوشتند که بعد از این "موی دماغ" دولت خواهند بود. گفتند خدا حافظ آقای پزشکیان و سلام آقای رئیس جمهور. نه به تملق که به هشدار.
خدا بیامرزد شهید رجائی را که از دوستانش خواسته بود برای دولت جلسه نق بگذارند. نق بزنند. این نکته ظریفی است. اگر نق نباشد و نقد نباشد و انتقاد نباشد، متملقان- که خاکشان بر دهان باد- آدم را در کوتاهترین زمان از فرش به عرش میرسانند تا خدایی کند. همه فرعونهای تاریخ، همه دیکتاتورها از مادر چنین زاده نشدند. لب فروبستن منتقدان و دهان گشودن متملقان، مثل کارگاه بت تراشی فعال شد و از آدمهایی که در اول راه نقد پذیر بودند و برای حرف بندگان خدا، احترام قائل بودند، کسانی را ساخت که خدا را هم نافرمانی کردند.
باری، رئیس جمهور منتخب را که اهل نهجالبلاغه است به این فراز از نامه امام علی (ع) به مالک اشتر توجه میدهم که "باید برگزیدهترین وزیران تو کسانی باشند که سخن حق بر زبان آرند، هر چند، حق تلخ باشد و در کارهایی که خداوند بر دوستانش نمیپسندد کمتر تو را یاری کنند، هر چند، که این سخنان و کارها تو را ناخوش آید. به پرهیزگاران و راست گویان بپیوند، سپس، از آنان بخواه که تو را فراوان نستایند و به باطلی که مرتکب آن نشده ای، شادمانت ندارند، زیرا ستایش آمیخته به تملق، سبب خودپسندی شود و آدمی را به سرکشی وادارد".
از تجربه قدسی سازی دوستان که نتایج ناخوشایند به بار آمد، عبرت بگیرند و بگیریم. نگذاریم دولت عرفی در جایگاه قدسی بنشیند که نتوان نقدش کرد. یادمان نرفته است نامه فلان رئیسجمهور را در خطبهها الهام الهی خواندند و هر رفتارش را چنان ستودند که خودشان هم باور کردند حتما معجزه در وجودشان متجلی است.
هرکس برای پیروزی پزشکیان بیشتر تلاش کرده است در نقد باید زبانی و قلمی تندتر داشته باشد. این بهترین نوع یاری دولت چهاردهم است.