فرارو- در این مطلب به ۱۱ واقعیت شگفت انگیز در مورد زمان خواهیم پرداخت:
به گزارش فرارو به نقل از بخش جهانی شبکه خبری بی بی سی، زمان را به عنوان یک خط در نظر بگیرید. به کدام سمت جریان دارد؟ افقی است یا عمودی؟ یا شاید اصلا برای شما خط نیست. پاسخ به این سوالات ممکن است به زبان شما بستگی داشته باشد. بخش عمده نحوه درک ما از زمان تحت تاثیر زبانی میباشد که از آن استفاده میکنیم. برای مثال، انگلیسی زبانها زمان را به صورت قرار گرفتن در مقابل یا پشت خود یا به عنوان یک خط افقی که از چپ به راست حرکت میکند توصیف میکنند.
در مقابل، افرادی که به زبان چینی ماندارین صحبت میکنند زبان را به مثابه یک خط عمودی تصور میکنند که بخش پایین آن نشان دهنده آینده است. این در حالیست که مردم یونان تمایل دارند زمان را به عنوان یک موجودیت سه بعدی ببینند که بیش از آن که طولانی قلمداد شود "بزرگ" محسوب میشود. در پرمپوراو جامعهای دور افتاده و بومی در استرالیا زمان براساس شرق و غرب تنظیم میشود.
مانند ما نحوه گذر زمان نیز با پیر شدن جهان تغییر خواهد کرد. تصور میشود که منشاء پیکان زمان که از گذشته به سوی آینده اشاره میکند در بیگ بنگ باشد. تصور میشود که جهان نوزاد دارای انتروپی بسیار پایینی بوده که معیاری از بی نظمی و تصادفی بودن محسوب میشود. از آن زمان به این سو انتروپی در حال افزایش بوده و این تغییر عاملی است که به پیکان زمان جهت میبخشد. به همین خاطر است که شکستن یک تخم مرغ تازه آسان است، اما به سختی میتوان سفیده و زرده را به هم ریخت و یک تخم مرغ تازه کامل ساخت.
هیچ کس نمیداند در پایان کیهان چه اتفاقی رخ خواهد داد، اما یک رقیب قوی "مرگ گرمایی کیهان"* است جایی که آنتروپی به حداکثر میرسد و پیکان زمان جهت خود را از دست میدهد. به این فکر کنید که پیشتر تمام تخم مرغهای کیهان شکسته شده اند و پس از آن دیگر هیچ چیز جالبی اتفاق رخ نخواهد داد.
ما حساب میکنیم پس هستیم. تیک تاک زمان ضربان نامرئی زندگی ماست و بر لحظه لحظه هوشیاری مان تاثیر میگذارد. زمان و خود در حال دست دادن دائمی هستند حتی انسانی که در یک غار کاملا تاریک به دام افتاده نیز کماکان توسط ریتم شبانه روزی ساعتهای درونی مان مدیریت میشود.
"هالی اندرسن" که فلسفه علم و متافیزیک را در دانشگاه سایمون فریزر در بریتیش کلمبیا در کانادا مطالعه میکند در مورد آن چه که از دست دادن حس زمان میتواند برای حس خودمان به همراه داشته باشد هشدار میدهد. او معتقد است که تجربه آگاهانه بدون زمان و گذشت زمان ممکن نیست. به این فکر کنید که چگونه هویت شخصی شما در طول زمان ساخته میشود و به عنوان خاطرات ذخیره میشود. اندرسن میگوید: "این خاطرات در طول زمان شما را میسازند. اگر زمان زیادی را از دست بدهید اکنون یک فرد متفاوت هستید".
مترولوژیستها (اندازه شناسان) به سختی کار میکنند تا زمان را حفظ کرده و از فناوری بهتری برای اندازه گیری گذر دقیقه ها، ثانیهها و ساعتها استفاده میکنند. با این وجود، علیرغم آن که ساعتهای اتمی شان فوق العاده دقیق هستند، اما کامل نیستند. در واقع، هیچ ساعتی روی زمین وجود ندارد که کاملا "صحیح" باشد.
فرآیند واقعی تعیین زمان در حال حاضر براساس تعداد زیادی ساعت است که همگی زمان را در سراسر جهان نگه میدارند. آزمایشگاههای ملی همگی زمان بندی خود را به اداره بین المللی اوزان و مقیاسها در فرانسه ارسال میکنند که پس از آن میانگین وزنی را ایجاد میکند. بنابراین، زمان برساختهای انسانی است.
عوامل مختلفی برای درک ما از زمان اهمیت دارند از جمله حافظه، تمرکز، احساسات و حسی که نسبت به این موضوع داریم که زمان به نحوی در فضا قرار دارد. درک زمان ما ریشه در واقعیت ذهنی مان دارد. زمان نه تنها در قلب نحوه سازماندهی زندگی قرار دارد بلکه راه تجربه آن است.
نکته مثبت آن است که زمان به ما مقداری کنترل بر نحوه تجربه آن را میدهد. برای مثال، اگر میخواهید احساس کنید که زندگی تان با عجله از کنار تان نمیگذرد نکتهای کلیدی وجود دارد. نتیجه تحقیقات نشان میدهند که زندگی مملو از فعالیتهای تکراری و روتین است و به همین خاطر احساس خواهید کرد که زمان سریعتر در حال حرکت است.
قرن بعدی اغلب میتواند بسیار دور احساس شود: سرزمینی دور جایی که نسلهای متولد نشده فرضی در آن زندگی میکنند. با این وجود، در حال حاضر میلیونها نفر روی زمین حضور دارند که هنگام آتش بازی در شب سال نوی ۲۰۹۹ آنجا خواهند بود. کودکی که در سال ۲۰۲۳ متولد میشود در آن زمان ۷۰ ساله خواهد بود. ما در بازههای زمانی طولانی بسیار بیشتر از آن چه ممکن است تصور کنیم به یکدیگر متصل هستیم. از طریق پیوندهای خانوادگی مان همه ما فقط یک جهش، جست و خیز و پرش از قرنهای گذشته و آینده هستیم.
زمان همیشه برای همه با سرعت یکسان جریان ندارد. آیا زمان همه چیز در ذهن است؟ زمان تقریبا به حالت سکون کاهش مییابد. استرس میتواند مغز را وادار کند تا پردازش درونی خود را سرعت بخشد تا به شما در مدیریت یک موقعیت مرگ یا زندگی کمک کند.
اختلالات مغزی مانند صرع یا سکته مغزی نیز میتوانند باعث ترفندهای موقتی ذهن شوند: سرعت بخشیدن به زمان یا توقف مرگ آن. برخی از افراد مانند ورزشکاران حتی میتوانند در صورت نیاز مغز خود را برای ایجاد یک تاب زمانی آموزش دهند: موج سواری که در لحظه ایده آل موج میزند یا فوتبالیستی غیرقابل توقف. به نظر میرسد زمان یک توهم شکننده است. در یک لحظه میتوانیم خود را در یک واقعیت تغییر یافته بیابیم.
تغییر ساعت برای تابستان برای استفاده حداکثری از ساعات طولانی روز در عرضهای جغرافیایی بالاتر به طور جهانی مورد استقبال همگان قرار نمیگیرد. با این وجود، چه ان را دوست داشته باشید چه دوست نداشته باشید یک بریتانیایی سرسخت حامی این کار وجود داشته که میتوانید قدردان او باشید. بدون سازندهای به نام "ویلیام ویلت" یک چهارم جهان از جمله ایالات متحده ممکن بود هرگز ساعت تابستانی را انتخاب نکنند. پس از آن که ویلت توانست رهبران سیاسی را متقاعد کند بریتانیا این تغییر را در طول جنگ جهانی اول اعمال کرد. این حرکت به دلیل کمبود زغال سنگ انجام شد و ساعات طولانیتر روز به معنای نیاز کمتر به برق حاصل از زغال سنگ برای روشن نگه داشتن چراغها بود. این ایده به قدری موثر واقع شد که در طول جنگ جهانی دوم بریتانیا آن را یک گام فراتر برد و به طور موقت در دو ساعت تابستانی دو ساعت کامل ساعت را تغییر داد تا صرفه جویی در هزینههای صنعتی عملی شود.
با مرور این واژگان به راحتی میتوان حدس زد که میگویید در لحظه "کنونی" به سر میبرید در حالی که این گونه نیست. برای درک موضوع این کار ساده را انجام دهید. به فردی که با شما صحبت میکند از روی یک میز نگاه کنید. تایید حرکت لبهای شان پیش از شنیدن صدای شان به چشم ما میرسد، زیرا نور سریعتر از صدا حرکت میکند، اما مغز ما آن دو را با یکدیگر همگام و هماهنگ میسازد. این حتی عجیبترین نکته در مورد زمان نیست. قوانین فیزیک نشان میدهد که زمان در برخی موارد میتواند به سمت عقب نیز جریان یابد.
شاید تعجب کنید که بدانید ماه همراه ثابت مداری سیاره مان در رقص باله نجومی که به دور خورشید اجرا میکنیم در حال دور شدن از ما میباشد. هر سال فاصله بین زمین و ماه ۳.۸ سانتی متر افزایش مییابد و همان طور که این کار را انجام میدهد روزهای مان را قدری طولانیتر میسازد.
این به دلیل کشش گرانش ماه در سیاره ما است. کشش گرانشی ماه باعث ایجاد جزر و مد میشود که یک "برآمدگی" آب است که به شکل بیضوی هم به سوی گرانش ماه و در جهت عکس آن امتداد مییابد. با این وجود، زمین در محور خود بسیار سریعتر از چرخش ماه در بالا میچرخد به این معنی که اصطکاک حوضههای اقیانوسی آب را به همراه خود میکشاند.
این امر باعث میشود که برآمدگی قدری جلوتر از ماه در مدار خود حرکت کند که به نوبه خود سعی میکند آن را به سمت عقب بکشد. این به تدریج انرژی چرخشی سیاره ما را کاهش میدهد و چرخش آن را کُند میسازد در حالی که ماه انرژی میگیرد و همین امر باعث میشود که به مدار بالاتری حرکت کند و از زمین دور شود. ترمز فزاینده چرخش سیاره ما باعث شده که طول یک روز زمینی به طور متوسط از اواخر دهه ۱۶۰۰ حدود ۱.۰۹ میلی ثانیه در هر قرن افزایش یابد. تخمینهای دیگر با استفاده از مشاهدات باستانی کسوفها این رقم را قدری بالاتر یعنی ۱.۷۸ میلیثانیه در قرن نشان میدهند. در حالی که هیچ یک از این اعداد زیاد به نظر نمیرسند تمام این اتفاقات در طول تاریخ ۴.۵ میلیارد ساله زمین رخ داده اند.
برای بسیاری از نپالیها مطلبی که اکنون در حال مطالعه آن هستید در سال ۲۰۲۳ میلادی منتشر نشده است. در بیکرام سامبات تقویم نپالی امسال در واقع سال ۲۰۸۰ است. دست کم چهار تقویم در بین گروههای قومی مختلف مورد استفاده قرار میگیرند و نپال حتی ۱۵ دقیقه با مناطق زمانی استاندارد همگام نیست. به نظر میرسد بسیاری از فرهنگها با تجربه چندین سال به طور همزمان هماهنگ شده اند. در میانمار نیز امسال ۱۳۸۴ در تایلند ۲۵۶۶ و در اتیوپی سال ۲۰۱۶ است در جایی که سال ۱۳ ماه به طول میانجامد. در این میان تقویم اسلامی فرارسیدن سال ۱۴۴۵ را در ماه جولای رقم زد.
*مرگ گرمای کیهان نظریهای نسبتا قدیمی درباره سرانجام کیهان است که بیان میکند کیهان در موقعیتی بدون انرژی آزاد ترمودینامیکی قرار میگیرد و تمام فرایندهایی که مصرف کننده انرژی هستند دیری نمیپایند (مانند زندگی در کیهان)