محمدحسن قدیری ابیانه سفیر اسبق ایران در استرالیا گفت: ساعت مفید کار در کره جنوبی ۹.۵ ساعت و در ایران ۲۲ دقیقه است و این یعنی یک کرهای معادل ۲۴ ایرانی کار میکند. علاوه بر این کار سخت، بسیار کم توقع هم هستند و بسیاری در آپارتمانهای ۱۵ متری و ۱۷ متری سکونت دارند.
به گزارش ایسنا، بخشهای مهم اظهارات او را در ادامه میخوانید:
میگویند ما این همه نفت داریم چرا اوضاع کشور این است و اگر سهم هر ایرانی را از فروش نفت بدهند و اختلاس نشود کلی پول گیر مردم ایران میآید. سوال من این است مگر ما چقدر نفت میفروشیم و چقدر از این محل درآمد داریم.
اگر فرض کنیم که تحریمی وجود ندارد و ما میتوانیم مانند شرایط غیرتحریم ۲.۳ میلیون بشکه نفتمان را کامل بفروشیم و پول آن را هم کامل بگیریم که تا حدودی در حال حاضر به این میزان فروش هم نزدیک شدهایم، سرجمع میشود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان و اگر این پول را بین مردم تقسیم کنیم، سهم هر ایرانی ۱.۱ میلیون تومان میشود.
برخی هم کره جنوبی را مثال میزنند که جمعیت مشابهی داریم و ذخایر آنچنانی ندارند و با هم خودروسازی و ... را شروع کردیم، اما آنها کجا هستند و ما کجا هستیم و در پاسخ سوال من این است یک کرهای چقدر کار میکند و یک ایرانی چقدر؟ ساعت مفید کار در کره جنوبی ۹.۵ ساعت و در ایران ۲۲ دقیقه است و این یعنی یک کرهای معادل ۲۴ ایرانی کار میکند. علاوه بر این کار سخت، بسیار کم توقع هم هستند و بسیاری در آپارتمانهای ۱۵ متری و ۱۷ متری سکونت دارند.
برخی افراد تا بحث کار و تلاش و ... میشود، بحث آقازادهها را به میان میکشند، قطعا ما هم از این موضوع ناراحت هستیم و باید برخورد شود، اما حقیقت این است این سوءاستفادهها آنطور که رسانههای غربی و فضای مجازی اغراق آمیز روی آن مانور میدهند، نیست.
اولا تورم دست دولتها نیست! وگرنه هر دولتی سریعا بخشنامه میکرد که تورم صفر شود.
وقتی مقام معظم رهبری روی خرید کالای ایرانی تاکید دارند حتما متوجه ضرورت آن هستند و افرادی که کالای خارجی و وارداتی را ترجیح میدهند در شکل گیری این ناطرازی ارزی و افزایش تورم دخیل اند، چون برای این کالاها ارز هزینه شده است.
در ایران کمتر کسی حاضر است این از خودگذشتگی را داشته و کالای با کیفیت پایین ایرانی را به کالای باکیفیت خارجی ترجیح دهد و همین میشود که وضعیت اقتصاد ما همین است و توقع داریم شرایطمان مانند ژاپن باشد.
با شرایط فعلی و میزان درآمد و ... باید وضعیت زندگی خودمان را به کشورهایی مانند هند و بنگلادش و پاکستان مقایسه کنیم. اگر از کالای ایرانی حمایت کردیم و ساعات کار و تلاشمان را افزایش دادیم آن وقت باید سطح زندگی خودمان را با ژاپن و آلمان مقایسه کنیم.
برخی ایران را با آلمان مقایسه میکنند و این در حالیست که مردم آلمان بسیار بیشتر از ایرانیان کار و تلاش میکنند. بعد از جنگ جهانی دوم آلمان بسیار فقیر بود وفقط زنان آلمانی روزانه ۱۲ ساعت کار کرده که فقط ۱۰۰ گرم نخود به عنوان درآمد بگیرند و با این سختی کار پیشرفت کردند والان هم که پیشرفت کردهاند باز با همان سختی کار میکنند و این مقایسهها زمانی درست است که پا به پای آنها کار کنیم.
در احادیث داریم که بهترین تفریح کار است، اما در نظر ما ایرانیها بهترین کار تفریح است و این است که وضعیت ما به این شکل درآمده است.
اگر رفاه بیشتر میخواهیم باید تلاش بیشتری هم کنیم و باید فرهنگ کارمان را تقویت کنیم.
برخی به صورت اغراق آمیز عنوان میکنند که تمام اموال کشور اختلاس شده و اگر این مبالغ به هر ایرانی داده میشد ایران گلستان میشد و شعار میدهند " اگه اختلاسها کم بشه، مشکل ما حل میشه" درحالیکه سهم هر ایرانی از اختلاس سه هزار میلیارد تومانی فقط ۳۷ هزار تومان میشود و اگر سهم هر ایرانی از تمام اختلاسهای صورت گرفته تا به امروز را حساب کنیم حدود ۱۰۰ هزار تومان به ازای هر نفر میشود. نباید در خصوص آنها اغراق هم صورت گیرد.