فرارو- بیش از چهار هفته از اجرای عملیات "طوفان الاقصی" توسط جنبش حماس در اراضی اشغالی و متعاقبا کارزار تهاجمی گسترده رژیم اسرائیل میگذرد. کارزاری که با حمله گسترده زمینی و حملات هوایی، توپخانهای و دریایی به نوار غزه همراه شده و موجب کشته شدن بیش از ده هزار نفر از ساکنان نوار غزه و مجروح شدن صدها تن دیگر شده است.
به گزارش فرارو، بر اساس آمارهای رسمی، بیش از پنج هزار کودک و مادر فلسطینی قربانی حملات اسرائیل به نوار غزه شده اند. حملاتی که حتی بیمارستانها و مراکز درمانی را نیز هدف قرار میدهند و هیچ منطقه امنی را برای غیرنظامیان فلسطینی باقی نگذاشتهاند. در این شرایط، امکانات ارتباطی مردم نوار غزه نظیر دسترسی به اینترنت و تلفن نیز به کل قطع شده و ورود سوخت، تجهیزات درمانی، مواد دارویی، و مواد غذایی هم مسدود شده است. آب و برق نیز از همان نخستین روزهای حمله اسرائیل قطع شده بود.
این موارد سبب شده نظام بهداشت و درمان این منطقه به مرحله فروپاشی برسد و بسیاری از ناظران بین المللی نسبت به وقوع فاجعه انسانی در غزه هشدار دهند. کابینه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل دو هدف اصلی را برای خود تعریف کرده است: اول، نابودی جنبش حماس و دوم، آزادسازی اسرای اسرائیلی در دستِ حماس. در این میان، تندروهای حامی نتانیاهو و برخی حامیان بینالمللی وی تاکید دارند که آتشبس در وضعیت فعلی، به نفع مقاومت فلسطین است. یکی از نمایندگان پارلمان رژیم اسرائیل (کُنست)، بر این موضوع صحه میگذارد که در به اصطلاح جنگل خاورمیانه، اسرائیل که خود را موجودیتی قوی میپندارد، کاملا ضعیف و آسیب پذیر است.
با این حال، واقعیتهای میدانی حاکی از این هستند که دولت نتانیاهو و متحدان افرطیاش، با ابربحرانهای جدی در بحبوحه جنگ غزه رو به رو هستند که هر لحظه نیز ماهیتی وخیمتر و گسترده تر به خود میگیرند. ابربحرانهایی که چشماندازهای متصور دولت نتانیاهو در مورد جنگ غزه را به شدت خدشه دار میکنند.
در این راستا، میتوان به سه ابربحران عمده و محوری اشاره کرد.
ارتش اسرائیل در وضعیت کنونی در موقعیتی نیست که از برتری قطعی و کامل در نوار غزه و نابودی حماس صحبت کند. این ارتش به شدت از تحرکات حزب الله لبنان در جوار مرزهای شمالی خود هراس دارد. مسالهای که نمود عینی خود را در تدابیر شدید امنیتی دستگاههای نظامی و امنیتی اسرائیل در بحبوحه سخنرانی اخیر سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان در تاریخ سوم نوامبر(دوازدهم آبان) به نمایش گذاشت.
ارتش اسرائیل به کل مسیرهای مواصلاتی شمال فلسطین اشغالی را مسدود و تحت نظارت قرار داد و شدیدا از این موضوع بیم داشت که مبادا نیروهای حزب الله لبنان، نسخهای جدید از عملیات طوفان الاقصی را همزمان با سخنرانی دبیر کل این جنبش، رقم بزنند.
حزب الله لبنان در مدت اخیر ضربات متعددی را به پایگاههای رژیم اسرائیل در جوار مرزهای مشترک با لبنان وارد کرده و آنگونه که کارشناسان نظامی و امنیتی میگویند، بخش قابل توجهی از امکانات رصد و جاسوسی اسرائیل در این مناطق را کور کرده است. جدا از مرزهای شمالی، شمار قابل توجهی از مبارزان عراقی و سوری در جوار مرزهای مشترک سوریه با رژیم اسرائیل نیز در حالت آماده باشد هستند و حملاتی را علیه اراضی اشغالی انجام داده اند. در اردن و مصر نیز، شمار قابل ملاحظهای از حامیان مردم فلسطین دست به تحصن و اعتراضات گسترده زده و حمایت خود را از مردم فسلطین اعلام کردهاند.
در این وضعیت، اساسا اسرائیل در موقعیتی نیست که بتواند تمام تمرکز خود را بر فتح نوار غزه و آزادسازی اسرای اسرائیلی معطوف کند. در این رابطه اخیرا دبیر کل حزب الله لبنان در سخنرانی خود، یک کد خاص را به اسرائیل مخابره کرد و گفت که هر تحول و جنایتی از سوی اسرائیل در نوار غزه علیه ملت و مقاومت فلسطین، بر نوعِ واکنش حزب الله لبنان در مرزهای شمالی اراضی اشغالی اثرگذار خواهد بود.
در این فضا، دولت آمریکا نیز نشان داده که خود را در موقعیتی نمیبیند که در صورت وقوع سناریوهایی نظیر آغاز یک جنگ فراگیر، به نحوی موثر از اسرائیل دفاع کند و این موضوع را در راستای منافع راهبردی خود نمیبیند. موضوعی که در سیاست و رویکردهای اخیر دولت آمریکا در ارسال پیامهای مکرر به ایران و دیگر بازیگران منطقهای مبنی بر اینکه مایل نیست درگیریها گسترش یابند، نمودی عینی به خود گرفته است.
ارزش پول ملی اسرائیل سنگینترین سقوط خود در سالهای گذشته متحمل شده است. برخی منابع اعلام میکنند که از تاریخ هفتم اکتبر تا به امروز، اقتصاد اسرائیل قریب به ۳۰ میلیارد دلار زیان دیده و هر روز ادامه جنگ نیز خسارتی بالغ بر ۲۵۰ میلیارد دلار را به آن تحمیل میکند. بخش اعظم منابع درآمدی اسرائیل اکنون جهت تقویت ماشین جنگی هزینه میشود و شمار قابل ملاحظهای از نیروهای متخصص اسرائیلی نیز در قالب نیروهای ذخیره نظامی عازم نبرد با حماس شدهاند.
قراردادهای اسرائیل با شرکتهای انرژی غربی نیز تعلیق شدهاند و زنجیرههای تدارکاتی اقتصاد اسرائیل هم با اختلالات جدی رو به رو هستند. مثلا فرودگاه بن گورین به عنوان یکی از اصلیترین فرودگاههای اسرائیلی به حالت تعطیلی درآمده است.
در این شرایط، هر روز و ساعت ادامه جنگ اسرائیل علیه نوار غزه، اقتصاد اسرائیل که پیشتر تحت تاثیر پاندمی کرونا، جنگ اوکراین و... قرار داشت، ماهیت وخیمتری خواهد گرفت. این موضوع چشم اندازهای متصور برای حمله نظامی اسرائیل به نوار غزه را با موانع متعددی رو به رو میکند و فشارهای مستقیم و غیرمستقیم زیادی را به دولتِ این رژیم وارد میکند.
در روزهای گذشته، در شرایطی که اسرائیل درگیر جنگ غزه است، اعتراضات گستردهای علیه دولت نتانیاهو در بخشهای مختلف اراضی اشغالی به ویژه در تل آویو در جریان بوده است. بسیاری از شهروندان اسرائیلی معتقدند که مسبب وضعیت کنونی اسرائیل، شخصِ نتانیاهو و وزرای تندروی وی هستند.
نتانیاهو نیز قادر به اقناع افکار عمومی و آرامش دادن به آنها نیست. در مدت اخیر شمار قابل ملاحظهای از شهروندان اسرائیلی، جلوی خانه نتانیاهو دست به تجمع زده اند و سعی داشته اند فشار بر دولت وی را تشدید کنند. در عین حال، بر اساس آمارهای رسمی اسرائیلی، چیزی در حدود ۲۵۰ هزار نفر از ساکنان شهرکهای اسرائیلی ساکن در اراضی شمالی فلسطین اشغالی نیز از ترس حملات حزب الله لبنان، این مناطق را ترک کرده اند و مسوولیت این وضعیت را در وهله نخست به نتانیاهو و دولت وی معطوف میکنند.
بر اساس آمارهای نهادهای اسرائیلی، مهاجرت معکوس از اراضی اشغالی به خارج نیز افزایش قابل ملاحظهای پیدا کرده است. همه این مسائل، در کنار اعتراضات گستردهای که پیشتر علیه نتانیاهو و دولتش در اراضی اشغالی وجود داشته، وضعیتی را ایجاد کرده که اسرائیل را از حیث اجتماعی و سیاسی در معرض فروپاشی قرار داده است.
ابربحرانها برای اسرائیل به قدری اوج گرفته اند و روز به روز وخیمتر میشوند که صحبت از کسب پیروزی کامل و قطعی برای این رژیم آن هم در شرایطی که بارها محافل خبری و سیاسی آمریکایی از چشم اندازهای مبهم دولت نتانیاهو در کارزار نظامی اش علیه نوار غزه سخن گفته و از آن انتقاد کرده اند، چندان منطقی به نظر نمیرسد. به بیان ساده تر، روی زمین نمیتوان شواهدی از پیروزی احتمالی اسرائیل یافت.