bato-adv
کد خبر: ۶۷۴۰۲۲

نبرد ادیان به جای گفت‌و‌گوی تمدن‌ها

نبرد ادیان به جای گفت‌و‌گوی تمدن‌ها
یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب، گفت: شرایط منطقه امروز بسیار خطرناک است و می‌تواند زمینه‌های منازعه‌ای فراگیر و وسیع را در سطوح منطقه‌ای و جهانی فراهم کند؛ این نگرانی‌ها از سوی بسیاری از اندیشمندان، صاحب‌نظران و تحلیلگران مورد هشدار و نگرانی قرار گرفته است.
تاریخ انتشار: ۰۸:۰۹ - ۲۴ مهر ۱۴۰۲

اعتماد نوشت: آیا رخداد‌های اخیر در منطقه را می‌توان مبتنی بر تئوری برخورد ادیان و تمدن‌های هانتینگتون تحلیل و تفسیر کرد؟ این پرسشی است که به نظر می‌رسد لازم است در بطن مناقشه اخیر بیشتر مورد توجه تحلیلگران قرار بگیرد. سال ۹۳ بود که تئوری نبرد تمدن‌های ساموئل هانتینگتون در پاسخ به کتاب «پایان تاریخ و آخرین انسان» فوکویاما منتشر شد؛ تئوری‌ای که تلاش می‌کرد تصویری از جهان تک‌قطبی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و فروریزی دیوار برلین ارایه کند.

دوم خرداد ۷۶ و حدودا ۴ سال پس از انتشار این کتاب، جنبشی در ایران به لیدری سید محمد خاتمی روی کار آمد که در رسانه‌های غربی از آن‌ها ذیل عنوان رفورمیست‌ها یاد می‌شد. خاتمی گفتمانی تازه را در ایران و منطقه پایه‌گذاری کرد که منشأ تحولات بسیاری شد. یکی از مهم‌ترین ایده‌های سید محمد خاتمی که در برابر تئوری نبرد ادیان و تمدن‌ها مطرح شد، ایده گفت‌وگوی ادیان و تمدن‌ها بود. خاتمی و اصلاح‌طلبان ایرانی به دنبال آن بودند جهان را متوجه خطراتی کنند که برخورد‌های افراطی ادیان و تمدن‌ها ممکن است ایجاد کند. امروز و در بطن منازعه فلسطینیان و اسراییلی‌ها، افکار عمومی جهانی بیشتر از هر زمان دیگری، معطوف خطراتی است که ممکن است از دل برخورد ادیان و تمدن‌ها شکل بگیرد.

در ادامه گفتگو با علی باقری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب را می‌خوانید: 

یک هفته از آغاز عملیات توفان‌الاقصی می‌گذرد و در این یک هفته دامنه وسیعی از مواضع متفاوت و متضاد در خصوص این رخداد اتخاذ شده‌اند. شما ریشه‌های بحران اخیر را چطور ارزیابی می‌کنید؟

معادله فلسطین یک معادله قدیمی در جهان است و ابعاد روشنی دارد. واقعیتی است که اختلاف تحلیلی و برداشت چندانی درباره آن در جهان وجود ندارد. سرزمین یک ملت غصب شده و مردم مظلوم فلسطین آواره شده و جذب سایر کشور‌ها شده‌اند. بخش دیگری از مردم هم در سرزمین فلسطین باقی مانده و پس از مبارزات و مذاکرات و پیمان‌ها و... نهایتا بخش‌های بسیار اندکی از سرزمین مورد بحث، محل استقرار ملت فلسطین شده است. اما همین سرزمین‌های محدود هم از سوی اسراییلی‌ها به رسمیت شناخته نشده تا معادله حل و منازعه فلسطین به شرایط پایداری برسد.

شرایط پایدار از نظر شما یعنی چه؟

یعنی تامین حداقل حقوق صاحبان اصلی این کشور. مردم مظلومی که صاحبان اصلی این کشور بوده‌اند و باید حداقلی از حقوق را برخوردار شوند. این حداقل یک پهنه جغرافیایی و شرایط استیبل برای زندگی است. داشتن حاکمیت و دولت مقتدر و مسلط هم پیش‌زمینه‌های آن است. چون این باید‌ها به وقوع نپیوسته، شرایط ناپایداری در منطقه شکل گرفته است که مانند آتش‌فشان خاموشی هر آن امکان فوران زبانه‌های خشم وجود دارد. این اصل موضوع و ریشه رخداد‌های اخیر در فلسطین اشغالی است.

یعنی منازعه اخیر میان فلسطین و اسراییل هیچ ویژگی متفاوتی نسبت به نمونه‌های قبلی ندارد؟

اگر قرار باشد به یک ویژگی خاص اشاره شود، ابتکار عمل فلسطینی‌ها در این نوبت است. در رخداد‌های اخیر، وجود ابتکار عمل از سوی فلسطینی‌ها شرایط تازه‌ای را شکل داده است. در آغاز تهاجمی از جانب فلسطینی‌ها علیه اسراییل شکل گرفت و تلفات بی‌سابقه‌ای را ثبت کرد. این تلفات و این ابتکار عمل‌ها رخداد اخیر را منحصر به فرد می‌سازد. تلفات و آسیب انسانی ماجرای اخیر و تبعات پس از آن، این دور از تنش‌ها را بسیار خاص کرده است. بر اساس آخرین آمارها، حداقل حدود ۴ هزار نفر از دو طرف ظرف ۱ هفته از میان رفته‌اند. مجموعه این موارد رخداد اخیر را به نمونه‌ای استثنایی در نمونه‌های اینچنینی بدل ساخته است.

شما به ابتکار عمل فلسطینی‌ها و نیروی مقاومت در رخداد اخیر اشاره کردید. این کنشگری متفاوت به چه دلایلی ممکن است شکل گرفته باشد؟

بخشی از این ابتکار عمل شاید به توفیق اندک (اگر نگوییم ناکامی) تلاش‌های مسالمت‌جویانه طی دهه‌های اخیر باز می‌گردد. روندی که عملا اذهان دو طرف را به سمت مطالبه حق بر اساس استفاده از قوه قهریه پیش می‌برد. در کنار این موضوع، طی ۱ دهه اخیر در منطقه دسترسی نیرو‌های فلسطینی به سلاح‌های مدرن‌تر و پیشرفته‌تر بیشتر شده است. البته این دسترسی فقط مختص به فلسطین نیست و بسیاری از کشور‌های دیگر از این ظرفیت بهره‌مند شده‌اند. فراگیری دسترسی به سلاح‌های قوی‌تر، مدرن‌تر به دلیل گسترش و پیشرفت علوم و فنون و تکنولوژی و غیر انحصاری شدن آن افزایش یافته است. نه فقط در فلسطین بلکه در یمن، سوریه، لبنان و... هم این روند قابل ردیابی است. دسترسی به سلاح‌های مدرن‌تر، مختصات جدید‌تر و توازن متفاوتی را شکل داده است. زمینه‌های ذهنی و نظری قبلی در کنار امکان بهره‌گیری از تکنولوژی‌های جدید می‌تواند زمینه‌های شکل‌گیری اقدامات اخیر را توجیه کند.

پس از اقدامات نخستین حماس، شاهد هجوم همه‌جانبه اسراییل علیه فلسطین هستیم. استفاده از سلاح‌های غیرمتعارف و بمب‌های خوشه‌ای و فسفری و... همچنین از میان بردن همه زیرساخت‌های اداری، صنعتی، خدماتی و انرژی فلسطین شرایط دهشتناکی را ایجاد کرده است. آیا اسراییل با این شکل تهاجم دستاوردی خواهد داشت؟

از قبل قابل پیش‌بینی بود که وقتی عرصه مبارزه و پیکار به جای سیاسی و مدنی و... نظامی می‌شود، آن رژیم و گروهی که دست بالا را دارد، قدرت مانور بیشتری پیدا می‌کند. اتفاقی که پس از عملیات توفان‌الاقصی در حال وقوع است (به خصوص پس از آنکه اسراییل در سطح جهان حیثیت خود را بر باد رفته دید) تلاش برای اعاده حیثیت است. اسراییل احساس کرد که با افزودن بر شدت تهاجمات و استفاده از سلاح‌های غیر متعارف می‌تواند حیثیت گمشده خود را بیابد. اما در خصوص اینکه نهایتا چه کسی دست بالا را در منطقه به دست می‌گیرد، باید گفت گروهی که اراده قوی‌تری دارد. نخستین نتیجه حمله اسراییلی‌ها تلفات بزرگ انسانی در منطقه است. این تلفات عواطف جهان را جریحه‌دار کرده و سرنوشت منازعه را مشخص می‌کند. با توجه به سابقه قبلی رفتار اسراییل این انتظار را می‌توان داشت که متعاقب حمله نسبتا گسترده حماس با تلفات بالای هزار نفر، یک چنین شرایط خونینی در فلسطین شکل گیرد. اما مانند همه منازعات نظامی دیگر در طول تاریخ، این تصور که با کشت و کشتار بیشتر و سلاح‌های بزرگ‌تر، پیروزی هم حاصل می‌شود، اشتباه است. موضوع فلسطین اگر با دست بالای نظامی قابل حل شدن بود، طی ۷۰ سال گذشته تا به امروز حل شده بود. وقتی تعادل و برآیند قوای دو طرف بسیار از هم فاصله دارد، کسی نمی‌تواند توقع داشته باشد با تکیه بر ظرفیت‌های نظامی می‌توان پیروز منازعه شد.

پس چگونه می‌توان منازعه فلسطینیان و اسراییلی‌ها را حل کرد؟

حل مساله فلسطین مستلزم راه‌حل‌های عادلانه، همه‌جانبه‌نگر و احیا‌کننده حقوق انسان‌ها در منطقه است. اگر تصور شود با ادامه وضع موجود می‌توان این مناقشه را حل کرد، تجربه چندین و چند بار تکرارشده در منطقه است. به همه طرف‌ها و مجامعی که می‌توانند برای حل بحران مدخلیتی داشته باشند، یادآور می‌شود که باید راه‌حلی پایدار، اساسی و مستلزم تامین حقوق طرفین در منطقه پیدا شود تا بر اساس آن مساله دیرین فلسطین حل شود.

در سال‌های ابتدایی قرن جدید میلادی، دیدگاهی ذیل عنوان جنگ ادیان و تمدن‌ها از سوی هانتینگتون و محافل غربی مطرح شد؛ در همان برهه دولت اصلاحات ایده گفت‌وگوی ادیان و گفت‌وگوی تمدن‌ها را مطرح کردند. چقدر رخداد‌های اخیر برآمده از موضوع جنگ ادیان و تمدن‌ها است و چقدر جهان امروز به بازخوانی دوباره گفت‌وگوی ادیان و تمدن‌ها نیاز دارد؟

شرایط منطقه امروز بسیار خطرناک است و می‌تواند زمینه‌های منازعه‌ای فراگیر و وسیع را در سطوح منطقه‌ای و جهانی فراهم کند. این نگرانی‌ها از سوی بسیاری از اندیشمندان، صاحب‌نظران و تحلیلگران مورد هشدار و نگرانی قرار گرفته است. رخداد‌های اخیر در فلسطین اشغالی می‌تواند یکی از بستر‌هایی باشد که باعث نزاع بزرگ تمدنی و دینی باشد. بازگشت به گفتگو، تعامل و مفاهمه بین تمدن‌ها و ملل می‌توانست و هنوز می‌تواند بستری برای یافتن راه‌حل‌های نجات‌بخش باشد. دنیا، اما در حال دور شدن از ایده گفت‌وگوی ادیان و تمدن‌هاست.

موضوع راهبرد‌های ایران در این منازعه بسیار کلیدی است. برخی تحلیلگران با اشاره به راهبرد‌های قبلی در ماجرای جنگ روسیه و اوکراین نگران هستند که آتش تنازعات اخیر، منافع ملی ایران را هم درگیر کند. چطور می‌توان هم منافع ملی را دنبال کرد و هم به مردم فلسطین برای دستیابی به منافع‌شان کمک کرد؟

موضوع، موضوع دفاع از انسانیت است، حتی فراتر از یک گرایش دینی و قومی، موضوع ارزش‌های انسانی در این رخداد مطرح است. تکریم انسانیت و حفاظت از حریم انسانی حرف اول را می‌زند. دفاع از آرمان فلسطین و حمایت از مردم مظلوم فلسطین در برابر چند دهه غصب و جرم و جنایت، یک اصل پذیرفته در همه جهان است. در ایران هم این دیدگاه حمایتی سابقه‌ای دیرینه دارد و بیش از نیم قرن است که ایرانیان، نسبت به آرمان فلسطین حساسیت داشته‌اند. حمایت از مظلومیت مردم فلسطین موضوعی پذیرفته‌شده در ایران و برای همه وجدان‌های بیدار است.

موضوعی که باعث بازتاب‌های متفاوت در خصوص این موضوع شده، مواجهه حاکمیت نسبت به این رخداد است؛ موضوعی که بازتاب‌های متفاوتی هم به دنبال دارد. همچنان معتقدم جامعه ایرانی و فرهنگ عمومی ایرانیان، یک فرهنگ متعالی است که یاریگری مظلوم در آن اولویت دارد. این فرهنگ هیچ تغییری نکرده است. اما در مساله فلسطین، برخی راهکار‌ها و رفتار‌های توام با افراط و تفریط در دهه‌های گذشته هم در بحث تبلیغاتی و رسانه‌ای و هم در حوزه اجرایی، اقتصادی و عملیاتی تاثیرات نامطلوب در بطن جامعه به دنبال داشته است که جای تاسف دارد. همچنان معتقدم دفاع از آرمان فلسطین بر مبنای یک‌سری فاکتور‌ها و پارامتر‌های پذیرفته‌شده، چون توجه جدی به منابع و امنیت ملی کشور، توجه به اولویت‌بندی‌های کشور در خصوص تمرکز بر مسائل و مشکلات داخلی کشور و مردم، از سوی دیگر موضوع کمک به مظلوم در خارج از ایران، اگر با ظرافت بیشتری تصمیم‌گیری و اجرا شود و تندروی نشود، جامعه ایران هنوز جامعه‌ای است که می‌توان با تکیه بر آن سیاست دفاع از مظلومان در منطقه و جهان را دنبال کرد. مردم ایران برای حمایت از مردم مظلوم هیچ مشکلی نداشته و همواره پای کار هستند، اما از تندروی‌ها، افراطی‌گری‌ها، سوءاستفاده‌ها و استفاده ابزاری‌ها بیزار شده است.

در خصوص رخداد اخیر پس از عملیات توفان‌الاقصی راهبرد‌های حاکمیت را چطور ارزیابی می‌کنید؟

در خصوص واقعه اخیر طی یک هفته گذشته، صرف‌نظر از اظهارنظر‌های افراد غیر مسوول یا نیمه‌مسوول، آنچه در خلال رفتار و گفتار مسوولان اصلی کشور و نظام خصوصا موضعی که رهبری اتخاذ کرده‌اند، مشاهده می‌شود موضعی متین، مبتنی بر حفظ منافع و امنیت ملی کشور همچنین انجام وظیفه در قبال یک کشور و ملت مظلوم بوده است. بنابراین در خصوص مواضع یک هفته اخیر، می‌توان نمره قبولی به دست‌اندرکاران رسمی کشور داد. در ادامه، ایران باید تلاش کند از روند دستیابی به یک صلح پایدار با استفاده از مطالبات مردم فلسطین حمایت کند.

 برخی راهکار‌ها و رفتار‌های توام با افراط و تفریط در دهه‌های گذشته هم در بحث تبلیغاتی و رسانه‌ای و هم در حوزه اجرایی، اقتصادی و عملیاتی تاثیرات نامطلوب در بطن جامعه درخصوص موضوع فلسطین به دنبال داشته است. دفاع از آرمان فلسطین و حمایت از مردم مظلوم فلسطین در برابر چند دهه غصب و جرم و جنایت، یک اصل پذیرفته در همه جهان است.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین