روز گذشته سخنگوی ستاد انتخابات کشور اعلام کرد که پرونده ثبتنام داوطلبان خبرگان در تهران تحویل شورای نگهبان شده است.
به گزارش اعتماد، براساس گزارش ستاد انتخابات کشور، با پایان ثبتنام ششمین دوره انتخابات خبرگان رهبری در روز شنبه ۲۰ آبان ماه، تمام فرآیند برای همه داوطلبان طی و شناسه رهگیری صادر و پرونده تشکیل شده است.
ترکیب اعلام شده از کاندیداهای ثبتنام کرده در تهران نیز قابل توجه است. سیدعباس جوهری، رییس ستاد انتخابات استان روز گذشته از نهایی شدن ثبت نام ۱۰۷ نفر طی دوره ثبتنام در استان تهران خبر داده که از بین این ۱۰۷ نفر، ۱۰۴ نفر دارای مدرک حوزوی و سه نفر دارای مدرک دانشگاهی هستند. او همچنین در مورد ترکیب سنی داوطلبان گفته است که ۲۹درصد داوطلبان بین ۴۱ سال تا ۵۰ سال، ۳۳درصد ۵۱ تا ۶۰ سال، ۲۵درصد ۶۱ تا ۷۰ سال و ۱۳درصد نیز ۷۰ سال به بالا سن دارند. جوهری با بیان اینکه ۱۶درصد داوطلبان انتخابات مجلس خبرگان رهبری دارای سابقه نمایندگی هستند، یادآوری کرده که از ۸۸ نفر نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱۶ نفر از استان تهران به مجلس راه پیدا خواهند کرد. فارغ از چهرههای ثبتنام کرده در ششمین دوره از انتخابات برای مهمترین مجلس در ساختار جمهوری اسلامی طی یک هفته گذشته چند خبر مهم در ارتباط با کاندیداها و غایبان این عرصه قابلتوجه بوده است. غایبان و حاضرانی که نشان از ویژه بودن رقابتهای انتخابات مجلس ششم خبرگان دارند.
به نظر میرسد ثبتنام حسن روحانی از حوزه تهران برای ششمین دور از انتخابات مجلس خبرگان رهبری پر واکنشترین خبر در روزهای اخیر در زمینه انتخابات مجلس خبرگان باشد.
مهمتر از خبرهای منتشر شده شنیدهها حاکی از این است که در جلسه اخیر مجلس خبرگان، آیتالله توکل، نماینده استان مازندران در مجلس خبرگان رهبری پشت تریبون اظهارات تندی را علیه حسن روحانی مطرح کرده است. اظهاراتی از همان جنس و سبک و سیاق که مجری صدا و سیما گفته و به مرور مسائلی از قبیل برجام و شکایتها و پروندههای حسن روحانی در کمیسیون اصل ۹۰ مجلس که به قوه قضاییه ارسال شده، پرداخته است.
در این جلسه همچنین کلیپی درباره سند ۲۰۳۰ نیز در جلسه پخش شده که محتوایی علیه تصمیمگیریهای روحانی داشته است و گویا حسن روحانی نیز در این جلسه پاسخ اتهامات را داده است. هجمه به حسن روحانی، اما خارج از جلسه خبرگان پشت درهای بسته نیز ادامه داشت؛ مجری صدا و سیما در برنامه تلویزیونی صبح بخیر ایران، از شورای نگهبان خواسته تا به وظیفه خود برای ردصلاحیت حسن روحانی عمل کند. او همچنین با اعلام ثبتنام حسن روحانی در انتخابات خبرگان روی آنتن رسانه ملی اینگونه روحانی را توصیف کرده بود: «صاحب تئوری اینکه منتقدان، بیکارها، بیشناسنامهها و بیسوادها به جهنم بروند به انتخابات مجلس خبرگان ورود کرده است، کسی است که میگفت همه مشکلات، حتی آب خوردن مردم هم با برجام حل میشود.» البته صفحه دفتر حسن روحانی در شبکه ایکس با انتشار ویدیوی برنامه صدا و سیما که مجری از شورای نگهبان درخواست ردصلاحیت رییسجمهور پیشین را کرده، واکنش نشان داد و نوشت: به افق یک رسانه ملی! طعنه و پوزخند مجری در بیان این جمله که «انشاءالله شورای نگهبان به وظیفه اصلیاش خیلی درست عمل کند» نشان از نفوذ این دیدگاه و تعمیق این مخالفتها علیه حضور حسن روحانی در مجلس خبرگان در بخشهای مختلف و سطوح بالای صدا و سیما است. فراموش نکنیم که حسن روحانی با رییس وقت صدا و سیما یعنی عزتالله ضرغامی به شدت درگیر بود و هستند همچنین مدیران و کارکنانی در این سازمان که به دنبال فرصت تسویهحساب با روحانی هستند. فراتر از ریاست قبل، وضعیت رویکردها و گرایشهای فکری حلقه مدیریت فعلی صدا و سیما نیز روشن است و نیازی به تشریح زاویه جریان جلیلی - جبلی نسبت به حسن روحانی نیست.
این اظهارات مجری جوان درحالی مطرح شد که حسن روحانی یک روز پیش از آن گفته بود که برای بنبستشکنی باید از دوگانه خانه و خیابان فراتر رفت و به انتخابات پیش رو اندیشید. روحانی تاکید کرده بود: ایران سهم مشاع ایرانیان است و یکدستسازی و انحصارطلبی یکی از عوامل براندازی دو اصل مشروعیت و کارآمدی نظام است. ایستادگی در برابر زیادهخواهان، تلاشی ممکن برای بازگرداندن آینده به ایرانیان است. او سپس از مردم پرسیده بود: «آیا به عنوان عضوی از اکثریت واقعی جامعه مایلید تا حد امکان در سرنوشت جمعی خود فعالانه مشارکت کنید یا اینکه تسلیم انفعال و یأس میشوید و آینده خود و فرزندانتان را به اقلیتی مدعی اکثریت، واگذار مینمایید؟ ممکن است بخشی از جامعه روی بگرداند و ناامید باشد؛ اما رسالت اکثریت، بنبستشکنی است.»
انتشار این اظهارات حسن روحانی همزمان با اعلام خبر ردصلاحیتهای گسترده کاندیداهای انتخابات مجلس دوازدهم توسط هیاتهای اجرایی بازتابی گسترده داشت. علاوه بر تمامی این مخالفتها، اظهارات اخیر حسن رحیمپور ازغدی، عضو شورای انقلاب فرهنگی و از سرسختترین مخالفان حسن روحانی نیز در جای خود قابل توجه است. رحیمپور ازغدی در توییتی از ثبت نام حسن روحانی، رییسجمهور سابق برای انتخابات مجلس خبرگان انتقاد کرد و در توییتی نوشت: «ای کاش حسن روحانی ردصلاحیت شود؛ آقای حسن روحانی به عنوان «مجتهد عادل» برای خبرگان رهبری نامزد شده. ملت میخواهند تعریف شورای محترم نگهبان از «اجتهاد و عدالت» را در این مورد خاص از نزدیک ببینند.»
ماجرای قدیمی درگیری روحانی و ازغدی در زمان ریاستجمهوری روحانی نیز نکته قابل توجهی است. آذر سال ۱۳۹۸ وقتی خبر درگیری رییسجمهور وقت با رحیمپور ازغدی در فضای رسانهای منتشر شد مشخص بود که تنشهای این دو چهره به اوج خود رسیده است. همان زمان رحیمپور ازغدی ماجرا را از ظن خود این گونه روایت کرد: «او (روحانی) به من گفت: ساکت باش و حرف بیربط نزن و گفت که من دیگر نباید شورا بروم. من گفتم که شما مسوول شورا نیستید؛ ایشان به من گفت: شما چه کسی هستید؟ که بنده در جواب گفتم که خود شما کیستید؟ ایشان گفتند که من رییسجمهور هستم از این رو ایشان نباید بیاید. بنده در جواب گفتم شورایی که شما رییسش هستی را چرا اصلا باید بیاییم.»
به نظر میرسد دشمنان قدیمی روحانی حالا با نیروهای جوان در فضای مجازی و صدا و سیما یک هدف را دنبال میکنند؛ حذف کامل او از جایگاه مجلس مهمی مثل خبرگان آن هم نه با اتکا به رقابت در انتخابات که با امید به الطاف شورای نگهبان.
بمب خبری این دوره از انتخابات مجلس خبرگان رهبری عدم کاندیداتوری آیتالله احمد جنتی، ریاست فعلی این دور از مجلس خبرگان است. این خبر از سوی یکی از نزدیکان او تایید شد، اما از دلیل انصراف رییس مجلس خبرگان برای عدم نامزدی در این دوره انتخابات اطلاعی در دست نیست. بهرغم اینکه رسانهها بر این مساله که از علت عدم حضور وی در این دور از رقابتها اطلاعاتی در دست نیست، اما محتملترین گزینه سن ایشان است. جنتی متولد ۱۳۰۵ بوده و ۹۷ سال سن دارد. همسر ایشان نیز اخیرا فوت کرده است. مرحوم جعفر شجونی در سال ۱۳۹۴ در گفتوگویی با خبرآنلاین گفته بود: یک بار آقای جنتی مرا دید و گفت: شجونی تو کجایی؟ من مواضع تو را که میخوانم، خوشم میآید. گفتم آقای جنتی من فرزند انقلابم و از انقلاب دفاع میکنم. گفتم من از شما هم دفاع میکنم. گفت «از من؟ مگر درباره من چه میگویند که تو از من دفاع میکنی؟» گفتم میگویند «اولین خواستگار حضرت حوا تو بودی! منتها، چون سنت بالا بود او را به تو ندادند و آدم رفت و با حوا ازدواج کرد!» آیتالله جنتی هم شروع کرد به خندیدن. گفت «دیگر چه میگویند؟» گفتم میگویند «حضرت آدم به خدا گفت خدایا این پیرمرد کیست که اینجا میپلکد؟ خدا گفت این جنتی است قبل از من هم اینجا بود.» باز هم خندید و گفت: «دیگر چه میگویند؟» گفتم: «میگویند خدا رفت بهشت را بسازد دید تو در آنجا نشستهای! گفت تو کی هستی؟ و تو پاسخ دادی من جنتی هستم؛ لذا خدا بهشت را ساخت و اسم آن را جنت گذاشت!»
شجونی بعدها تلویحا از بیان این مطالب عذرخواهی کرد. در آذر ماه سال ۱۳۹۱ جنتی درگفتوگو با ارگان ستاد نماز جمعه تهران به پیامکهای شوخی با سن خود واکنش نشان داد و گفت: «این موضوع قطعا برای من یک توفیق است. جملهای حضرت امام فرمودند که اگر امریکا از ما خوشحال بود در خودمان شک کنیم. اگر او با ما دشمنی کرد حقانیت خودمان را باور کنیم. به نظر من اگر کسانی که تخریب میکنند حزباللهی باشند نماز شبخوان باشند آدم باید در خودش شک کند. اما اگر افراد بیمبالات تخریب میکنند این اتفاقا مایه خوشحالی است. انسان از مذمت افراد صالح باید برای خود نگران شود.»
در شهریور سال ۱۳۹۶ علی جنتی، فرزند آیتالله احمد جنتی درباره طول عمر در خانوادهاش صحبت کرد. او در پاسخ به شوخی خبرنگار خبرگزاری فارس مبنی بر اینکه ژن خوب هستید، گفت: «ما ژن خوب نداریم؛ (میخندد) در بعضی از خانوادهها پدر یا مادر خانواده، استعداد بیماری دارند (مثلا استعداد سرطان)، استعداد یا ژن بیماری باعث میشود افراد زود پیر شوند یا از عمر آنان کاسته شود. خوشبختانه در خانواده ما چنین مشکلی نداشتهایم. البته دلیل طول عمر پدر شاید این باشد که ایشان خیلی حفظالصحه را رعایت میکنند. از جمله در غذا خوردن و در استفاده از دارو ملاحظه دارند. ایشان کمتر از داروهای شیمیایی استفاده میکنند. یک بار که عمل جراحی انجام دادند، در دوره نقاهت مدت کوتاهی دارو مصرف میکردند. به هر حال بهرغم کبر سن، ایشان معمولا صبح و عصر پیادهروی میکنند. هفتهای یک بار، اگر شنا هم نکنند در استخر راه میروند. ما هم به همین دلیل عادت کردهایم که بعضی از مسائل را رعایت کنیم. نکته دیگر سحرخیزی ایشان است. در طول ٦٠ سال گذشته هر شب یکی، دو ساعت قبل از اذان صبح برای نماز شب برمیخیزند و تا طلوع آفتاب بیدار هستند. این هم در سلامتی و طول عمر ایشان بیتاثیر نیست.» جنتی در دوره چهارم مجلس خبرگان در سال ۱۳۸۶ در انتخابات ریاست مجلس خبرگان از اکبر هاشمیرفسنجانی شکست خورد. وی در سال ۱۳۹۴ در انتخابات دوره پنجم مجلس خبرگان رهبری شرکت کرد و تنها فرد خارج از لیست ائتلاف فراگیر «اصلاحطلبان: گام دوم» بود که با قرارگیری در جایگاه شانزدهم (آخرین نماینده برگزیده) در تهران، به این مجلس راه یافت. در این دوره او با کسب ۵۱ رای از ۸۶ عضو این مجلس، به عنوان رییس انتخاب شد. «ابراهیم امینی» و «محمود هاشمی شاهرودی» دو کاندیدای دیگر این جایگاه بودند که به ترتیب ۲۱ و ۱۳ رای آوردند و به عنوان کاندیداهای نزدیک به اکبر هاشمی رفسنجانی معرفی میشدند. در تمام سالهای بعد جنتی بر جایگاه ریاست این مجلس باقی ماند.
از دیگر خبرهایی که روز گذشته مورد توجه رسانهها قرار گرفت عدم ثبتنام رییس قوه قضاییه است. خبرگزاری تسنیم روز گذشته از عدم ثبتنام غلامحسین محسنیاژهای، رییس قوهقضاییه برای انتخابات خبرگان خبر داد و نوشت: «بهرغم درخواستهای مراجع و افراد مختلف به ویژه طی روزهای گذشته، رییس قوه قضاییه برای کاندیداتوری در انتخابات خبرگان رهبری ثبتنام نکرده است.»
اگر چه محسنیاژهای تا به امروز سابقه عضویت در مجلس خبرگان رهبری را نداشته، اما جایگاه فعلی وی در دوران برگزاری ششمین دوره از انتخابات مجلس خبرگان این انتظار را ایجاد کرده بود که نام اژهای در فهرست ثبتنامکنندگان باشد. با این وجود چنین موضوعی رخ نداد و این غیبت در رده موضوعات خبرساز این دوره از انتخابات مجلس خبرگان قرار گرفت. محسنی اژهای که این روزها بر مسند قاضیالقضاتی تکیه زده است، سابقه طولانی در قوه قضاییه دارد. به نظر میرسد حوزه دستگاه قضا برای اژهای به اندازهای گیراست که سعی دارد تا فعالیت و انرژی خود را محدود به این قوه کند کما اینکه تنها دوره هجرت کوتاه وی از قوه قضاییه دوران وزارت اطلاعات در بازه زمانی سال ۸۴ تا ۸۸ است. او قبل از این دوران، مسوولیت دادستانی دادگاه ویژه روحانیت را از سال ۱۳۷۷ برعهده داشت. بعد از اتمام مسوولیت در وزارت اطلاعات او دوباره به خانه اصلی خود یعنی قوه قضاییه بازگشت و به ترتیب در جایگاههای دادستان کل کشور، سخنگوی قوه قضاییه، معاون اول رییس قوه قضاییه و رییس این قوه قرار گرفت. محسنی اژهای در فاصله زمانی سال ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۰ به عنوان عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز فعال شده و بعد از آن نیز با شأن رییس قوه قضاییه در این مجمع حاضر شد و این حضور کماکان ادامه دارد. محسنی اژهای در صورت ثبتنام شرایط فقهی عضویت در این مجلس را داشت و قطعا با مانعی از ردصلاحیت روبهرو نمیشد و این عدم ثبتنام تصمیم شخصی وی است.
براساس قانون نامزدهای مجلس خبرگان باید دارای شرایطی از جمله «اجتهاد در حدی که قدرت استنباط بعض مسائل فقهی را داشته باشد و بتواند ولی فقیه واجد شرایط رهبری را تشخیص بدهد» باشند. محسنی اژهای از مطرحترین چهرههای فارغالتحصیل از مدرسه حقانی است. او علاوه بر تحصیلات حوزوی، دارای مدرک دکترای حقوق بینالملل خصوصی نیز هست و قطعا در این بخش مشکلی برای حضور در خبرگان رهبری نداشته و احتمالا تمرکز وی بر مسوولیتهای ریاست قوه قضاییه باعث شده که تمایلی برای کاندیداتوری در رقابت برای حضور در مهمترین مجلس در ساختار جمهوری اسلامی نداشته باشد.
در میان صحنهآرایی ویژه ثبتنامهای این دوره از انتخابات مجلس خبرگان، محل ثبتنام رییس دولت سیزدهم نیز مورد توجه بوده است. روز شنبه هفته جاری حجتالاسلام حسین بابایی به نمایندگی از رییسجمهور با حضور در ستاد انتخابات کشور از حوزه انتخابیه خراسان جنوبی، داوطلبی رییسی در ششمین دوره انتخابات خبرگان رهبری را ثبت کرد. اگرچه رییسی در دوره پنجم نیز از همین حوزه وارد مجلس خبرگان شد، اما در آن زمان او رییس یک قوه نبود و قابل درک بود که تولیت آستان قدس رضوی از خراسان کاندیدای انتخابات شود، اما براساس عرفی نانوشته انتظار میرفت ابراهیم رییسی حالا که در راس قوه مجریه قرار دارد از تهران برای حضور در خبرگان رهبری کاندیدا شود.
علت این تصمیم رییسی از چند بعد قابل پیشبینی است. نخست تعلق خاطر رییسی به خراسان است. او در تهران ردای ریاست دولت بر تن دارد، اما تعلق خاطرش به خراسان هنوز هم از چشمها پوشیده نیست. دیگر اصرار همیشگی رییسی برای ارائه چهرهای از خود با شمایل حامی و در کنار مردم محروم است. این مساله نیز میتواند یکی از انگیزههای ابراهیم رییسی برای کاندیداتوری از خراسان باشد. در کنار این مساله برخی رسانهها پیشبینی دیگری را مطرح کرده و میگویند رییسی با ملاحظه احتمال جدی مشارکت پایین در انتخابات اسفند ۱۴۰۲ در تهران میزان رای خود را به فضای سیاسی پایتخت گره نزده است.
خبرآنلاین با طرح چنین دیدگاهی در گزارشی نوشته است که «طی هفتههای اخیر در محافل و تشکیلات مرکزی اصولگرایان بحث بر سر آن بود که با توجه به عملکرد دو ساله دولت سیزدهم خاصه در حوزه اقتصادی و دیپلماسی، نارضایتیهایی در افکار عمومی از یکسو و در بدنه اصولگرایان نسبت به عملکرد دولت از سوی دیگر ایجاد شده است و همین نارضایتیها زمینهساز ریزش رای در بدنه حامیان دولت و شخص رییسی شده است. ریزش در «سازمان رای رییسی» این سیگنال را به محافل اصولگرایی داده بود که در صورت کاندیداتوری رییسی در انتخابات مجلس خبرگان باید بر سر انتخاب «حوزه انتخابیه» تهران یا خراسان جنوبی با وسواس و دقت بیشتری تصمیمگیری شود. بر همین اساس با وجود آنکه برنامهریزیها روی حضور رییسی در صدر لیست تهران اصولگرایان برای مجلس خبرگان بود، اما امروز این احتمال منتفی شد و رییسی خطر کاندیداتوری از تهران را به جان نخرید.»
برخی چهرههای رسانهای نیز در فضای مجازی مدعی بودند که براساس شنیدهها مشاوران رییسی به او پیشنهاد دادهاند که حوزه انتخابیه خود را از خراسان جنوبی (بیرجند) تغییر ندهد. آنها سفر اخیر رییسی به این استان را در راستای همین استراتژی تعریف کرده و مطرح میکنند که در صورت کاندیداتوری رییسی از خراسان جنوبی، او رای متدینین و طبقه مذهبی این استان را خواهد داشت و آسیبی از این بُعد به جایگاه سیاسی او وارد نخواهد شد.
این گمانهزنی البته ممکن است رگههایی از واقعیت را در خود داشته باشد، اما نباید از یاد برد که درنهایت در یک ارزیابی کلان تعداد رای نسبت به شهر و جمعیت و جایگاه و منطقه سیاسی سنجیده میشود. علاوه بر اینکه مساله محبوبیت دولت و نظرسنجی مردم درباره عملکرد دولت رییسی مقولهای مجزا از تکمضراب رای او در انتخابات خبرگان است بنابراین در هر دو حالت - چه حلقه مشاوران و نزدیکان به واقع به این مساله فکر کنند و چه این تنها یک تحلیل رسانهای و سیاسی باشد - چندان درست نیست.
ابراهیم رییسی همواره در شعارهای تبلیغی خود بر مساله محرومان تمرکز کرده و اصرار دارد تا فضای تبلیغاتی اطراف خود را به این موضوع گره بزند. رفتن به خراسان رضوی یادآور برچسبهای تبلیغاتی انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ است که میخواستند او را سید محرومان بنامند. در کنار این اتکای رییسی به بدنه و بافت سیاسی رایدهندگان در خراسان جنوبی میتواند انگیزه حاشیهای وی برای کاندیداتوری از این منطقه باشد. با مرور میزان رای ابراهیم رییسی در سال ۱۴۰۰ و ۱۳۹۶ اینگونه برداشت میشود که بدنه اکثریت رایدهندگان خراسان جنوبی به این گروه از کاندیداهای اصولگرا تمایل بیشتری دارند. ۸۶،۶درصد آرای خراسان جنوبی در سال ۱۴۰۰ و ۶۴،۵ درصد آرای انتخابات سال ۱۳۹۶ به ابراهیم رییسی رسیده است.
همچنین نباید فراموش کرد که رییسی در سال ۱۳۸۵، از طرف جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز و به توصیه نخبگان استان خراسان جنوبی برای عضویت در چهارمین دوره مجلس خبرگان رهبری نامزد شد که با بیش از ۸۰درصد رای مردم انتخاب شد. دو سال پس از حضور در این مجلس، خبرگان وی را به عنوان عضو هیات رییسه برگزید.
از غیبتهای قابل توجه در عرصه ثبتنامها عدم کاندیداتوری سیدحسن خمینی بود. برخی معتقدند حسن خمینی بدون گرفتن دعوت از حاکمیت حاضر به شرکت در این دور از رقابتها نبود و وقتی اشتیاقی برای حضور در رقابتها ندید از اساس قید کاندیداتوری را زده است. برخی دیگر حواشی کاندیداتوری قبلی را باعث دلزدگی خمینی برای کاندیداتوری میدانند. وقتی ۲۷ آذر ماه سال ۱۳۹۴ سیدحسن خمینی به همراه دو برادرش علی و یاسر که او را برای نامنویسی همراهی میکردند، برای شرکت در پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری در ستاد انتخابات وزارت کشور حاضر شد و ثبتنام کرد. او در همان روز ثبتنام اعلام کرد که «به صورت مستقل وارد انتخابات شده» و گفت: «دست یکایک مردم شریف را میبوسم.»
ماجرای عدم احراز صلاحیت وی در این دوره تا مدتها محور خبرها بود، چراکه عنوان شد به دلیل عدم حضور در امتحان اجتهاد که الزامی عنوان میشود، صلاحیتش نیز احراز نشده است. شورای نگهبان اعلام کرد: برای احراز اجتهاد کسانی که سابقه نمایندگی خبرگان را نداشتند از آنها برای شرکت در آزمون اجتهاد دعوت کرده است؛ اما دفتر سیدحسن خمینی گفت که از وی دعوتی برای شرکت در آزمون علمی خبرگان به عمل نیامده است و او پیامک یا دعوتنامهای در این رابطه دریافت نکرده است.
پس از این اتفاق سخنگوی شورای نگهبان رسما اعلام کرد: صرف عدم حضور داوطلبان در آزمون اجتهاد به منزله انصراف آنها نخواهد بود و ممکن است فقهای شورای نگهبان برای اطمینان از درجه اجتهاد داوطلبی نظر علما و مراجع تقلید را جویا شوند. در آن زمان نزدیکان و برخی رسانههای موافق سیدحسن خمینی، مدعی شدند که برخی روحانیون برجسته و مراجع تقلید همچون وحید خراسانی، محقق داماد، موسوی اردبیلی، عباس محفوظی، سیدجعفر کریمی، ابراهیم امینی، مرتضی مقتدایی و... اجتهاد وی را تایید کردهاند. حتی این رسانهها در دی ۹۴ مطرح کردند که بهرغم عدم شرکت وی در آزمون، اجتهاد وی در شورای نگهبان تایید شده است و از سویی اعلام شده بود تغییر رویه شورای نگهبان درباره تایید سیدحسن به خاطر اعلام صلاحیت تذکر چند تن از مراجع تقلید به این شورا بوده است. اما نهایتا در ۶ بهمن ۱۳۹۴و همزمان با اعلام نتیجه بررسی صلاحیتهای نامزدهای انتخابات خبرگان ازسوی شورای نگهبان، مشخص شد که شورای نگهبان صلاحیت سیدحسن خمینی را احراز نکرده است.
رسانههای اصولگرا در مقابل اتهاماتی را علیه خمینی مطرح کردند. مشرق نیوز در دی ماه سال ۱۳۹۴ نوشت که برخلاف آنچه در رسانهها گفته شد، دلیل حاضر نشدن حجتالاسلام سیدحسن خمینی در امتحان خبرگان، عدم اطلاعرسانی به ایشان نبوده، بلکه وی از چند روز قبل به این جمعبندی رسیده بودند که با این بهانه از صحنه انتخابات کنارهگیری کنند. اطرافیان و دلسوزان علاقهمند به سیدحسن خمینی و خانواده حضرت امام (ره) در ملاقاتهایی، مطالبی را با ایشان در میان میگذارند که درنهایت وی را به این جمعبندی میرساند که برخی افراد و جریانها میخواهند حیات سیاسی آینده او را از بین ببرند؛ لذا تصمیم میگیرند که با عدم حضور در امتحان علمی خبرگان، عملا به صورت نرم از صحنه انتخابات گنارهگیری کنند.»
پس از آن سیدحسن خمینی نسبت به عدم احراز صلاحیت خود از سوی شورای نگهبان، به این نهاد اعتراض کرد. او در این باره بیان کرده بود که فکر نمیکند «شکایت مسیر جدیدی را بگشاید» و با توجه به «درخواست عمومی مردم و برخی بزرگان حوزه و سیاست» به این امر اقدام میکند. درنهایت شورای نگهبان پس از رسیدگی به اعتراضات تغییری در رای خود نسبت به عدم احراز صلاحیت سیدحسن خمینی نداد. کانال تلگرامی سیدحسن خمینی از قول یکی از نزدیکان وی دلیل عدم احراز صلاحیت او را از سوی شورای نگهبان، استناد به بند ب ماده ۳ قانون انتخابات مجلس خبرگان رهبری اعلام کرد. در این بند از ماده ۳ قانون که یکی از شرایط خبرگان منتخب مردم را تعیین میکند، آمده است: «اجتهاد در حدی که قدرت استنباط بعضی مسائل فقهی را داشته باشد و بتواند ولی فقیه واجد شرایط رهبری را تشخیص بدهد.»
در سال ۱۳۹۶ آیتالله محمد مومن، عضو مجلس خبرگان رهبری و از فقهای شورای نگهبان در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار فارس درباره مسائلی همچون اجتهاد سیدحسن خمینی گفت که هیچ مرجعی اجتهاد سیدحسن خمینی را تایید نکرده بود. شاید سیدحسن خمینی با تجربه قبلی و مشاهدات از وضعیت عینی فکر کرده که «قرار است در بر همان پاشنه بچرخد» و حتی احتمال داده شاید در همان سمت و سو پاشنه دیگر هم اضافه شود بنابراین ترجیح داده که اصلا گامی در این مسیر برندارد. وقتی او میبیند که فضای سیاسی کشور در حدی تند شده که برای فردی با سابقه ۸ سال رییسجمهور بوده و بالغ بر ۱۶ سال دبیری شورای عالی امنیت ملی، یک مجری تلویزیونی و یک سخنران خط و نشان میکشند، چرا باید نامش را به این میدان میکشید؟! شاید ترجیح سیدحسن خمینی این بود که خود را درگیر بحران جدیدی نکند و به تجربه پیشین کاندیداتوری در انتخابات خبرگان کفایت کند.
با مروری بر چهرههای حاضر و غایب برای این دور از انتخابات خبرگان رهبری، میتوان گفت چهرههایی که نیامدند از روحیات مخافظهکارانه و آنها که آمدند از روحیات جنگجوطلبانه برخوردارند. از این جهت میتوان چنین ادعایی کرد که فضای سیاسی کشور تا حد زیادی تند شده است؛ ماجراهای «مملکت مال حزباللهیاست» و انتقاد گوینده این جمله از یک برنامه شبکه افق و در ادامه تغییر شبانه عوامل آن برنامه، نشانی از برآمدن یک طیف تندروی جدیدی در کشور دارد.
طیفی که مختصات آنها هنوز مشخص نیست. از سوی دیگر نشانههای دیگری از طیف جدید تندروها را باید در بازتر شدن دست رسانههای اصولگرایان برای «زدن» چهرههای اصلاحطلب و اعتدالی است؛ حملات گاه و بیگاه به جواد ظریف و حسن روحانی در صدا و سیما و اخیرا تندتر شدن حملات، نظیر آنچه یک مجری صداوسیما علیه روحانی انجام داد، میتواند نخستین نشانهها از سر برآوردن این تندروهای مجهولالهویه باشد.