فرهیختگان در یادداشتی تحت عنوان «احمد منهای حاج احمد»به نقد مستند «احمد» که درباره سیداحمد خمینی است پرداخته است: احمد خمینی قطعا به معنای مصطلح و جناحی کلمه اصولگرا نبود؛ نه تندرو نه میانه، نه جدید نه سنتی، اما او به معنای مصطلح و جناحی کلمه اصلاحطلب هم نبود. فرزند بنیانگذار انقلاب که خودش هم جزء فعالان صحنه بود و از حضور در جبهه مقاومت لبنان تا همراهی امام در نوفللوشاتو، نقش پررنگ و البته غیرمتظاهرانهای از خودش بروز داد. مردی است که اندکی پس از پایان دهه آرمانگرایی و در ابتدای دورانی که بعضیها آن را پایان عصر آرمانگرایی میدانند، چهره در نقاب خاک کشید. او خالص و غیرجناحی باقی ماند و در افق تاریخ به سرچشمه نور پیوست.
مستند احمد، اما نه حاصل غور و خوض در حقیقت این شخصیت، بلکه حاصل همپالگی اعضای بیت مرحوم احمد خمینی با یکی از جناحهای بهخصوص سیاسی است. فرزند احمد خمینی که جز انتصاب به بیت امام هیچ شاخصه سیاسی قابل توجهی در شخصیتش ندارد، به عنوان وارث یادگار امام، احمد خمینی دهه ۶۰ و ابتدای ۷۰ را به یک احمد خمینی اصلاحطلب که به پسند و سلیقه دوستان سیاسی امروزش بخورد تبدیل کرده و مستند احمد نمود اعلای چنین چیزی است.
از آخرین مکتوبات مرحوم احمد خمینی چیزهایی در معرض مطالعه عموم قرار دارد که او بر علیه سرمایهداری ایرانی و به طور تلویحی بر علیه دولت هاشمی رفسنجانی نوشته بود، اما اگر سیدحسن و باقی اعضای حلقه جماران میخواهند از احمد خمینی چهره یک فعال سیاسی اصلاحطلب یا اصطلاحا اعتدالگرا بسازند، غیر از جعل تاریخ، ناچارند به جنگ با حافظه نهچندان دور جمعی در ملت ایران هم بروند.
زاویهای که مرحوم خمینی با دولت سازندگی پیدا کرده بود را هنوز همه از یاد نبردهاند؛ هرچند پسرش همپیاله همان جریان سیاسی شده باشد. برساختن چهرهای از احمد خمینی که وقتی هنوز مهران و نفتشهر در اشغال عراق است، به بهانه فتح خرمشهر میخواهد که امام جنگ را پایان دهد، حاصل همین تمایلات است. احمدی که با سیاستبازی، خصوصیسازی بیمهار، سرمایهداری رانتی و هزار چیز دیگر مشکل دارد و از ابتدا هم رفرمیست بود نه انقلابی؛ فقط قائلان به چنین چهره جعلی و متناقضنمایی را از چشم میاندازد، نه اینکه باعث شود عموم مخاطبان چنین جعلیاتی را باور کنند.