هم میهن در سرمقاله خود نوشت: آقای رئیسی پس از دیداری که با مدیران برخی رسانهها داشت، طی گفتوگویی به صراحت اعلام میکند که انتظار دارد رسانهها تیتر بزنند که دولت او، خدمتگزار است و تمام همتش گرهگشایی از زندگی مردم است و بهدنبال تشکیل ایران قوی است.
چکیده رویکرد دولت به رسانهها در همین جملاتی است که صادقانه هم اظهار شده است.
زمانی بود که امام خمینی مدیران رسانههای اصلی کشور را دعوت کرد و بدون مقدمه به آنان گفت که «مدتی است که یک چیزی مرا رنج میدهد و الان هم گفتم که اعلام بکنند من از اینکه عکسم و اسمم در این روزنامهها باشد و در رادیو و تلویزیون باشد و تکرار بشود بدم میآید، اینها ضدتبلیغ است.» و این را اعلام هم کردند.
ما از آنجا به این نقطه رسیدهایم که رئیس دولتی که در مقایسه با وعدههایش تقریباً هیچ دستاورد ملموسی ندارد، انتظار دارد که رسانهها بهجای نقد و نظارت چنین تیتری از دولتی بزنند که یک قلم فسادش حدود ۳.۷میلیارد دلار است و هنوز هم حاضر نشدهاند کوچکترین گزارشی از چگونگی رخ دادن این فساد بزرگ ارائه دهند. این دولتی است که متعهد شده بود، تورم را تکرقمی کند، ولی همچنان حول و حوش ۴۰ درصد نگهداشته شده است. دولتی که تمام آمارها نشانگر فقدان اعتماد مردم به عملکرد آن است، ولی انتظار دارد که رسانهها از آن تعریف کنند.
آقای رئیسی بهتر است توجه کنند که رسانهها و مردم کاری به انگیزههای دولتها ندارند. ما انگیزههای شما را نقد و رد نمیکنیم. به احتمال فراوان همه سیاستمداران دارای انگیزههای خیرخواهانه هستند. برای ما و مردم عملکرد شما مهم است. عملکردی که در آیینه آمار بازتاب بیابد. برای ما سیاستها، برنامهها و گفتارهای شما مهم است و انگیزههایتان.
دولتی که غرق در بیسیاستی است چگونه انتظار دارد که مردم و رسانهها برخلاف واقع از آن تعریف کنند؟ اگر این دولت حتی اندکی از موفقیتهای دوره اول دولت روحانی را داشت چه انتظاری از رسانهها میداشت؟ روزنامههای مستقل اگر یک بار چنین تیترهای سفارشی بزنند نهتنها مردم آنها را محکوم میکنند بلکه روزنامهنگاران نیز عطای کار در چنین رسانههای بیاعتبار و مجیزگویی را به لقای حقوقهای اندکش میبخشد.
اگر انگیزهای برای کار در رسانههای مستقل است قطعاً این انگیزه مادی نیست بلکه امید به ایجاد بهبودی در شرایط کشور از طریق نقد و نظارت بر عملکردهای رسمی است. این رویکرد همان است که در طول ۱۸ ماه گذشته صدها شکایت از روزنامهها را با صرف پول ملت انجام داده است و با کوچکترین ناراحتی از مطلبی سعی در فشار به آنها از طریق قطع امتیازات دارد.
اگر میخواهید این رویکرد را ادامه دهید، نمیتوانیم مانع شما شویم. ولی باید آگاه باشید که اگر این اندک رسانههای منتقد نبودند، امروز عملکرد دولت به مراتب بدتر از این میشد که هست. اگر این رسانهها نبودند مرجعیت خبری و رسانهای بهطور کامل به آنسوی مرزها رفته بود، چون مردم در رسانههای رسمی مجیزگوی، خیری نمیبینند.
اجازه دهید خیلی صریح گفته شود. فاصله ما تا رسانههای کارآمد که لرزه بر اندام افراد فاسد و ناکارآمد بیاندازد و آنان را به پاسخگویی مجبور کند، خیلی زیاد است. از یک سو دسترسی به اطلاعات بسیار محدود است و از سوی دیگر با دادرسی بیطرفانه رسانهای فاصله داریم.
اتفاقاً یکی از علل فساد چای دبش این بود که رسانهها نتوانستند دولت و وزارت کشاورزی را در ماجرای نهادههای دامی به چالش بکشند در نتیجه راه برای فساد بعدی نیز باز شد. هماکنون هم این راه بسته نشده است و تا هنگامی که رسانههای واقعی شکل نگیرد نیز بسته نخواهد شد. دولتی که حتی از این رسانههای نیمهجان انتظارات تبلیغاتی دارد درکی از اهمیت رسانه در دنیای جدید ندارد. آنها میخواهند با هواپیماهای مدرن، شن و ماسه جابهجا کنند!