رسول سعیدی زاده؛ بخش بزرگی از مهاجران به ایران را افاغنه تشکیل میدهند. پس از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، مهاجرت افغانها به ایران سیر صعودی پیدا کرد. هدف عموم افاغنه از مهاجرت به ایران، شرایط بد اقتصادی و سیاسی حاکم بر افغانستان است؛ وجود اشتراکات دینی و مذهبی و تحت فشار بودن شیعیان علت دیگر مهاجرت به ایران میباشد.
اولویت اول مهاجران افغانی تهران و مشهد، و سپس کلان شهرهای مانند کرمان، اصفهان، شیراز است. اغلب آنان در حومه شهرهای و حتی روستاهای دورافتاده زندگی میکنند و کمتر کسی حاضر است به خاطر مخارج سنگین زندگی مثل هزینه مسکن در مرکز شهر زندگی کند. اکثر آنان در مشاغل سخت مانند کارگری در گاوداری و کارگری ساختمانی مشغولند.
افغانها به هر طریقی سعی دارند خود را به ایران برسانند؛ اما با ورود آنان به ایران مشکل فرهنگی و اجتماعی و حتی مذهبی برای آنان پیش میآید. تازه واردان نمیتوانند به این کشور احساس تعلق کنند؛ اما شرایط بد اقتصادی و سیاسی افغانستان موجب شد تا برگشت برای آنها دشوار باشد. برخی حالت سر درگمی دارند و نمیدانند چطوری باید شغل و کاری پیدا کنند. گروهی با دیدن وضعیت جامعه ایران در فکر مهاجرت به کشور دوم هستند، و در واقع، مهاجرت به ایران، به مثابه پلی برای مهاجرت به ترکیه و اروپا و حتی کانادا و امریکا است.
دستهای به ویژه افغانهای پشتو، مشکل زبانی دارند و نمیتوانند فوری در جامعه ایران جایی برای خود باز کنند. عدهای نیز سعی دارند از طریق ازدواج با دختران ایرانی به شهروندی دست پیدا کنند، در حالی که هیچ وقت دختر خود را به ایرانی، اگرچه میلیاردر باشد، نمیدهند؛ شایعه خرید شناسنامه خانوادههای فقیر ایرانی از سوی اتباع، یا صدور شناسنامه برای آنان در سطح جامعه نقل مردم است.
افاغنه ساکن ایران تقریباً در بیست درصد آمارهای جرم و جنایت دست دارند. گروهی مخالف مذهب تشیع باگرایش طالبانی، در فضای مجازی مشغول سمّ پاشی و یارگیری برای عملیات تروریستی هستند؛ حوادث تروریستی سال گذشته مزار شهدای کرمان و شاهچراغ شیراز نمونه بارز آن است و نشان میدهد که نباید در موضوع اتباع خارجی غیرمجاز اغماض کرد.
باایجاد جوّ ضد افغانی در سالهای اخیر در کشور ایران، آنان احساس ناامنی کرده اند. در واقع افغانیها از آنجا رانده و از این جا مانده هستند. کشور ایران از مشکلات اقتصادی و تحریمهای شدید بین المللی رنج میبرد و نمیتواند جای امنی برای مهمانهای ناخوانده باشد. به خاطر همین، در سالهای اخیر با شدت گرفتن مشکلات اقتصادی در کشور ایران، شاهد مهاجرت معکوس افاغنه بوده ایم. اگرچه افاغنه از روی ناچاری و برای بهبود زندگی مجبور به مهاجرت میشوند و مهمترین علت مهاجرت آنان هم مسئله اقتصادی میباشد؛ اما نفس مهاجرت دارای اثرات اجتماعی دامنه دار و وسیع در سطح کشور است.
دلیل سیاست مهاجرتی ایران این است که این کشور میخواهد بااستفاده از مهاجران به رشد جمعیت و قدرت نظامی و همچنین اقتصاد خود کمک کند. جمعیت ایران در حال سالخوردگی است و نرخ رشد جمعیت بسیار پایین میباشد. اگر ایران بخواهد قدرت نظامی داشته و اقتصاد خود را بهبود دهد، اولین قدم جذب مهاجر است. رشد جمعیت شاغل در ایران تنها با مهاجرت امکان پذیر است؛ اما این سیاست دولت به علل مختلف بااعتراض مردم همراه است. مردم میگویند با ورود مهاجران، هزینههای زندگی به ویژه مسکن افزایش یافته است؛ جرم و جنایت زیاد شده و قیمت بسیاری از ارزاق بالا رفته است.
از طرف دیگر، ساز و کار مطالعاتی درباره مهاجران به ویژه افاغنه وجود ندارد، و آمارهای دولتی نیز معتبر نیست. امروزه حدود ده میلیون نفر (برطبق برخی آمارهای غیررسمی حدود پانزده میلیون نفر)، یعنی بیش از ده درصد جمعیت کشور، افغانی هستند؛ و به خاطر انبوه مهاجرت ها، طبقه اجتماعی متوسط یا همان توده اجتماعی که بدنه اصلی جامعه ایران را تشکیل میدهد، روز به روز نحیفتر میشود. پیشنهاد میشود یک آمارگیری رسمی از تمام جمعیت مهاجران ایران اعم از افغانی، عراقی، پاکستانی و غیر آنها انجام شود؛ و ضمن تسریع در دیوارکشی مرزهای مشترک ایران- افغانستان و ایران – پاکستان؛ و همچنین مجازات شدید ورود غیرقانونی به کشور و تنبیه عوامل داخلی که به شوتی شهرت دارند؛ سیاست دولت بر جمع آوری استانی تمام افاغنه باشد.
برای انجام این طرح از استانهای غرب کشور یعنی آذربایجان غربی، کرمانشاه، کردستان، ایلام و خوزستان شروع و به تدریج به استانهای شرق کشور ختم شود. جمع آوری آنها در یک یا دو استان شرقی و طرد گروهی آنان از طریق مرزهای شرقی کشور هدف اصلی این طرح خواهد بود.