«بُنه» واژهای است متعلق به نظام ارباب-رعیت، و در واقع میتوان آن را "واژهای دهقانی"، یعنی واژهای مرتبط با اقتصاد و تولید در زندگی دهقانی دانست. بنه در کشاورزی سنتی ایران دلالت دارد بر گروهی نظامیافته و مشترکالمنافع در کار تولید زراعی.
به گزارش عصرایران، بنه مشتمل بود بر یک یا چند قطعه زمین زراعی (آبی و دیمی)، که در آن تعدادی زارع به کار تولید زراعی اشتغال داشتند. وسعت هر بنه در روستاها متفاوت بود و از یک جفت گاو تا ۴ جفت تغییر میکرد. در اکثر بنهها معمولا ۲ جفت گاو کار میکردند. در ازای هر گاو هم یک زارع در بنه حضور داشت؛ بنابراین معمولا چهار گاو و چهار زارع و یا دهقان در هر بنه کار میکردند.
اما در هر بنه از ۲ تا ۸ گاو میتوانستند به کار گرفته شوند؛ بنابراین سنجش بنه با "جفت گاو" بود. اگرچه در بعضی روستاها مساحت بنه با مدار آب سنجیده میشد. یعنی میزان آب دریافتی، وسعت هر بنه را مشخص میکرد.
در بنهها زارعان اغلب دستهجمعی به کار اشتغال داشتند و محصول را پس از دادنِ سهمِ ارباب بین خود تقسیم میکردند؛ بنابراین در بنهها همکاری نزدیکی بین زارعان وجود داشت نوعی اشتراک مساعی متقابل در امر تولید بین آنان دیده میشد.
بنهها سازمان کار منظمی داشتند و دارای رئیس (سربنه) و یک یا دو معاون (پابنه و وربنه) بودند. سربنهگی به واردترین و کارآمدترین اعضای بنه واگذار میشد. چنین فردی نسبت به دیگر زارعان، صاحب پارهای امتیازات مالی بود. در بعضی روستاها، سربنهگی در خانوادههای معینی باقی میماند.
در بیشتر روستاها ترکیب اعضای بنه بر اساس خویشاوندی بود و گاهی این ترکیب به گروههای مختلف قومی میرسید و حتی افرادی که منشأ جغرافیایی مشخصی داشتند در یک بنه مشغول کار میشدند.
پس از اصلاحات ارضی در آغاز دهۀ ۱۳۴۰ خورشیدی، بنهبندی دچار تغییرات فراوانی شد. بنهبندی عبارت بود از تعویض قطعات مختلف واحدهای کار زراعی (یعنی زمینهای زراعی). زارعان با در نظر گرفتن درجۀ مرغوبیت خاک و وضع آبیاری با قرعهکشی به به این عمل (بنهبندی) مبادرت میورزیدند.
احتمالا واژۀ بنهبندی از "بنیچهبندی" میآید. بنا بر نوشتۀ دهخدا، بنیچهبندی «عمل بخش کردن کار زراعت به دستههای کشاورز، تقسیم کار زراع در دهها {دهات}، تقسیم کردن عمل کشت قریه میان رعایای قریه» بود. چنین کاری همان چیزی بود که بعدها بنهبندی نام گرفت.
به هر حال پس از اصلاحات ارضی در ایران، بنهبندی تغییرات گستردهای پیدا کرد. در بعضی روستاها نوعی بهرهبرداری جمعی در بنهها پدید آمد؛ به این معنا که زارعان دستهجمعی کار میکردند و محصول را بین خود به طور مساوی تقسیم میکردند.
اما در بعضی روستاها بنهبندی زمین از بین رفت و فقط بنهبندی آب حفظ شد. بنهبندی به این معنا دلالت داشت بر نوعی "اشتراک"؛ زیرا از بین رفتن بنهبندی زمین به معنای استفادۀ انحصاری زارع از آن قطعه زمینی بود که قبلا بین زارعان گوناگون، با قرعهکشی یا روشهای دیگر، دست به دست میشد.
با این حال استفادۀ مشترک از آب، موجب میشد که زارعان برای یککشت کردنِ قطعات بزرگی از زمین که به افراد مختلف تعلق داشتند، با یکدیگر همکاری نزدیک داشته باشند. در بعضی روستاها نیز، در اثر اصلاحات ارضی، بنهها کلاً منحل شدند و به این ترتیب کشاورزی اشتراکیِ سنتی از بین رفت.
زارعان یا کشاورزانی که مالک قطعهای از زمین بودند، و یا اینکه در نظام ارباب-رعیتی "بخشی از زمین" محسوب میشدند، دهقان نام داشتند. ارباب نمیتوانست زمین را از چنین دهقانی بگیرد، ولی میتوانست زمین و دهقانِ آن را به ارباب دیگری بفروشد.
به دیگر سخن، هر زارع یا کشاورزی "دهقان" نبود، ولی غالبا هر دهقانی "کشاورز" بود. با این حال نباید فراموش کرد که معنای واژۀ "دهقان" در تاریخ اجتماعی ایران یکسان نبوده و دچار تحول شده. دربارۀ این تحول معنایی در نوشتههای آتی توضیح میدهیم.
غرض اینکه، دهقانان بزرگ بویژه در زمانهای قدیمتر، بعضا روی زمین خود به صورت مستقیم کار نمیکردند و کشاورزانی برای آنها زارعت میکردند. به بیان دقیقتر، واژۀ "دهقان" دلالتهای متفاوتی داشت؛ از "کشاورز" گرفته تا "زمیندار".
واژه بنه در زبان فارسی معانی گوناگونی دارد، ولی معناهای رایجترش عبارت است از "اثاثیه"، "توشه" (یا زادراه)، دارایی (یا مال و مایملک). بنه در فرهنگ اصطلاحات دهقانی در واقع "دارایی" یا "مال" بوده. ولی قطعه زمینی که بنه محسوب میشد و بنهبندی میشد، در حقیقت جزو اموال غیرمنقول افراد (اعم از دهقان یا ارباب) بود.
واژۀ بنه، چنانکه پیداست، برگرفته از واژۀ "بُن" است. بنه در زبان پهلوی به صورت "بونک" به کار میرفت.
اکثر محققان انگیزههای پیدایش بنه را با انگیزههای تداوم بنه یکی دانستهاند. پتروشفسکی، شرقشناس روسی، انگیزۀ پیدایش بنهها را در ایران و کشورهای همجوار، ناتوانی خانوادههای روستایی در خرید نیروی شخم و کارهای ضروری آبیاری میدانست؛ بنابراین باید گفت که "فقر" یکی از علل شکلگیری "کشاورزی اشتراکیِ سنتی" در ایران بود.
از دیگر علل پیدایش بنهها یا نظم کشاورزیِ دستهجمعیِ سنتی باید به فقدان ابزار کافی، نبود امنیت و نیز وجود مالکیت طایفگی (یا قبیلهای) بر زمینهای زراعی اشاره کرد. بنه امروزه رسم و سنتی از بین رفته است، ولی نقش مهم آن در تداوم کشاورزی و تامین تغذیۀ روستانشینان و شهرنشینان ایرانی در گذشتۀ نزدیک یا دور، بخشی از تاریخ اجتماعی و اقتصادی این سرزمین است.