اعتماد نوشت: برگزاری مجمع عمومی جبهه پایداری و نشست دبیران استانی احزاب جبهه تحول خواهان در روز پنجشنبه تکلیف سه غایب مهم همایش انتخاباتی قالیباف را روشن کرد؛ زاکانی در کنار حداد ایستاد، جبهه پایداری مواضع انتخاباتیاش را روشن کرد و اظهارات اعضای پایداری نیز نشان از ائتلاف نانوشته بین این تشکل و دولت رییسی داد.
حالا علیرضا زاکانی در کنار غلامعلی حدادعادل در شورای ائتلاف نیروهای انقلاب ایستاده است. درست مثل رفتاری که همیشه ایثارگران در انتخاباتهای اخیر نشان دادند؛ در کنار نهاد اصلی ماندند و به موقع نیز سهمشان را گرفتند. حالا زاکانی در کسوت همین سهم- شهردار تهران- خط و ربط انتخاباتی خودش و ایثارگران را روشن کرده است. دیگر خبری از درگیریهای لفظی و سیاسیاش با قالیباف هم نیست. فصل، فصل وحدتهای راهبردی برای رسیدن به نتایج مطلوب برای «همه» است.
دو غایب عیان دیگر همایش انتخاباتی اخیر قالیباف، جبهه پایداری و دولت رییسی بودند. دو غایبی که وقتی روز پنجشنبه مجمع عمومی جبهه پایداری تشکیل شد تکلیف هر دو را روشن کرد. اگرچه در این همایش حدادعادل سعی کرد درباره دولت رویهای متفاوت از جبهه پایداری در پیش بگیرد و همان اندازه که درآن همایش و بعد در اظهارات اخیرش پایداریها را تهدید کرد و در معادلات وحدت نادیدهشان گرفت، سعی کرد ویترین ارتباط با دولت رییسی در همایش انتخاباتی قالیباف حفظ شود. حدادعادل در قامت رییس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب در پایان سخنرانی خود در همایش «مبنا» تاکید کرد که «رییسجمهوری تمایل داشتند در این نشست حضور یابند ولی مشغله کاری فرصت نداد و به من گفتند که سلامم را به اعضای این نشست برسانید.»
در کنار حدادعادل روزنامه صبح نو، متعلق به طیف قالیباف نیز صبح روز بعد در ارزیابی از این همایش نوشت: «اصولگرایان آن را به سبب کثرت شرکتکنندگان و پیام سید ابراهیم رییسی، رییسجمهور به آن مهم ارزیابی میکنند.»
آبروداری حدادعادل و تلاش رسانه طیف قالیباف، اما نتیجه نداد و دو موضوع اختلاف جدی قالیباف و رییسی و تحکیم ائتلاف بین پایداریها و دولت رییسی برای انتخابات مجلس دوازدهم را علنی کرد؛ نخست واکنش سرد روزنامه ایران در فردای برگزاری همایش مبنا نسبت به برگزاری این همایش و دوم اظهارات اخیر صادق محصولی، دبیرکل جبهه پایداری در مجمع عمومی این تشکل. هر طرف سعی دارد خود را صاحب وحدت حداکثری نیروهای انقلابی معرفی کنند و گویی که همایش آنها، همان لوییجرگه غایی اصولگرایان است.
حالا دو رقیب انتخاباتی روشن شدهاند؛ مبنا یا همان شانا با راهبری غلامعلی حدادعادل در حمایت از محمدباقر قالیباف و در ائتلاف با علیرضا زاکانی و ایثارگران در مقابل جبهه پایداری و دولت رییسی.
مرزبندی این تقابل به اندازهای جدی شده است که غلامعلی حداد عادل هفته گذشته در جلسهای مرتبط با فعالیتهای شورای ائتلاف نیروهای انقلاب مرزبندی با جبهه پایداری را شفاف کرد و هشدار داد که در این شورا کسانی که «در کارهای سیاسی تندروی» میکنند جایی ندارند؛ پیامی روشن به جبهه پایداری.
پیامی که بیپاسخ نمانده و یکی از ابعاد مهم مجمع روز پنجشنبه جبهه پایداری پاسخ به این اظهارات حدادعادل است، چرا که هم محصولی و هم آقاتهرانی تلویحا بر مساله انتخاب اصلح که کلیدواژه انتخاباتی پایداریها علیه تیم قالیباف است، تاکید کردند و در مقابل با دفاعی تمام قد از عملکرد اعضای جبهه پایداری در مجلس، عملکرد آنها را قابل قبول خواندهاند. نکته مهم دیگر تاکید صادق محصولی در سخنرانی خود در این نشست بر حمایت از تغییرات در دولت است و گفته: «آیتالله رییسی نباید از اتهام خالصسازی بهراسد.»
برداشت از ائتلاف دولت رییسی با نیروهای پایداری در حالی است که نزدیکان دولت این روزها تاکید دارند که هیچ دخالتی از جانب دولت در عرصه انتخابات وجود ندارد. سخن دولتیها در صورت صحتسنجی نقش هیاتهای اجرایی در بررسی تایید و ردصلاحیتها ممکن است درست یا غلط باشد، اما تردیدی نیست که بخشهای مهمی از دولت ابراهیم رییسی سعی جدی دارند تا نیروهای نزدیک به خود را به مجلس بفرستند. در ارزیابی انتخاباتی با چشمانداز کلانتر، قالیباف و رییسی میتوانند رقبای جدی یکدیگر در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۴ باشند. بنابراین طبیعی است که رییسی و دولتش سعی کنند تا با تغییر رییس مجلس بعدی از همین حالا صحنه معادلات انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم را به نفع خود تغییر دهند. برای تحقق این مهم هم چه طیفی بهتر از جبهه پایداری که هم با قالیباف زاویه جدی دارد هم تحت هر شرایطی حامی رییسی باقی میماند.
در میانه این تقسیمبندی تکلیف شورای وحدت، جبهه پیروان خط امام و رهبری و البته تشکل شریان هنوز روشن نیست. شریان و جبهه پایداری تاکید دارند که نسبتی با یکدیگر ندارند. این ادعا میتواند صحت داشته باشد، چرا که اولا پایداریها عموما ساختار بستهای داشته و با برخی رفتارهای شریان سر سازگاری نخواهند داشت؛ به خصوص که این روزها شریان با دو چهره خود یعنی منصوره معصومی اصلی و حمید رسایی در حال کار انتخاباتی است. حضور فعال یک زن- حتی اگر از منظر منتقدان خانم جلسهای اصولگرایان خوانده شود - و نحوه خروج رسایی از جبهه پایداری یکی از دلایلی است که احتمالا نزدیکی این دو- جبهه پایداری و شریان- را کم میکند، اما دشمن مشترک یعنی قالیباف میتواند در دقیقه ۹۰ ائتلافهای جدید را شکل دهد.
به رغم غیبت محمدرضا باهنر در همایش انتخاباتی مبنا بعید است با گذر زمان او به سمت لیست مستقل برود. باهنر شمایل کار تشکیلاتی در سه دهه گذشته در جریان اصولگرا بوده و تفکیک و ترسیم او به عنوان ضلع چهارم این رقابتها دور از ذهن است. به نظر میرسد او در نهایت در بزنگاه تصمیم نهایی در کنار مبنا- شانا- و حدادعادل خواهد ایستاد.
شورای وحدت هم وضعیتی همچون جبهه پیروان و باهنر را دارد؛ با این تفاوت که تصمیم قرار گرفتن در کنار شورای ائتلاف را نه از سر گذاشتن بر آستان وحدت که احتمالا از موضع ضعف اتخاذ خواهد کرد. شورای وحدت سعی دارد تا با احیای جایگاه شیخوخیت و سالهای طلایی جامعتین دوباره نقشی در محافل تصمیمگیری اصولگرایی داشته باشد. آرزویی که برای سنتیهای جریان راست عیب است و قابل تحقق نیست بنابراین در نهایت احتمالا با گرفتن سهمهایی هر چند محدود در لیستهای تهران و دیگر شهرها، این شورا نیز زیر علم شورای ائتلاف خواهد آمد.
این پیشبینی، اما در مورد شریان و ائتلاف پایداری و دولت رییسی بعید به نظر میرسد به خصوص که پایداریها خود را صاحبان رای اصلی اصولگرایان میدانند. برندگان انتخابات حداقلی که پیروز رقابت کم مشارکت هستند و قرار است مجلسی انقلابیتر از مجلس انقلابی فعلی بسازند.