bato-adv
کد خبر: ۶۹۴۸۸۸

غفلت از ترکیه و افغانستان برای ایران دردسر ساز شد

غفلت از ترکیه و افغانستان برای ایران دردسر ساز شد
کاهش تراز آب دریای خزر، واقعیت است نه برداشت تخیلی و بحران آب در کشور نیز چنین است. تا دیرنشده اقدام ملی با برنامه‌ریزی دقیق و منسجم از سوی دولت نیاز است. آیا چنین می‌شود؟!
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۸ - ۰۷ دی ۱۴۰۲

ابوالقاسم قاسم زاده در اطلاعات نوشت: وزیر کشور در مراسم آغاز به کار دومین رویداد بین‌المللی نمایشگاهی «مدیریت بحران ایران قوی» با تأکید بر «بحران آب» کشور گفت: «کاهش تراز آب دریای خزر، مهم‌ترین بحران برای آینده کشور است و «پیش‌بینی شده است که اگر روند کنونی ادامه یابد، دریای خزر در چند دهه آینده خشک خواهد شد.

جدای از اینکه این پیش‌بینی دقیق است یا خیر، باید گفت که خبر آن یک واقعیت است که باید کشور‌های حاشیه دریای خزر به آن بیندیشند و چاره‌جویی کنند.» احمد وحیدی افزود: «.. اگر چه مالکیت یک رودخانه با کشور دیگر است، اما اگر در این زمینه اقداماتی بدون هماهنگی انجام شود، آثار سوء آن بر سایر کشور‌های منطقه هم اثرگذار خواهد بود؛ کما اینکه سدسازی‌هایی در کشور‌های همسایه انجام شده است که آثار زیانبار ناشی از این اقدامات سبب مخاطرات طبیعی در سایر کشور‌ها می‌شود. پیشنهاد می‌شود در یک هماهنگی منطقه‌ای کمیته‌ای شکل گیرد و با هماهنگی کشور‌های منطقه موضوعات زیست محیطی ناشی از سدسازی‌ها و انحرافات آب رودخانه‌ها مورد بررسی قرار گرفته تا منافع همه کشور‌ها تأمین شود.»

چند سالی است که در کشور همه از «بحران آب» می‌گویند و می‌نویسند، اما از دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی و دولت‌هایی که معمولاً هشت سال ریاست جمهوری و دولت را در اختیار داشتند، همچنان دوکار شده است.

اول؛ همه رؤسای دولت‌ها از زمان آقای هاشمی رفسنجانی تا امروز مرحله به مرحله به اینجا رسیده‌اند که از جمله «بحران بزرگ ملی» در کشور «آب» شده است؛ و اکنون دیگر «بحران آب» قابل انکار نیست. به یاد دارم یکباره آژیر خطر جدی خشک شدن دریاچه ارومیه و جریان آب رود بزرگ «زاینده رود» و «هامون» در گستره وسعت سیستان و بلوچستان و... به صدا در آمد و در سطح خطر بزرگ ملی برای کیان ایران خبرساز شد.

در اوج خبررسانی درباره دریاچه ارومیه، اغلب کارشناسان آب و هوای کشور تلاش کردند تا خطر خشکی این دریاچه و علل یا چرایی خشکی آن را کارشناسی کنند و راهکار‌های پیش‌گیری از امتداد بحران خشکی دریاچه ارومیه را ارائه دهند.

همین روال درباره رود بزرگ زاینده رود و هامون و... چندین سال موضوع نقد و بررسی در ساحت «بحران ملی» شد. اما در صحنه اقدام عملی چندان کار جدی برای حفاظت سرمایه ملی کشور «آب» انجام نگرفت تا اینکه خشکی قنات‌های آبی که تاریخی کهن در بهره‌گیری ایرانیان از آب دارند، موضوع روز و انکار ناپذیر شده است.

اکنون بعد از انعکاس اخبار «پس رفت» و خشکی دریای خزر در روزنامه‌ها، وزیر کشور به مردم اطلاع داده است که «کاهش تراز آب دریای خزر، مهمترین بحران کشور است» در حالی که «دکتر عیسی کلانتری» وزیر پیشین کشاورزی و مسئول اجرای طرح جامع ممانعت از خشکی دریاچه ارومیه در مصاحبه اخیر خود، برخشکی بدون بازگشت حیات آبی دریاچه ارومیه، مُهر صحت گذاشت. خبرنگار با تعجب پرسید: «یعنی دیگر کاری نمی‌شود کرد؟» و او بلافاصله پاسخ داد: «نه؛ زیرا نمی‌خواهند یا نمی‌گذارند!»

سدسازی‌های بسیار و بدون محاسبه همه جانبه و کارشناسانه درباره منابع آبی و بهره‌گیری بدون کمترین کنترل لازم و مهم‌تر از آن بدون برنامه‌ریزی و آینده نگری با نگاه استراتژیکی به آب به عنوان ثروت ملی برای نسل‌ها، هشیار نبودن درباره سدسازی‌های کشور‌های همسایه از جمله ترکیه و افغانستان و ایجاد انحراف در مسیر رودخانه‌ها و سرچشمه‌ها با نادیده گرفتن کنوانسیون‌های بین‌المللی و قانونی درباره جریان آب از کشور‌های همسایه و به قول معروف «حق آبه» قانونی کشور ما از این سرچشمه‌های آبی، حفر چاه‌های عمیق کشاورزی در راستای رونق تولیدات کشاورزی و عناوین بسیار دیگر که سال‌ها از سوی اغلب کارشناسان آب گفته و نوشته شده‌اند، امروز آژیر خطر خشکی و خشکسالی در سراسر کشور و بحران «آب و هوا» به صورت ملی را به صدا در آورده‌اند.

از دولت‌های قبل تا امروز، «بحران آب» در سطح ملی همواره گفته شده و هشدار داده شده است؛ اما آیا طرح جامع و اجرایی دقیق و روشنی تاکنون کلید خورده است! یا همچنان «هشدار» تنها وظیفه و مسئولیت دولت‌ها است که می‌آیند و می‌روند؟

چند روز قبل مدیر اداره منابع آب شهرستان «کلات» در خراسان رضوی در مصاحبه‌ای گفت: «سد چهچهه» این شهرستان در نخستین روز‌های زمستان خشکید و هم اکنون فقط یک درصد از حجم مخزن ۱۹ میلیون مترمکعبی این سد آب دارد!» و مدیر کل برنامه‌ریزی کلان منابع آب و تلفیق بودجه شرکت مدیریت منابع آب ایران نیز اعلام کرد: «حدود ۲۵۰ دشت کشور آثار فرونشست ندارد و در ۳۹۲ دشت در اندازه‌های مختلف آثار فرونشست را شاهدیم.»

کاهش تراز آب دریای خزر، واقعیت است نه برداشت تخیلی و بحران آب در کشور نیز چنین است. تا دیرنشده اقدام ملی با برنامه‌ریزی دقیق و منسجم از سوی دولت نیاز است. آیا چنین می‌شود؟!

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین