فرارو- سوفال ایر؛ پژوهشگر علوم سیاسی امریکایی کامبوجی تبار و متخصص در حوزه اقتصاد سیاسی، دیپلماسی، امور جهانی و توسعه بین المللی است. ایر منتقد تاثیر کمکهای خارجی به کامبوج است و مینویسد که کامبوج امروز تحت سلطه یک "دزدسالاری" و "اوباش سالاری" است و جامعه بین المللی به رهبری سازمان ملل متحد باعث توانمندتر شدن حکومت آن کشور شده است. او منتقد پژوهشگرانی، چون نوام چامسکی است و آنان را متهم به کوچک کردن یا انکار نسل زدایی در زمان حکومت خمرهای سرخ میکند. ایر عضو شورای روابط خارجی امریکاست. او در سال ۲۰۱۱ میلادی فیلمنامه مستندی درباره داستان فرارش از کامبوج را نوشت. این فیلم برنده جوایزی در جشنواره بین المللی تلویزیون و فیلم نیویورک شد.
به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، هنری کیسینجر که در تاریخ ۲۹ نوامبر ۲۰۲۳ میلادی در سن ۱۰۰ سالگی درگذشت به عنوان متفکر و ایده پرداز برجسته سیاست خارجی ایالات متحده معرفی میشد. نفوذ او بر سیاست آمریکا بسیار فراتر از دوره هشت ساله اش در هدایت دولتهای نیکسون و فورد به عنوان مشاور امنیت ملی و وزیر امور خارجه ادامه داشت و روسای جمهور متوالی، نامزدهای ریاست جمهوری و دیپلماتهای ارشد به دنبال کسب مشاوره و تاییدیه او برای سیاستهای شان بودند. با این وجود، ردپای او فراتر از ایالات متحده است.
سیاستهای کیسینجر در دهه ۱۹۷۰ میلادی تاثیری فوری بر کشورها، دولتها و مردم سراسر امریکای لاتین، خاورمیانه و جنوب شرقی آسیا داشت. پیامد سیاستهای او در برخی نقاط جهان تا به امروز کماکان احساس میشود. در هیچ کجا این پیامدها به اندازه کامبوج صادق نبوده اند.
من به عنوان یک پژوهشگر اقتصاد سیاسی کامبوجی در کودکی به لطف درایت و اراده مادرم همراه با چهار خواهر و برادرم از دست رژیم خمرهای سرخ گریختم. من هم از نظر حرفهای و هم از نظر شخصی از تاثیر پنج دههای سیاستهای کیسینجر در طول جنگ ویتنام بر کشور زادگاه ام آگاه هستم.
ظهور آن رژیم قاتل که خانواده ام را مجبور به ترک کشورشان ساخت تا حدی به دلیل سیاستهای کیسینجر رخ داد. بمبهای خوشهای که تحت نظارت کیسینجر بر روی کامبوج ریخته میشدند زندگی بسیاری از مردان، زنان و کودکان را نابود کردند. در واقع، زمانی که دولت کنونی ایالات متحده قصد خود را برای ارائه بمبهای خوشهای به اوکراین اعلام کرد نخست وزیر کامبوج به سرعت از خسارات طولانی مدت آن مهمات سخن گفت.
پیش از بمباران کامبوج توسط امریکا، آن کشور توسط "نورودوم سیهانوک" پادشاه وقت با اقتصاد در حال توسعه و ثبات نسبی به عنوان جزیره صلح معرفی میشد. پس از آن که کامبوج در سال ۱۹۵۳ میلادی از زیر یوغ اربابان استعمارگر فرانسوی خود خارج شد و استقلال پیدا کرد سیهانوک ریاست دورانی طلایی برای کامبوج را بر عهده داشت. حتی "لی کوان یو" بنیانگذار سنگاپور امروزی از کامبوج بازدید به عمل آورد تا در مورد دولت - ملت سازی از کامبوجیها درس بیاموزد. در همین حال، ویتنام کشور همسایه پس از جنگ تلخ ضد استعماری هندوچین که با شکست نیروهای فرانسوی در دین بین فو در سال ۱۹۵۴ میلادی به پایان رسید به استقلال دست یافت. با این وجود، موقعیت کامبوج آن را به جنگ بعدی بین ویتنام شمالی کمونیست تازه استقلال یافته و ویتنام جنوبی تحت حمایت ایالات متحده کشاند.
کامبوج به طور رسمی یکی از طرفین جنگ ویتنام نبود و سیهانوک آن کشور را بیطرف اعلام کرد. با این وجود، واشنگتن به دنبال راههایی برای مختل کردن عملیات کمونیستهای ویتنام شمالی در امتداد مسیر هوشی مین بود که به دلیل بیطرفی سیهانوک از شرق کامبوج میگذشت و اجازه میداد تا نیروهای ویتنام در خاک کامبوج تامین شوند.
کیسینجر معمار اصلی طرحی بود که خط تدارکات را مختل میکرد و از آن تحت عنوان "منوی عملیات" یاد میشد. کارزار بمباران فرشی در آن منو با صبحانه، ناهار، شام و هم چنین پیش غذا و دسر نشان دهنده اهداف و ماموریت مختلف در کامبوج بود که در جلسهای در دفتر بیضی ریاست جمهوری امریکا در تاریخ ۱۷ مارس سال ۱۹۶۹ میلادی مورد تایید قرار گرفت.
هری رابینز هالدمن رئیس کارکنان کاخ سفید در دوران ریاست جمهوری نیکسون در یادداشتهای خود درباره آن روز نوشته است: "روزی تاریخی بود. عملیات صبحانه کیسینجر سرانجام در ساعت ۲۲ به وقت ما با موفقیت عملی شد. کیسینجر واقعا هیجان زده است. پرزیدنت (نیکسون) نیز هیجان زده است". او یک روز پس از آن نوشت:"عملیات صبحانه کیسینجر یک موفقیت بزرگ و بسیار سازنده بود". بدین ترتیب چهار سال کارزار اقدامات کیسینجر در کامبوج آغاز شد. "ویلیام شوکراس" در کتاب خود، داستان جنگ مخفیانه امریکا علیه کامبوج از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۳ میلادی را توضیح داده است. او در آن کتاب اشاره میکند که برای کیسینجر کامبوج یک "نمایش فرعی سیرک" محسوب میشد.
در دوره بمبارانِ کامبوجِ بی طرف توسط ایالات متحده، باعث فرود آمدن ۲۷۵۶۹۴۱ تن مهمات بر روی ۱۱۳۷۱۶ هدف در آن کشور شد.
کیسینجر و سایر افراد حاضر در کاخ سفید تلاش کردند تا زمان ممکن آن کارزار نظامی را از چشم مردم دور نگه دارند. این کار در حالی رخ داد که افکار عمومی در ایالات متحده علیه دخالت دولت امریکا در امور سایر کشورها موضع گیری کرده بود و کارزار بمباران طبق قوانین بین المللی از سوی بسیاری از کارشناسان اقدامی غیر قانونی محسوب میشد.
با این وجود، از نظر کیسینجر مبارزه علیه کمونیسم ظاهرا هدفی بود که استفاده از هر ابزاری را توجیه پذیر میساخت صرفنظر از آن که هزینه آن چه بود. هزینهای که برای شهروندان کامبوج بسیار سنگین بود و منجر به مرگ صدها هزار نفر از آنان شد. با توجه به مخفی نگهداشتن بمبارانها که توسط امریکا در آن بازه زمانی صورت گرفت دادهها و اسناد جامع موجود از آن دوره محدود هستند. با این وجود، برآوردها در مورد تعداد مرگ و میرها از ۲۴۰۰۰ تا یک میلیون نفر متغیر است. اکثر تخمینها تعداد کشتهها را صدها هزار نفر عنوان میکنند.
کارزار بمباران تحت نظارت کیسینجر، کامبوج را بی ثبات ساخت و باعث آسیب پذیری آن کشور در برابر رخدادهای وحشتناک بعدی شد. پنوم پن پایتخت کامبوج به دلیل جابجایی بیش از یک میلیون شهروند روستایی که از زیر بمبهای ایالات متحده فرار میکردند از نظر جمعیتی افزایش یافت. در همین حال، بمباران شهروندان کامبوج به کاهش اعتماد به حکومت آن کشور انجامید و سیاست سیهانوک برای اجازه دسترسی ویتنام شمالی به شرق آن کشور را زیر سوال برد. در تاریخ ۱۸ مارس ۱۹۷۰ میلادی سیهانوک در جریان یک کودتا از قدرت برکنار شد و "لون نول" سیاستمدار دوستدار ایالات متحده جایگزین او شد.
دخالت مستقیم ایالات متحده در کودتا هرگز ثابت نشده، اما قطعا مخالفان لون نول نقش سیا را در آن رخدادها میدیدند. سیهانوک برکنار شده از تودههای روستایی کشور خواست تا از دولت ائتلافی در تبعید تحت رهبری او که خمرهای سرخ را نیز شامل میشد حمایت میکنند. تا آن زمان خمرهای سرخ صرفا گروهی شبه نظامی بود که صرفا تخیلات انقلابی را در سر میپروراند. با این وجود، با حمایت سیهانوک آنان رشد کردند. همان گونه که "فیلیپ گورویچ" روزنامه نگار عضو تحریریه نشریه نیویورکر نوشته است:"نام او به بزرگترین ابزار جذب نیروی خمرهای سرخ تبدیل شد".
با این وجود، بمبارانهای صورت گرفته تحت نظارت کیسینجر نیز به عنوان یک ابزار جذب نیرو عمل کردند. خمرهای سرخ توانستند از خشم مردم کامبوج در مناطق زیر بمباران استفاده کنند. رهبران شورشیان خود را به عنوان نیرویی برای محافظت از کامبوج در برابر تجاوز خارجی و بازگرداندن نظم و عدالت و مخالف فساد گسترده دولت حاکم که مایل به امریکا بود، معرفی کردند.
کارزار بمباران تحت نظارت کیسینجر قطعا تنها دلیل ظهور خمرهای سرخ نبود، اما این بمباران به بی ثباتی کلی در کامبوج و ایجاد خلاء سیاسی در آن کشور دامن زد به گونهای که خمرهای سرخ توانست از آن سوء استفاده کند و در نهایت قدرت را در سال ۱۹۷۵ میلادی در دست گیرد و دولت مستقر را سرنگون سازد.
خمرهای سرخ به رهبری پل پوت جنایات غیرقابل تصوری را بر مردم کامبوج تحمیل کردند. کارزار نسل زدایی آنان علیه مخالفان سیاسی، اقلیتهای کامبوج و آن دسته از افرادی که ضد انقلاب قلمداد میشدند از طریق اعدام، واداشتن به کار اجباری و گرسنگی ۱.۶ تا ۳ میلیون نفر یعنی یک چهارم جمعیت آن زمان کامبوج عملی شد.
زخمهای آن دوره هنوز در کامبوج امروزی احساس میشوند. تحقیقات اخیر حتی به تاثیر اقتصادی بمباران تحت نظارت کیسینجر بر کشاورزان کامبوجی اشاره میکند که از کشت و زراعت در خاک به دلیل ترس مواجهه با مهمات منفجر نشده خودداری میورزند.
امروزه دیگر در سطح زندگی روزمره کامبوجیها امریکاستیزی به چشم نمیخورد. در واقع، بالعکس به دلیل رفتن کامل کامبوج در آغوش مالی و سیاسی چین تمایل فزایندهای به سوی امریکا در داخل کامبوج رو به گسترش است. با این وجود، آمریکاستیزی اغلب توسط سیاستمداران برجسته در کامبوج درسطح لفاظی کاربرد دارد.
من با نظر برخی از محققان که میگویند میتوان به طور قطع اثبات کرد که کارزار بمباران تحت نظارت کیسینجر به حکومت خمرهای سرخ منجر شد موافق نیستم. با این وجود، به نظرم بدون شک این کارزار نظامی به قدرت گیری خمرهای سرخ کمک کرد. هون سن رهبر خودکامه کامبوج که قبل از سپردن پست نخست وزیری به پسرش در آگوست ۲۰۲۳ میلادی به مدت ۳۸ سال بر آن کشور حکمرانی کرد بمباران زادگاه اش توسط امریکا را دلیل پیوستن خود به خمرهای سرخ ذکر کرده بود. بسیاری نیز دلایل مشابه استدلال او را مطرح کردند.
بدین ترتیب، نمیتوان تاثیر مخرب سیاستهای کیسینجر در کامبوج را نادیده گرفت. آن سیاستها به از هم گسیختگی بافت اجتماعی کامبوج و تحمیل رنج بر مردم آن کشور دامن زد و میراثی از آسیب را پشت سر گذاشت.