روزنامه شرق نوشت: تیم ملی والیبال ایران حال و روز چندان خوبی ندارد و تا تبدیلشدن به یکی از معمولیترین تیمهای دنیا فاصله چندانی ندارد. این تیم که در دوره ریاست داورزنی ابتدا به اوج رسید، حالا در نزدیکترین شرایط به سقوط در عصر همین رئیس است؛ ولی تفاوت در این است که اگر اوج تیم ملی چندین سال زمان برد، با تصمیمات سراسر اشتباه و نادرست آقای رئیس، شتاب این تیم برای معمولیشدن بیش از هر زمان دیگری شده است.
ایران در سال ۲۰۲۳ چندین نتیجه عجیبوغریب داشته که بیشباهت به فاجعه نیست. کسب عنوان چهاردهمی در لیگ ملتهای ۱۶تیمی، یکی از نتایج بحثبرانگیزی است که تیم ملی والیبال گرفت. پس از آن، اگرچه بسیاری از کارشناسان خواستار قطع همکاری با بهروز عطایی، سرمربی وقت تیم ملی و استخدام یک مربی طرازاول خارجی بودند، اما داورزنی با وعده قهرمانی در آسیا با همان کادر وارد تورنمنت دوم، یعنی رقابتهای قهرمانی آسیا شد.
ضربه اصلی را تیم ملی در همین جام خورد؛ جامی که به میزبانی ارومیه در ایران برگزار شد، افت شدید والیبال ایران را بیش از هر زمان دیگری برجسته کرد. ایران در فینال برابر ژاپن، نتیجه بسیار بدی گرفت و با واگذارکردن هر سه ست مسابقه، جام قهرمانی را به ژاپنیها داد. داورزنی دوباره مثل نتایج بد تیم ملی در لیگ ملتها عذرخواهی کرد و وعده داد تیم ملی بهزودی به روزهای خوبش برمیگردد. او دوباره بدون درنظرگرفتن شرایط بدی که بهروز عطایی در تیم ملی رقم زده، به بهانه اینکه نمیتواند فهرست اعزامی به بازیهای آسیایی را تغییر دهد با همان کادر به بازیهای آسیایی رفت و مدال طلا را گرفت.
داورزنی بدون آنکه اشاره کند که ژاپن با تیم دومش در این تورنمنت شرکت کرده در تلاش بود تا از آن مدال طلا بهعنوان فرصتی برای فرار از انتقادها استفاده کند، ولی نتایج بد تیم ملی در بازیهای انتخابی بازیهای المپیک، عیار واقعی این تیم را نشان داد. ایران در برزیل به هر تیمی منهای قطر که سر راهش ایستاد، نه نگفت تا با ایستادن در رتبه یکی مانده به آخر، تهمانده روزهای خوبی را که والیبال ایران داشت هم به باد دهد.
در میانه همان مسابقات بود که بهروز عطایی سرانجام فهمید که دانش فنی لازم برای هدایت این تیم را ندارد و از کار استعفا داد. در چند بازی آخر هم که کار به دستان دستیار بهروز سپرده شد، نتایج تغییری نکردند و تیم ملی یکی پس از دیگری باخت. واکنش داورزنی، ولی دوباره مشابه بود. او با بهانهجویی برای چندمین بار در طول سال اخیر بابت نتایج تیم ملی عذرخواهی کرد و البته مطابق با همیشه دوباره با شعارهای جذاب، وعده روزهای خوب را داد.
داورزنی انگار فرمول را از بر شده است؛ ابتدا وعده دهد و سپس که تیم نتیجه نگرفت، عذرخواهی کند. این فرمول فعلا به سودش شده و حالا هم با وعده تکراری از این گفته که تیم ملی والیبال ایران میتواند با یک سرمربی خارجی، سهمیه بازیهای المپیک را بگیرد. داورزنی در تازهترین و تکراریترین اقدام، دوباره عذرخواهی کرده و گفته است: «مردم مطمئن باشند که هم فدراسیون و هم بازیکنان و کادر فنی تیم ملی تمام تلاش خود را برای موفقیت تیم ملی به کار بستند، اما من بهعنوان رئیس فدراسیون والیبال مسئولیت شکست این استراتژی در سطح جهانی را که خواست جامعه والیبال بود، میپذیرم و از مردم عزیز کشورم بابت این نتایج عذرخواهی میکنم و قول میدهم که مجموعه فدراسیون والیبال در راستای حرکت بهسوی آرمان خود یعنی سکوی المپیک با بهره جستن از یک مربی خارجی طرازاول دنیا و جذب تمامی پتانسیلهای موجود والیبال ایران پرقدرت از همیشه در مسابقات لیگ ملتها حاضر شود و با کسب نتایج درخشان ضمن شادکردن دل مردم جواز حضور در المپیک ۲۰۲۴ پاریس را کسب کند و بهتر از دو دوره قبل در بازیهای المپیک حاضر شود و رؤیای سکوی المپیک را نزدیکتر از همیشه در پیش چشمان خود ببیند».
داورزنی در شرایطی دوباره وعده داده که تازه به اظهارات درست آنهایی رسیده که این تیم با مربیان ایرانی راه به جایی نمیبرد و باید به سراغ مربیان خارجی رفت. تفاوتش، ولی اینجاست که به دلیل زیرساختهای نامناسب و برنامهریزی ضعیفی که صورت گرفته دوباره همه چیز به تنظیمات کارخانه برگشته و مربی جدید کار بسیار دشواری برای احیای این والیبال نیمهجان دارد. از طرفی وعده کسب سهمیه المپیک هم در شرایطی داده شده که ایران این روزها به رتبه پانزدهم دنیا سقوط کرده و برای قرارگرفتن بین ۱۱ تیم برتر، کار بسیار دشواری دارد. نتیجه آنکه این تیم برای گرفتن یکی از چهار سهمیه پایانی المپیک پاریس باید با رقبای سرسختی مبارزه کند که با وعده و وعید چندان محققشدنی نیست.
مسئله تازه و عجیب، ولی عجله محمدرضا داورزنی برای انتخاب سرمربی جدید والیبال ایران است. اگر شرایط عادی بود، این موضوع را میشد به پای دلسوزی این مدیر گذاشت؛ ولی واقعیت این است که ریاست داورزنی بر فدراسیون والیبال قریب به یک ماه دیگر به پایان میرسد. او شرایط ویژهای دارد و ممکن است با توجه به موضوع بازنشستگی نتواند جواز ورود در انتخابات را به دست بیاورد (اگرچه او همواره راهی برای حلوفصلکردن این مشکل یافته است).
پرسش اینجاست که آیا داورزنی از حضورش در انتخابات از یکسو و انتخاب مجددش اطمینان خاطر دارد؟ چرا او یک ماه دیگر صبر نمیکند تا تکلیف انتخابات مشخص شود و سپس برای انتخاب سرمربی اقدام کند؟ اگر خودش رئیس ماند که اعتبار موفقیت احتمالی سرمربی جدید را به نام خود بزند و اگر هم ناکام ماند که دوباره خودش مسئولیت را بر عهده بگیرد. او اگر دلسوز شرایط والیبال ایران بود، از مدتها قبل که بسیاری میگفتند ایران با بهروز عطایی سقوط میکند، عذر او را میخواست و یک مربی طرازاول خارجی بهجای او معرفی میکرد. واقعا مشخص نیست این روزها دلیل عجله مدیری که در سال آخر ریاستش فقط وعده داده و سپس عذرخواهی کرده است، چیست؟