هفتهی گذشته در مجمع همکاریهای کشورهای عربی و روسیه که در مراکش تشکیل شد؛ بیانیهای حاوی ادعایهای تکراری از سوی کشورهای عربی در مورد جزایر سه گانه (ابوموسی، تنب بزرگ، تنب کوچک) انتشار یافت. جملهی «استفاده از راهحلها و ابتکارات صلحآمیز برای حل مناقشهی مالکیت جزایر سه گانه» سالها است که توسط امارات پیگیری میشود.
به گزارش خبرآنلاین، نکتهی حائز اهمیت این است که علیرغم اینکه دولت ایران قاطعانه اعلام کرده است که بر سر مالکیت و تمامیت ارضی خود با هیچ کس مذاکره نمیکند؛ دولت روسیه بار دیگر با بیانیهی کشورهای عربی هم سو بوده است. هنوز یک ماه از سفر ابراهیم رییسی، رییسجمهور ایران به مسکو و دیدار با ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه نمیگذرد که روسیه با کشورهای عربی چنین بیانیهای را منتشر کرده است.
پیشتر هم روسیه با طرح امارات مبنی بر ارجاع مسالهی مالکیت جزایر سه گانه به دیوان بینالمللی لاهه موافقت کرده بود، اما مقامات روس وقتی با واکنشهای قاطع و صریح مقامات ایرانی و مردم ایران مواجه شدند؛ اعلام کردند که از حساسیت این موضوع بیخبر بودند و قصد زیر سوال بردن تمامیت ارضی ایران را نداشتند. اینکه روسیه بار دیگر موضع پیشین خود را اتخاذ کرده به چه معناست؟ زیر سوال بردن تمامیت ارضی ایران چه نفعی برای روسیه دارد؟ ایران باید چه واکنشی در برابر این مساله نشان دهد؟
در این باره با حسن بهشتیپور کارشناس مسائل بینالملل گفتگو کردیم:
ارزیابی شما از صدور این بیانیه چیست؟ چرا روسیه چنین موضعی گرفته است؟
اگر بخواهیم یک ارزیابی واقعبینانه از این مساله داشته باشیم باید هم از نگاه ایران و هم از نگاه روسیه به این بیانیه بنگریم. موضع ایران که شفاف و روشن است. ایران جزایر سه گانه را حق حاکمیت ملی و سرزمینی خود میداند بنابراین جزایر سهگانه خط قرمز دولت ایران است و نمیتواند بر سر آنها مذاکره کند. از نگاه ایران درخواست ارجاع مناقشهی ادعایی بر سر جزایر سه گانه عبور کردن از خط قرمز ایران است. دولت ایران هم مستندات تاریخی دارد که حاکمیت ایران بر این جزایر را اثبات میکند. از سال ۱۹۷۱ یعنی رفتن انگلیسیها از خلیجفارس و استقلال بحرین، ایران بر این جزایر اعادهی حاکمیت کرده است.
اما این مساله از نگاه روسیه به این شکل نیست. روسیه تحت تحریمهای شدید بینالمللی است و در راستای منافع ملی خود میخواهد این تحریمها را دور بزند. تعداد زیادی از اشخاص حقیقی و حقوقی از روسیه به دبی مهاجرت کردند و به کمک امارات و دیگر کشورهای عربی نفت میفروشند و تحریمها را دور میزنند. بسیاری از شرکتهای اماراتی به روسیه در این مورد کمک میکنند. از همین روی روسها سعی دارند از این مناقشه به نفع خود استفاده کنند و توجه اماراتیها و حمایت آنها را جلب کنند. شما به استقبالی که در ابوظبی از پوتین به عمل آمد را نگاه کنید. استقبال با شکوه از سیاستمداری که در تنازع کامل با غرب است و تحت تعقیب دادگاه لاهه قرار دارد؛ نشان میدهد که منافع اقتصادی و سیاسی هم امارات هم ایجاب میکند که با روسیه ارتباط با قرار کند در عین حال که روابط نزدیکی هم با غرب دارد.
از طرفی یک سنت قدیمی در روسها، سو استفاده از تعارضات موجود بین کشورها است. روسیه سعی میکند که با دست گذاشتن روی این مسالهی حساس روابط خود بین ایران و کشورهای عربی را تنظیم و به بهترین شکل از آن بهره برداری کند. از طرف دیگر روسیه در اوپک و اوپک پلاس با طرف عربستانی همکاری میکند تا قیمت نفت را بالا نگهدارد. روسیه، همینطور نفت خود را با قیمت خیلی پایینتر از نرخ بازار میفروشد. اگر قیمت نفت از اینکه هست پایینتر بیاید روسیه بسیار متضرر میشود؛ بنابراین با وجود روابط نزدیکی که با ایران دارد منافعش ایجاب میکند که با اعراب هم روابط نزدیکی برقرار کند.
نکتهی دیگر این است که ایران هیچ وقت اشغال کریمه و ضمیمه شدن آن به خاک روسیه را به رسمیت نشناخت. موضع ایران این است که این منطقهی استراتژیک جزء خاک اوکراین است. اوکراینی که حتی قبل از فروپاشی شوروی عضو سازمان ملل بوده است. کشور اوکراین و روسیهی سفید دو استثناء بودند که علاوه بر شوروی در سازمان ملل کرسی داشتند. من یک پژوهش تاریخی در مورد قطعنامههایی که در مورد فلسطین صادر شده است انجام میدادم و به نکتهی شایان توجهی برخوردم. در اولین قطعنامهای که در مورد فلسطین در ۱۹۴۷ صادر شده است؛ اوکراین هم به عنوان عضو انتخابی شورای امنیت رای خود را صادر کرده است. یعنی نه تنها اوکراین از ۱۹۴۷ عضو سازمان ملل بلکه عضو انتخابی شورای امنیت هم بوده است. آن وقت روسیه هویت همچین کشوری را زیر سوال میبرد و کریمه و چهار استان دیگر این کشور را ضمیمهی خاک کشورش میکند. روسها بارها نشان دادند که اگر منافعشان ایجاب کند تمامیت ارضی و حاکمیت ملی هیچ کشوری را به رسمیت نمیشناسند.
روسها چه بهانهای برای دفاع از خود و توجیه این موضع دارند؟
بهانهای که روسها در دفاع از خود میآورند بسیار مسخره است. آنها میگویند که ما تمامیت ارضی ایران را به رسمیت میشناسیم. نمیشود که شما تمامیت ارضی کشوری را به رسمیت بشناسید بعد حاکمیت ملی آن کشور را نادیده بگیرید. حاکمیت سرزمینی ایران در جزایر سه گانه غیر قابل تردید است، اما روسها با زرنگی میخواهند این دو مساله را از هم جدا کنند. از طرفی میگویند ما تمامیت ارضی ایران را میپذیریم از آن طرف مناقشهی ادعایی کشورهای عربی را به دیوان بینالمللی ارجاع میدهند. این تعارض آشکار است.
واکنش ایران به چنین مسالهای باید چگونه باشد؟
ایران باید قاطعانه به طرف روس این مساله را بفهماند که ایران در مورد حاکمیت ملی خود با هیچ کسی شوخی ندارد. کمترین کاری که باید صورت بگیرد احضار سفیر از مسکو است. طرف مقابل نباید احساس کند که چنین رفتارهایی بدون هزینه خواهد بود. اما اشتباه نکنیم. تمام این قاطعیت و برخوردهایی که عرض کردم باید از طریق دیپلماسی و سیاسی باشد نه اینکه باعث ایجاد تعارض در روابط ایران و روسیه شود. ما در ایران استاد تبدیل کردن فرصتها به تهدید و تهدیدها به بحران هستیم. این نگاه که ما باید با همهی دنیا برخورد کنیم و با همهی دنیا درگیر شویم اشتباه است. ما باید هوشمندانه از ظرفیتهای دیپلماتیک و سیاسی خود در این راستا استفاده کنیم نه اینکه در روابط خود و روسیه تنشزایی کنیم.