bato-adv

کوچ مراقبان طبیعت از ایران

کوچ مراقبان طبیعت از ایران
یک پیشکسوت محیط زیست، گفت: مهاجرت هر کارشناس حیات‌وحش، خسران بزرگی برای ایران است؛ وقتی امید و امنیت شغلی نباشد، وقتی کارشناسانی که مثل آب پاک و زلال بودند انگ خوردند و از جانبی دیگر شرایط اقتصادی نامتعادل است، بدیهی است که بسیاری نسبت به آینده ناامید می‌شوند و به مهاجرت می‌اندیشند.
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۴ - ۰۳ آبان ۱۴۰۲

هم میهن نوشت: «تصمیم آسانی نبود،، اما مگر شرایط راحت است؟ ۲۰ سال کار کردن در حوزه محیط‌زیست، حیات‌وحش و... حالا باید همه را بگذارم و بروم! گرچه بخشی به دلیل مشکلات اقتصادی است، اما نبودن هیچ حمایتی از فعالان مستقل محیط زیست، بخشی از دلایل من برای این تصمیم بود.» این‌ها را مهدی نبیان، کارشناس حیات‌وحش می‌گوید که در دهه پنجم زندگی و پس از دو دهه فعالیت در این حوزه تصمیم به مهاجرت گرفته است. او در این راه تنها نیست؛ فهرست بزرگی از نام متخصصان حیات‌وحش را می‌شود آورد که یا در این سال‌ها مهاجرت کرده‌اند یا کار‌های مهاجرت‌شان جور شده و در انتظار خرید بلیت هستند یا می‌خواهند بروند و در انتظار اتمام تحصیل و گرفتن مدرک تحصیلی‌اند.

مهاجرت نیرو‌های متخصص به‌ویژه کادر درمان این روز‌ها به یکی از دغدغه‌های عمومی جامعه ایرانی بدل شده است. آمار‌هایی که رصدخانه مهاجرت منتشر کرده، نشان می‌دهد که احتمالا تا سه سال آینده ۲۱ درصد از کادر درمان از کشور خارج می‌شوند. بنا به گفته رئیس هیئت‌مدیره نظام پزشکی تهران در پنج سال آینده با کمبود شدید پزشک مواجه می‌شویم و گروهی از بیماران ناچارند به کشور‌های دیگر برای دریافت خدمات پزشکی مراجعه کنند. دلیل این امر هم براساس پیمایش این رصدخانه «بی‌ثباتی اقتصادی و اجتماعی در ایران است. به طور کلی در میان شاغلان بخش سلامت، عواملی مانند عدم تناسب میان درآمد و هزینه‌های زندگی، تبعیض و نابرابری درآمدی در افزایش انگیزه افراد برای مهاجرت بیشتر است. همچنین رانت و روابط ناسالم مدیران و ناکارآمدی مدیران بهداشت و درمان کشور نیز به‌عنوان عوامل مدیریتی تاثیرگذار بر مهاجرت کادر درمان است.»

این تنها کادر درمان، مهندسان، پژوهشگران حوزه فناوری یا استارت‌آپ‌ها نیستند که رفتن را به ماندن ترجیح داده‌اند. گروه بزرگی از کارشناسان حیات‌وحش هم تصمیم گرفته‌اند شانس خود را برای تحصیل و زندگی و کار میدانی در کشور‌های دیگر بیازمایند. بسیاری از آن‌ها خسته از وضعیت اقتصادی و اجتماعی و... این روز‌ها بین سفارتخانه‌های مختلف در ترددند. از آنجا که کارشناسان حیات‌وحش اغلب در مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محیط‌زیست مثل پارک‌های ملی، پناهگاه‌های حیات‌وحش، مناطق حفاظت‌شده مشغول کارند، جامعه ارتباط مستقیمی با آن‌ها ندارد و رفتن این گروه برایش ملموس نیست. با این حال دود تبعات این خروج در نهایت به چشم ایران و زیستمندان آن خواهد رفت.

کاهـش شـاخص‌های مرتبـط بـا «چشـم‌انداز و جاذبه سـرزمینی» و افزایـش «میل و تصمیم بـه مهاجرت» در میان گروه‌های مختلـف اجتماعی از جمله نـکاتی‌اند کـه از نتایـج پیمایش‌هـای صـورت‌گرفتـه توسـط رصدخانـه مهاجرت ایران به دسـت آمده اسـت. همچنین سـنجش میـل و تصمیـم بـه مهاجـرت در میـان چهـار گـروه دانشـجویان و فارغ‌التحصیلان دانشـگاهی، فعالیـن کسـب‌وکارها، دانشـجویان خارجی در ایران و پزشـکان و پرستاران که در تابسـتان سـال ۱۴۰۱ انجام شـده اسـت، نشـان می‌دهد کـه میـل بـه مهاجـرت در میـان تمـام گروه‌های ذکرشـده به غیر از پزشـکان و پرسـتاران بالاتر از ۶۰ درصـد بـوده است. افراد تحصیلکـرده و متخصـص بـه‌دلیـل اینکه توانایی و شـرایط مناسـب‌تری بـرای جابه‌جایی و مهاجـرت دارند، با احتمال خیلی بیشـتری ترک وطن می‌کنند.

در سالنامه مهاجرتی این رصدخانه دراین‌باره آمده است: «بررسی عوامل مؤثر بـر میل به مهاجـرت نشـان می‌دهـد که بی‌ثباتـی اقتصادی و شـیوه حکمرانـی و مملکـت‌داری در غالب گروه‌هـا ازجمله عوامل اصلـی مؤثـر بـر تمایل بـه مهاجرت بوده اسـت. همچنین بررسـی شـاخص‌های مرتبـط بـا چشـم‌انداز و جاذبـه سـرزمینی کـه از عوامـل مختلفـی همچـون فراهـم بـودن شـرایط ایفـای نقـش در فرآیند توسـعه و پیشـرفت ایران، مفیـد و مؤثـر بـودن در ایـران یـا خـارج، احسـاس تعلـق ایرانیـان نسـبت به تابعیت خـود و تصور نسـبت به آینده کشـور تأثیـر می‌پذیـرد، نشـان از وضعیـت نامطلـوب این شـاخص در میـان ذهنیـت ایرانیـان دارد.»

حفاظت، نیاز به حضور در مناطق دارد

دانیال نیری دو و نیم سال پیش یعنی در آوریل ۲۰۲۱ مهاجرت کرد. او دانشجوی مقطع کارشناسی محیط‌زیست دانشگاه تهران که بود از هر فرصت و شانسی برای یادگیری بهره می‌گرفت. همین برنامه‌ها موجب شد زمینه علاقه‌مندی‌اش برای ادامه تحصیل را بفهمد و درنهایت به آمریکا مهاجرت کرد. آنجا در مقطع کارشناسی ارشد در رشته مدیریت حیات‌وحش مشغول به تحصیل شد و حالا ترم اول دکتری است. به این ترتیب نیری حداقل پنج سال دیگر در ایران نیست. «انگیزه‌ام برای رفتن شرایط کشور و دانشگاه در ایران بود. اغلب استادان به حوزه‌ای که من قصد ادامه تحصیل در آن داشتم یا علاقه‌مند نبودند یا کار خاصی در این زمینه انجام نمی‌دادند. در نتیجه فضای آکادمیک برایم جذاب نبود.»

بسیاری از دانشجویان و پژوهشگران حیات‌وحش در تلاشند ارتباط خود را با ایران حفظ کنند، اغلب آن‌ها با کارشناسان یا کارکنان سازمان حفاظت محیط‌زیست در تماسند و دغدغه‌های‌شان را با آن‌ها در میان می‌گذارند. آیا این شیوه حفاظت از راه دور تاثیرگذار است؟ نیری معتقد است حضور فیزیکی در حفاظت اثرگذاری بیشتری دارد، چون این مقوله یک کار صرفاً تئوری نیست. البته در این میان اساتید و پژوهشگرانی هم هستند که با وجود عدم حضور دائم در ایران حتی بیش از برخی استادان دانشگاه بر حفاظت اثرگذارند. او در همین زمینه از محمدصادق فرهادی‌نیا پژوهشگر دانشگاه آکسفورد نام می‌برد.

گرفتن پذیرش از دانشگاه‌های کشور‌های اروپایی، آمریکا یا کانادا به گفته نیری در رشته‌های مرتبط با حیات‌وحش نسبت به سایر رشته‌ها دشوارتر است. «در این رشته‌ها منابع مالی محدودتری وجود دارد و متقاضی هم کم نیست؛ بنابراین کسانی که فیلتر‌های سخت علمی را بگذرانند موفق به گرفتن پذیرش می‌شوند.» کسانی که موفق به ورود به این دانشگاه‌ها می‌شوند معمولاً رزومه قوی‌تری هم به لحاظ علمی و هم عملی دارند، از این رو خروج هر یک از کارشناسان که تعدادشان هم در ایران چندان بالا نیست، خسرانی برای این حوزه است. «برگشت من قطعی نیست، چون از الان نمی‌توانم ۷-۶ سال دیگر را پیش‌بینی کنم، دوست دارم برگردم و برای تنوع زیستی فوق‌العاده کشورم کار میدانی انجام دهم، زیرا با کار‌هایی که در ایران انجام دادم توانستم در این حوزه چیزی یاد بگیرم و تجربه اندکی داشته باشم.» نیری در حال حاضر در تصمیماتی که سازمان حفاظت محیط‌زیست می‌گیرد چنانچه در حوزه تخصص‌اش باشد مشاوره می‌دهد. در چندین مورد نامه‌نگاری هم انجام داده و اگر دانشجوی علاقه‌مندی از نیری درخواستی داشته، تلاش کرده به او کمک کند، هرچند درنهایت این‌ها برای حفاظت از عرصه‌های طبیعی و حیات‌وحش کافی نیست.

محدودیت فضای کار در ایران

پوریا سرداری سال ۲۰۰۸ به کانادا مهاجرت کرد، اما ۵-۴ سال قبل به ایران برگشت، در دانشگاه فردوسی مشهد در مقطع کارشناسی درس خواند و با انجمن‌های علمی‌دانشگاه مشغول به کار شد. در آن دوره در پارک علمی پروفسور بازیما نقش راهنما را داشت و به مردم درباره محیط‌زیست و حیات‌وحش توضیح می‌داد. با پایان دوره کارشناسی بار دیگر به کانادا برگشت، در یک باغ‌وحش مشغول به کار شد، با سازمان‌های حوزه حیات‌وحش شروع به کار کرد و تحصیلاتش را هم ادامه داد. «زمانی که ایران بودم امیدی برای پیدا کردن شغل مرتبط با حیات‌وحش نداشتم و کار بازیما هم که شروع شد حقوقش خیلی کم بود، اما چون من دانشجو بودم و هزینه‌های زندگی‌ام را تامین می‌کرد، یک سال بعد که من از ایران رفتم آن پارک تعطیل شد.» فقدان امنیت شغلی یکی از چالش‌های مهمی‌است که به‌گفته سرداری کارشناسان حیات‌وحش ساکن ایران با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند. همین موضوع سبب شده جدا از تعداد محدودی از کارمندان سازمان حفاظت محیط زیست، بقیه کارشناسان یا با پروژه‌های یکی، دو ساله مخارج زندگی‌شان را تامین کنند یا اینکه به کار‌های دیگر روی آورند و حیات‌وحش در حد کار اوقات فراغت برای‌شان باشد. علاوه بر این‌ها اتفاقی که سال ۱۳۹۶ برای گروهی از کارشناسان حیات‌وحش افتاد و تلاطمات سیاسی هم در تصمیم سرداری بی‌تاثیر نبود. حالا او در کانادا علوم زیستی می‌خواند و روی تکثیر در اسارت و معرفی مجدد دوزیستان در معرض خطر انقراض کار می‌کند.

حوزه‌ای که این کارشناس حیات‌وحش در آن مشغول کار است، قاعدتاً باید در ایران خواهان فراوان داشته باشد، اما آیا او با حفاظت از راه دور می‌تواند برای بهبود محیط‌زیست کمک کند؟ «حفاظت از راه دور در تمام کشور‌ها وجود دارد. بسیاری از محققان روی داده‌های یک کشور دیگر کار کرده و نتایج پژوهش‌های‌شان را به سازمان‌های مرتبط آن کشور ارائه می‌دهند.» سرداری می‌گوید که با اینکه از ایران خارج شده، اما همچنان به لحاظ عاطفی ارتباطش را حفظ کرده و تلاش می‌کند منابعی که پژوهشگران داخل به آن‌ها دسترسی ندارند را در اختیارشان قرار دهد یا در زمینه تنوع زیستی ایران تولید علم داشته باشد. «اینکه پژوهش‌های من و دیگر کارشناسان چقدر به حفاظت در ایران کمک کند به سازمان‌های مرتبط در کشورمان برمی‌گردد. به‌عنوان مثال من درباره قاچاق حیات‌وحش پژوهش می‌کنم و نتایج آن را به‌عهده سازمان حفاظت محیط‌زیست و انجمن‌های محیط‌زیستی ارائه می‌دهم که از آن استفاده کنند.»

البته این کارشناس حیات وحش می‌گوید که فضای کار در ایران محدود است و همین موضوع باعث می‌شود بسیاری از این پژوهش‌ها بلااستفاده بمانند. «ما در خارج از ایران گرچه می‌توانیم به تنهایی یا با کمک افراد داخل تولید علم داشته باشیم، اما در نهایت اگر این دانش اجرایی نشود اثر مثبتی برای حفاظت در کشورمان نخواهد داشت.»

تنها محدودیت‌های پیش روی سازمان حفاظت محیط‌زیست نیست که سنگی بر سر راه حفاظت می‌شود، کارشناسان حیات‌وحش مهاجر از سایر کشور‌ها در کشور میزبان به دنبال منابع مالی برای کشورشان می‌گردند، اما در ایران راه برای ورود این منابع به کشورمان چندان باز نیست. حضور محققان سایر کشور‌ها هم با چالش‌هایی روبه‌روست، ضمن آنکه داده‌هایی که بتوان براساس آن پژوهش‌ها را در کشور دیگری هم انجام داد وجود ندارد. «گاه محققی را می‌بینیم که در کانادا روی داده‌های یک کشور آفریقایی کار می‌کند، اما در ایران ما نه داده خوبی داریم، نه ارگانی که روی آن کار کند.»

سرداری هم به اندازه نیری نگران آینده ایران با خروج کارشناسان حیات‌وحش از کشور است. به گفته او گرچه این موج مهاجرت به حوزه حیات‌وحش محدود نمی‌شود و شاهد خروج نیرو‌های متخصص در سایر بخش‌ها هستیم که اتفاقاً بخش اندکی از آن به این حوزه برمی‌گردد، اما نباید آن را دست‌کم گرفت. «کسانی که تخصصی دارند و در حوزه حیات‌وحش کار کرده‌اند متاسفانه آینده‌ای برای خود در کشورمان نمی‌بینند. از خارج از ایران هم نمی‌شود کار زیادی کرد. برخی هم به‌واسطه دردسر‌هایی که ممکن است پیش بیاید تصمیم می‌گیرند کاری نکنند که درنهایت همه این‌ها به‌ضرر کشورمان می‌شود.» او همچنین از نسل جدید مهاجرانی سخن می‌گوید که تصمیم دارند پس از دیپلم و برای تحصیل در دوره کارشناسی از کشور خارج شوند. این گروه گرچه به محیط‌زیست و حیات‌وحش علاقه‌مندند، اما نسبت به آینده فضای کار در این حوزه در ایران تردید دارند و همین خروج تبعات سنگینی برای حفاظت از حیات‌وحش دارد.

متخصصان جایگاهی ندارند

مهدی نبیان برای دو دهه برای حفاظت از حیات‌وحش ایران کار کرده است. از همان زمان دانشجویی به مناطق مختلف اعم از پارک ملی قطرویه و بهرام گور رفت. نبیان روی انواع و اقسام گونه‌های خزندگان و پستانداران کار کرده که آخرین آن‌ها به «میش مرغ» برمی‌گردد؛ پرنده‌ای که زیستگاهش در آذربایجان غربی و شهرستان بوکان است. بسیاری از دنبال‌کنندگان فعالیت‌های نبیان معتقد بودند اگر همه قصد مهاجرت کنند، مهدی نبیان در ایران می‌ماند، اما او هم این روز‌ها در تدارک رفتن است. چندی پیش با وجود اینکه همه مجوز‌های لازم برای حضور در زیستگاه میش‌مرغ را داشت، اما اداره کل اجازه ورود به او نمی‌داد. تنها این مورد نیست، تا به حال انواع و اقسام نامهربانی‌ها را دیده، دوستانش که به صداقت‌شان ایمان داشته در شرایط سختی از سال ۹۶ تاکنون زندگی می‌کنند. «سرنوشت تلخ فعالان محیط‌زیست زندانی مرا را به این نتیجه رساند که پرتلاش‌ترین و متخصص‌ترین‌ها هم در این مملکت جایگاهی ندارند.»

نیمه پر لیوان مهاجرت

مریم مهدی‌پور، کارشناس حیات‌وحش با این موضوع که با مهاجرت منابع انسانی در داخل کشور از دست می‌رود، مخالف است و آن را دارای تبعات مثبت می‌داند. «با وجود سمینار‌های آنلاین، انتقال دانش از منابع داخلی و خارجی فراهم می‌شود. با وجود آنکه مهاجرت کرده‌ام فکر می‌کنم شرایط حیات‌وحش به‌واسطه آگاه شدن جامعه بهبود یافته و این را از اشتیاق مردم برای شرکت‌ها و... هم می‌شود دید. این روز‌ها جمعیت بیشتری از مردم به دنبال گرفتن اطلاعات از کارشناسان داخلی و خارج از کشور هستند.»

به گفته این کارشناس علت اینکه برخی مهاجرت را به ماندن در ایران ترجیح می‌دهند، وخیم بودن وضعیت حیات‌وحش نیست بلکه آن‌ها می‌خواهند سطح دانش خود را در دانشگاه‌های سایر کشور‌ها بالا ببرند. «می‌خواهم به ایران برگردم و تلاش من این است که دانش کسب‌شده را برای محیط‌زیست کشور خودم خرج کنم.» او یکی از وجوه مثبت شبکه‌های اجتماعی را علاقه‌مندی بیشتر جامعه به‌ویژه نوجوانان به مقوله محیط‌زیست می‌داند. «این علاقه‌مندی به من امید می‌دهد که اوضاع آنقدر هم بد نیست.»

به دنبال تاثیرگذاری

علی شمس، کارشناس حیات‌وحش می‌گوید هیچ‌وقت به مهاجرت دائمی فکر نکرده، بلکه مایل بوده تا جایی که می‌شود برای ایران و تنوع زیستی آن تلاش کند. با این‌حال او چند سالی است بین کشور‌های مختلف آفریقایی از جمله بنین، چاد و آفریقای جنوبی به گفته خودش زندگی کولی‌وار دارد. «برنامه‌ام برای آمدن به آفریقا، کسب تجربه بود تا با بازگشت این تجربه را برای حفاظت از حیات‌وحش ایران به‌کار برم. اگر قصد مهاجرت داشتم کشور اروپایی و آمریکا به‌مراتب گزینه‌های بهتری بودند. کسانی که پارک را مدیریت می‌کنند می‌خواهند کاری برای حفاظت از حیات وحش انجام دهند و با برنامه‌های من همراه می‌شوند. مردم با وجود فقر با ما همکاری و مهم‌تر اینکه، مسئولان دولتی به تخصص اعتماد می‌کنند. این تفاوت عمده‌ای با ایران دارد که با بوروکراسی اداری درگیر هستیم و مدیران گاهی اجازه ورود به مناطق را به ما نمی‌دهند، گاهی هم تلاش ما را بی‌ارزش می‌کنند یا ناقص و به شکل دل‌بخواه اجرا می‌کنند.»

مشکل دیگری که شمس با آن درگیر بوده، مقوله اثرگذاری است. «در ایران گاهی احساس اثرگذاری وجود ندارد. تلاش می‌کنید، ولی نادیده گرفته می‌شود یا از داده‌هایی که به دست آورده‌اید استفاده نمی‌کنند. همین امر باعث شده نه‌تن‌ها من بلکه بسیاری از متخصصان ترجیح دهند مهاجرت کنند تا اثرگذارتر باشند. من دنبال مهاجرت برای فرار، آرامش و رفاه نبودم بلکه دنبال اثرگذاری هستم.»

با وجود اینکه این کارشناس حیات‌وحش چند سالی است در ایران به شکل مستمر حضور ندارد، اما می‌گوید دغدغه اصلی‌اش حفاظت از تنوع زیستی ایران است. «با کارشناسانی که در ایران کار میدانی می‌کنند در ارتباطم و اگر کمکی از دستم بربیاید انجامش می‌دهم، علاوه بر آن هر زمان که سازمان حفاظت محیط‌زیست درخواستی اعم از مشاوره، طراحی پروژه یا تامین تجهیزات داشته، تلاش کرده‌ام آن را برآورده کنم.»

به گفته شمس، دور بودن از ایران گرچه باعث می‌شود درک شرایط کنونی زیستگاه‌های ایران دشوار باشد، اما درعین‌حال به شکل‌گیری یک نگاه بیرونی و کلی‌نگر و مقایسه با استاندارد‌ها کمک می‌کند. بااین‌حال او تایید می‌کند که همین دور بودن گاهی به نگاه‌های ایده‌آل یا رویایی منجر می‌شود که شرایط ایران را با استاندارد‌های دنیا مقایسه کنیم. «نکته مهم این است که باید ارتباط‌مان را با ایران حفظ کنیم و من اصلاً دوست ندارم از این فضا دور باشم.»

این کارشناس حیات‌وحش البته نسبت به شرایطی که در برگشت به ایران با آن مواجه خواهد شد، تردید دارد. «در این چند سال از نظر علمی و فعالیت میدانی توانایی‌هایم را ارتقاء دادم با این‌حال اگر همین الان برگردم چه می‌توانم بکنم که نسبت به چهار سال پیش اثرگذارتر باشم؟ به نظر می‌رسد شرایط نه‌ تنها بهتر نشده بلکه سخت‌تر است. فکر می‌کنم اگر بیایم، کار بیشتری از مشاوره نمی‌توانم انجام دهم. اجرای هر فعالیت در ایران نیاز به ساختار دقیق‌تر و کامل‌تری دارد که فعلاً موجود نیست. متاسفانه در کشورمان به کارشناسان اعتماد نمی‌کنند و همه چیز باید از مجرای دولتی جلو برود، تا وقتی این ساختار ارتقاء نیابد امیدی به بهبود حفاظت نمی‌بینم.»

خسران بزرگ

بهمن ایزدی، پیشکسوت محیط‌زیست نسبت به خروج کارشناسان حیات‌وحش از ایران نگران است. به نظر او گرچه این کارشناسان در سایر کشور‌ها به لحاظ تئوری می‌توانند به دستاوردی برسند، اما برای نتایج عملی و بهبود شرایط سرزمینی‌مان نیاز به حضور این کارشناسان داریم: «آب، خاک و سایر ارزش‌های این سرزمین به دلیل مدیریت نابخردانه متولیان ضربه‌های فراوان دیده‌اند به‌طوری‌که ما از مرحله بحران گذشته‌ایم. چنانچه سیاستگذاران بخواهند از این بحران مهلک بگذریم و به وضعیت متعادل برسیم، باید از همین الان با استفاده از تخصص کارشناسان مجرب تلاش کنند.» اقدامی که از نظر ایزدی باید به سرعت صورت گیرد تنها به دست کسانی می‌تواند انجام شود که خاک بیابان‌های این کشور را خورده‌اند، کسانی که دروس تئوری و عملی محیط‌زیست و حفاظت را خوانده و با ده‌ها نفر از اساتید رشته‌های مختلف علوم محیط‌زیست و... مراوده داشته‌اند و محدودیت‌ها و عوامل بازدارنده را می‌شناسند. «کسی که ۲۰ یا ۳۰ سال عمر خود را در بیابان گذرانده و درد، غم و مسائل سرزمینی ما را می‌داند، مسائلی که به دلیل از بین رفتن شاخص‌های طبیعی مبدل به بروز مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه شده است. اگر خرد و فهم شناخت تاثیرگذار چنین سرمایه‌های اجتماعی‌ای در سیاستگذاران باشد، می‌توانند برای گذر از این شرایط سخت کنونی، از توان مدیریتی این افراد به درستی استفاده کنند.»

ایزدی، مهاجرت هر کارشناس حیات‌وحش را خسران بزرگی برای ایران می‌داند و از کنار گذاشته شدن آن‌ها گله‌مند است. «وقتی اساتید دانشگاه که دردانه‌های عزیز عالم علم هستند برکنار می‌شوند، وقتی امید و امنیت شغلی نباشد، وقتی کارشناسانی که مثل آب پاک و زلال بودند انگ خوردند و از جانبی دیگر شرایط اقتصادی نامتعادل است، بدیهی است که بسیاری نسبت به آینده ناامید می‌شوند و به مهاجرت می‌اندیشند.»

به گفته ایزدی نفت، گاز، معادن و... ثروت جامعه ایران نیستند، بلکه سرمایه اصلی، نخبگان شریف و جامعه جوانان است که بی‌ادعا و در کمال گمنامی برای حفظ و ایجاد تعادلات سرزمینی، به جان مایه می‌گذارند. «آن‌ها پای محکم حفاظت از شاخص‌های سرزمینی ایرانند. کسانی که سالم و بی‌توقع در حوزه محیط‌زیست و منابع پایه فعالند و ثابت کردند که حاضرند از همه مزایای شخصی بگذرند تا این سرزمین شرایط بهتری پیدا کند. با خروج این افراد از ایران و منزوی‌شدن‌شان، آدم‌های بی‌تجربه سکاندار امور خواهند شد و این کشور را به ورطه بلا می‌برند.»

او از این می‌گوید که تنها کسانی که وجب‌به‌وجب این خاک را با عشق پیمودند، می‌توانند برای بهبود آن تلاش کنند و دریغ و دریغ که این روز‌ها جای یک‌یک آن‌ها در این سرزمین خالی می‌شود.

  1. مرگ پرندگان در پی پرتاب‌های اسپیس ایکس!
  2. لوگوی جدید جگوار: نماد خودروسازی بریتانیا را نابود کردید!
  3. چرا پلوتون دیگر یک سیاره نیست؟
  4. دانشمندان فرمولی هوشمندانه برای حیات کشف کرده‌اند!
  5. دستگاه هوشمند جدید اپل زندگی در خانه را به کلی تغییر خواهد داد
  6. کدام گوشی آیفون بهترین گزینه برای خرید در سال ۱۴۰۳ است؟
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین