فرارو- بر فراز مرکز امپراتوری پکن "جینگ شان" یا تپه چشم انداز پکن قرار دارد. در آنجا از یک بتکده در قله وسطی آن چشم اندازی از پکن را میتوان مشاهده کرد. در جنوب آنجا سقفهای طلایی شهر ممنوعه دیده میشوند و نگاه به سوی تیان آنمن (به معنای دروازه صلح آسمانی) کشانده میشود که میدان وسیعی به همین نام نیز در آنجا واقع شده است. در سمت شرق آسمان خراشهای فلزی صاف منطقه تجرای شهر قرار دارند و در شمال در بالای محور مرکزی پکن که به اصطلاح "رگ اژدها" نام دارد برجهای زنگدار قرار دارند که زمانی به مثابه ساعت جمعی شهر عمل میکردند. در نهایت، در سراسر حاشیه غربی آبهای آرام و درختکاری شده دریاچههای دست ساز برای لذت امپراتوران گذشته ساخته شده بودند قابل مشاهده هستند.
به گزارش فرارو به نقل از سی ان ان، این چشم انداز ژونگ نانهای یا باغ امپراتوری شهر پکن به معنای "دریای میانه و جنوبی" و ساختمان اطراف آن است که رهبران چین امروز ترجیح میدهند مردم عادی آن را نبینند و به همین دلیل است که محوطه ۱۵۰۰ هکتاری غرفهها و معابد امپراتوری تغییر کاربری داده شده و همراه با دفاتر مدرن ترکیب رهبری حزب کمونیست چین را از سال ۱۹۵۰ میلادی به این سو تشکیل داده اند. ژونگ نانهای به عنوان مقر قدرت اغلب به عنوان معادل چینی کاخ سفید یا کرملین قلمداد میشود. اینجا مقر نخبگان حزب کمونیست چین است و در زمره مخفیترین مکان آن کشور دارد مکانی با دیوارهای رنگ اخرای سرخ با قرنها قدمت با دوربینهای مداربسته بیشماری که بر فراز آن نصب شده اند و همراه با نیروهای امنیتی با لباس شخصی و یونیفرم که با جدیت به گشت زنی میپردازند.
برای اجداد امپراتور "شی جین پینگ" رئیس جمهور فعلی چین آن مکان عملکرد متفاوتی داشت. علیرغم آن که سلسلههای مینگ و چینگ بر پادشاهی وسیع خود از درون شهر ممنوعه حکمرانی میکردند آنان معابد، سالنها و محلههای زندگی را در ژونگ نانهای ساختند. در آن دوره آنجا در مقایسه با کاخ سلطنتی از تشریفات کم تری برخوردار بود و اغلب برای استفاده از چشم انداز زیبا آبهای آرام منطقه و باغها با دقت طراحی شده بود. بسیاری از امپراتوران آن سلسلههای سلطنتی به این کار علاقه نشان دادند که روزهای خود را در فضای خنک و آرام آن باغ بگذرانند.
در واقع، آنجا در نظر گرفته صرفا برای این در نظر گرفته شده بود که امپراتوران بتوانند به آن مکان رفته و منظرهای باشکوه را از آنجا تماشا کرده و سپس آنجا را ترک کنند. در این تلاش باورنکردنی و هماهنگی تیمی متشکل از خدمه و آشپزها آنان را همراهی میکردند میبینید که همزمان هم ظالمانه و هم شاعرانه بوده است!
اولین فرمانروایی که ژونگ نانهای را عمدتا به عنوان مکانی برای حکمرانی و نه صرفا آرامش انتخاب کرد ملکه "دواگر سیکسی" بود که از سال ۱۸۶۱ میلادی تقریبا به مدن پنج دهه چین را کنترل کرده بود و آن مکان را به مرکز اقتدار سیاسی در چین تبدیل کرد. او در سال ۱۹۰۸ میلادی در آنجا فوت کرد.
محیط آرام ژونگ نانهای نیز در دوران سلطنت سیکسی به مکانی برای مجازات و حبس تبدیل شد. در سال ۱۸۹۸ میلادی به دنبال اصلاحاتی که باعث نارضایتی او شد سیکسی برادرزاده اش به نام "گوانگشو" را زندانی کرد. زندانی شدن و مرگ او شاید برای هر ساکن بعدی ژونگ نانهای همراه با احساسی تلخ بود. ژونگ نانهای به مکانی تبدیل شد که علاوه بر آن که شکوه امپراتوری را حفظ میکرد همزمان به مثابه یادآوری برای نخبگان سیاسی درباره عواقب خروج از خط امپراتور بود.
هم چنین، آن مکان نمادی از انگیزههای مخرب حزب کمونیست چین برای حرکت به سوی تبدیل آنجا به پایتخت پذیرفته شده آن نهاد در سال ۱۹۴۹ میلادی بود چرا که زمانی که "مائو تسه دونگ" پایه گذاری جمهوری خلق را اعلام کرد ژونگ نانهای به عنوان نماد سیاسی چین نوین به قدری مورد بازسازی و گسترش قرار گرفت که ارتباط خود با گذشته زیبایش را از دست داد.
پس از پایان سلطنت امپراتوری چین در سال ۱۹۱۲ میلادی تجدیدنظرهای جدی در معماری ژونگ نانهای صورت گرفت. پس از کناره گیری آخرین امپراتور از تاج و تخت "یوان شیکای" ژنرال نظامی و دولتمرد تازه آن دوره چین به امپراتور حق زندگی در بخش شمالی شهر ممنوعه را اعطا کرد و سپس ژونگ نانهای را تصرف کرده و آنجا را به مقر دولت تازه تبدیل کرد.
تغییراتی که او در باغهای امپراتوری ایجاد کرد توسط بسیاری از ناظران غربی که پیش از آن از باغهای امپراتوری بازدید به عمل آورده بودند به نوعی تحقیر منظره تاریخی زیبای آنجا قلمداد میشد. قابل توجهترین این تغییرات دست کم برای مردم عادی پکن تغییر کاربری یک آلاچیق دو طبقه در جنوب باغها بود. آن برج که به عنوان برج "ماه گرانبها" شناخته میشود چندین دهه قبل از آن توسط امپراتور کیانلونگ برای یک معشوق دلتنگ یک زن مسلمان از شین جیانگ که به عنوان بخشی از غنایم جنگی به پکن برده شده بود ساخته شد.
آن زن مسلمان از آن برج به سمت جنوب به سوی مسجد و بازاری ساخته شده به دستور امپراتور که صرفا برای رفع اشتیاق و دلتنگی آن زن برای زادگاه اش بنا شده بود نگاه میکرد. یوان آنجا را تغییر داده و به ورودی اصلی محوطه ریاست خود تبدیل کرد و یک برج بلند درست در شرق آن ایجاد کرد این دروازه جدید "شینهوا مِن" یا "دروازه چین نوین" نام داشت. امروزه این سازه با همان رنگ قرمز تیرهای پوشیده شده که دیوارهای تمام ساختمانهای امپراتوری پکن را تزئین میکند با سقفی از کاشیهای زرد لعاب دار و جزئیاتی که در زیر خط سقف قرار دارد و با رنگهای آبی و طلایی انتخاب شده اند.
این دروازه اکنون با دو بنر قرمز رنگ احاطه شده است که هدف مدرن آن را به عنوان مقر سیاسی و حزبی چین بیان میکند: "زنده باد حزب بزرگ کمونیست چین" و از سوی دیگر "زنده باد اندیشه شکست ناپذیر مائوتسه تونگ".
روی دیواری که پشت راه ورودی فرو رفته حروف چینی که به سبک خوشنویسی خود مائو نوشته شده این پیام را منتقل میکند: "خدمت به خلق". این دروازه که رو به گذرگاه اصلی شرقی - غربی پکن است بارزترین بخش باقی مانده ژونگ نانهای میباشد و سایر بخشهای آن محوطه از سال ۱۹۸۹ میلادی برای بازدید عموم ممنوع اعلام شده اند.
در ابتدا پس از پیروزی کمونیستها در جنگ داخلی چین در سال ۱۹۴۹ میلادی مائوتسه تونگ در ویلای شوانگ کینگ در "تپههای معطر" یکی دیگر از باغهای امپراتوری سابق در غرب پکن اقامت گزید. مائو در نهایت به ژونگ نانهای نقل مکان کرد. او در اواخر سال ۱۹۴۹ میلادی در "باغ نیکوکاری فراوان" محوطه حیاط بزرگی که مورد علاقه امپراتورها کیان لونگ و کانگشی بود تا سال ۱۹۶۶ میلادی زندگی کرد. مائو پس از تثبیت مجدد ژونگ نانهای به عنوان مرکز قدرت سیاسی در چین جدید شروع به بازسازی مجتمع مطابق با سلیقه خود کرد.
از سال ۱۹۴۹ میلادی مجموعهای از سبکهای معماری جدید به ژونگ نانهای راه یافتند از ساخت زمین تنیس گرفته تا سالن بدنسازی، استخرهای شنا که کاملا ناهماهنگ با معماری سنتی چینی پیشین آن مکان هستند.
مائو در سال ۱۹۶۶ میلادی از باغ نیکوکاری فراوان به خانهای ویژه ساخته شده در کنار استخر سرپوشیده محبوب اش نقل مکان کرد. او اغلب مقامهای مسئول را احضار میکرد تا با او صحبت کنند و معروف است که "نیکیتا خروشچف" رهبر روسیه را حین دیدار در سال ۱۹۵۸ میلادی در استخر خود پذیرفت. دیدار به گونهای بود که مترجمان باید در لبه استخر قدم میزدند و آنان حق شنا کردن همزمان را نداشتند. مائو عاشق شنا کردن بود. خروشجف پاهایش را آوئیزان کرده و روی لبه استخر نشسته بود.
در اقامتگاه مجاور مائو اتاق هایش را با قفسههای کتابخانهای وسیعی که کتبی از ادبیات کلاسیک چین را در خود جای داده بود پر کرد. او در آنجا با نیکسون و کیسنجر در سال ۱۹۷۲ میلادی ملاقات کرده بود. اکثر رهبران بعدی چین ترجیح داده اند خانهای را خارج از محوطه ژونگ نانهای برای خود نگه دارند.
"دنگ شیائوپینگ" از سال ۱۹۷۷ میلادی در یک خانه حیاط دار در مسیری نزدیک به بیهای یا "دریای شمالی" زنجیره دریاچههای مرکز پکن زندگی میکرد. در حالی که به طور رسمی فاش نشده اعتقاد بر این است که رهبران معاصر بیش تری از جمله "شی جین پینگ" و اسلاف او "هو جین تائو" و "جیانگ زمین" خانههای خود را در محوطهای منحصر بفرد در معابد "جید اسپرینگ" که گاهی اوقات از آن به عنوان باغ پشتی سیاست چین یاد میشود به سمت غرب شهر پکن حفظ کرده بودند.
با این وجود، پس از فروپاشی سلسله امپراتوری چین آن مکان لزوما همواره برای تودههای ممنوع نبوده است. برای مثال، آنجا در اواخر دهه ۱۹۲۰ میلادی به یک پارک تبدیل شد و گردشگران اجازه قایق سواری و شنا در دریاچهها را داشتند در حالی که در دهه ۱۹۸۰ میلادی عموم مردم میتوانستند در قالب تورهای سازمان یافته آخر هفته به برخی از نقاط دیدنی و تاریخی آنجا از جمله اقامتگاه سابق مائو دسترسی داشته باشند. حتی در اوایل سال ۱۹۸۹ نیز یک روزنامه نگار نیویورک تایمز توانست توسط یک مقام ارشد به داخل محوطه آنجا وارد شود. در طول دوره گرمتر روابط ایالات متحده و چین در سال ۲۰۱۱ میلادی "هو جینتائو" رئیس جمهور سابق چین گروهی از دانش آموزان دبیرستانی آمریکایی را به بازدید از ژونگ نانهای دعوت کرد.
امروزه ژونگ نانهای بیش از هر زمان دیگری تحت مراقبت است اگرچه توسعه بی وقفه پکن باعث ایجاد مشکلاتی برای حفظ محرمانه بودن آن محوطه شده است. هنگامی که در سال ۱۹۷۳ میلادی هتلی در پکن در نزدیکی آن منطقه ساخته شد مقامهای حکومتی از این موضوع که از طبقات بالای آن هتل دید کامل به ژونگ نانهای وجود داشت و این موضوع امکان پذیر بود که یک تک تیرانداز بتواند به آنجا دید داشته باشد وحشت زده شدند. پس از آن بود که با عجله ساختمانی در کرانه غربی شهر ممنوعه ساخته شد تا جلوی دید به درون ژونگ نانهای گرفته شود.
به همین ترتیب در سال ۲۰۱۸ میلادی زمانی که بلندترین ساختمان جدید پکن برج ۵۲۸ متری معروف به زون به پایان رسید طبق گزارشها دستگاه امنیت ملی چین خواستار استقرار در طبقات بالای آن برج شد، زیرا نگران بود در غیر این صورت ساکنان یا بازدیدکنندگان آنجا بتوانند به ژونگ نانهای دید داشته باشند. ورودی ژونگ نانهای هم چنین محل برگزار تظاهرات مکرر در دهههای اخیر بوده است. آنجا در سال ۱۹۸۹ میلادی محل تجمع دانشجویانی بود که در تظاهرات تیانآنمن شرکت میکردند، در حالی که در سال ۱۹۹۹ میلادی بیش از ۱۰۰۰۰ عضو فالون گونگ -یک جنبش مذهبی ریشه دار در تعالیم چین باستان که از آن زمان ممنوع شده بود- در پیاده روهای نزدیک ژونگ نانهای برای اعتراض به رفتار حکومت با آنان تجمع برگزار کردند.
بنابراین، در حالی که گاهی اوقات ژونگ نانهای را با کاخ سفید مقایسه میکنند میتوان گفت محافظت شدید از آنجا همراه با پارانویایی که در ذهن محافظت کنندگان آن وجود دارد آنجا را بیشتر شبیه کاخهای امپراتوری قرون گذشته میکند. از آنجایی که امروزه افراد عادی اجازه ورود به ژونگ نانهای را ندارند بهتر است از آن به عنوان یک شهر ممنوعه نوین برای نخبگان حاکم چین یاد کنیم تا مکانی با پژواک سیاسی برای شهروندان عادی.
ژونگ نانهای در حالی به روی عموم مردم بسته است که حتی کرملین در روسیه به روی گردشگران باز است!