الف نوشت: پس از حضور تلویزیونی خانمی که کشور را فقط متعلق به «حزب اللهی»ها خواند، برخی تحلیلگران اصول گرا بدون دفاع از اظهارات او اقدام تلویزیون را در دعوت از وی در کنار برخی چهرههای اصلاح طلب نشانه توجه رسانه ملی به صداهای مختلف دانسته اند. این ارزیابی به دلایل مختلف، شتابزده، سطحی و نادرست است.
اولا نظرات دیگری هم در جامعه وجود دارد که حتی با وجود قرارداشتن در گفتمان غالب فرهنگی و سیاسی جامعه انعکاس نظراتشان جایی در تلویزیون نداشته و بعید است که بعد از این هم داشته باشد.
ثانیا نظراتی مشابه نظرات خانم مهمان برنامه یادشده به هیچ وجه یک نظر درمیان نظرات دیگر نیست. کسانی که آشکارا از لزوم حذف دیگران میگویند اساسا اعتقادی به شنیدن دیگر نظرها ندارند که کسی بخواهد از بیان دیدگاه آنها به عنوان نظری در میان نظرها و نشانهای از تکثر سیاسی دفاع کند. به خصوص اینکه مهمان برنامه یادشده به صراحت در همین برنامه از اینکه کسان دیگری حتی با سلیقه سیاسی به رسمیت شناخته شده در حاکمیت در تلویزیون حضور دارند به شدت انتقاد میکند!
ثالثا طرح چنین دیدگاهی در تلویزیون به هیچ وجه بی سابقه نیست که کسی در دفاع از دعوت چنین کسانی بگوید باید به این نظرات هر چند شاذ هم توجه کرد. همه ما سخنانی مشابه اظهارات مهمان این برنامه را که اساسا معلوم نیست با چه دانش و تجربه سیاسی و چه وجاهتی در رسانه فراگیر تلویزیون فرصت حضور یافته شنیده ایم. سخنانی که یا غیر مستقیم یا مانند بیان وی، صریح و آشکار، مضمونشان این بوده که هر که مثل ما فکر نمیکند جمع کند برود!
رابعا اقدام به دعوت از چنین کسانی در شرایطی که کشور نیاز به توجه و تاکید بر مشترکات فرهنگی و ملی شهروندان دارد عین بی سلیقگی و ندانم کاری است. با همان منطقی که چندی پیش تیتر یک روزنامه همشهری مورد انتقاد قرار گرفت که محکومیت جنایت اسراییل در غزه را محدود و مختص به طیف فکری خاصی کرده و به جای تاکید بر گستردگی این محکومیت خط اختلاف را ناخواسته برجسته کرده است دعوت تلویزیون از چنین کسانی نیز مورد انتقاد است.
از همه مهمتر در شرایطی که به قول یکی از تحلیلگران سیاسی و ارتباطی اصول گرا صدا و سیمای ما بر خلاف همه رسانههای دولتی (حکومتی) دیگر وابستگی خودش را به طیف فکری خاصی پنهان نمیکند، شنیده شدن چنین صداهایی از صدا و سیما با هر انگیزهای که دعوت از آنها صورت گرفته باشد از منظر ارتباطی به چیزی جز موافقت با مضمون آن تفسیر نمیشود. مضمونی که آشکارا باخواست سیاسی بارها اعلام شده حاکمیت در تضاد است.