فرارو- زمان زیادی از اجرای عملیات "طوفان اقصی" نمیگذرد تحلیل و تفسیرها در مورد این عملیات و ابعاد و جنبههای مختلف آن، همچنان سرخط اصلی کنشها و فعالیتهای خبری و رسانهای است. یک عملیات ترکیبی با حضور نیروهای سایبری، موشکی، پهپادی، دریایی و زمینیِ جنبش مقاومت فلسطین علیه اراضی اشغالی که منجر به کشته شدن بیش از ۱۰۰۰ اسرائیلی و زخمی شدن قریب به سه هزار تن دیگر از آنها شده است.
به گزارش فرارو؛ البته که بر اساس آنچه منابع خبری و رسمی اسرائیل عنوان کرده اند، چیزی در حدود ۱۵۰ اسرائیلی نیز توسط حماس اسیر شده و به نوار غزه منتقل شده اند. بسیاری از ناظران و تحلیلگران تاکید دارند که عملیات طوفان اقصی، شوک قابل توجهی به اسرائیل و شهروندان صهیونیست وارد کرده و اساسا تاریخ مبارزات و نبرد میان جریان مقاومت فلسطین با رژیم اسرائیل را بایستی به بعد و قبل از عملیات طوفان اقصی تقسیم بندی کرد. عملیاتی که در بحبوحه اوج گیری سیلی از بحرانهای داخلی و خارجی علیه رژیم اسرائیل صورت گرفت و عملا آن را در موقعیتی شکننده و بحرانی از حیث امنیتی و وجودی قرار داده است.
با این همه، برخی تحلیلگران حوزه سیاست بین الملل بر این باورند که تحلیل عملیات طوفان اقصی، صرفا در قالب تنشها و درگیریها میان اسرائیل و مقاومت فلسطین، چندان درست نیست و البته که این عملیات، ابعاد و پیامدهای بین المللی قابل توجهی نیز داشته که توجه به آنها کاملا ضروری به نظر میرسد.
در این راستا، به طور خاص میتوان به ۳ پیامد بین المللی عملیات طوفان اقصی اشاره کرد.
از فوریه سال ۲۰۲۲ که جنگ اوکراین آغاز شد، نقطه تمرکز اصلی جریانهای سیاسی و رسانهای بین المللی، عمدتا معطوف به این جنگ بوده است. برخی تحلیلگران برجسته حوزه سیاست بینالملل نظیر جان میرشایمر و یا هنری کسینجر، به وضوح به این مساله اشاره داشتهاند که این جنگ میتواند بار دیگر جهان را به دوران جنگ سرد و رقابتهای گسترده شرق و غرب جهان بازگرداند و موجب ایجاد تحولات جدید در عرصه سیاست بین الملل شود.
دولتهای اروپایی و مخصوصا دولت آمریکا نیز توجه ویژهای به جنگ اوکراین معطوف کرده اند و آن را نوعی نبرد حیثیتی و وجودی برای خود پنداشته و سعی داشته اند تا جای ممکن از اوکراین در برابر روسیه حمایت کرده و یا حداقل، روسها را در باتلاق جنگ اوکراین زمینگیر کنند. با این حال، عملیات طوفان اقصی تا حد زیادی معادلات جاری در عرصه سیاست بین الملل را برهم زده و توجه دولتهای غربی را از جنگ اوکراین، به سمت درگیریهای جریان مقاومت فسلطین با اسرائیل منحرف کرده است.
این معادله تا حد زیادی فشارهای سیاسی و رسانهای جهان غرب علیه روسیه را کاهش داده است. برخی تحلیلگران غربی ابراز نگرانی کردهاند که در بحبوحه تمرکز دولت آمریکا بر جنگ غزه، احتمال دارد که این دولت نتواند همچون سابق از کیِف حمایت کند و جبهههای جنگ اوکراین شاهد پیشرویهای قابل توجه ارتش روسیه شوند.
به همین دلیل برخی تحلیلگران تاکید دارند که آغاز جنگ غزه، یک خبر خوب برای روسیه است و روسها با توجه به چشم اندازهای طولانی مدت جنگ غزه، تا حد زیادی از زیر بارِ فشارهای سیاسی و رسانهای خارج شده و میتوانند پیشرویهای قابل ملاحظهای در اوکراین داشته باشند.
به نحو مشابهی، تحلیلگران حوزه سیاست بین الملل تاکید دارند که چینیها نیز از عملیات طوفان اقصی و آغاز جنگ میان مقاومت فلسطین و رژیم اسرائیل در نوار غزه خشنود هستند. زیرا این مساله سبب میشود که جدا از انحراف تمرکز غرب از جنگ اوکراین، کشورهای غربی تمرکز کمتری را معطوف به تنش زایی علیه چین در منطقه آسیا-پاسیفیک کنند. این مساله میتواند حامل دستاوردهای قابل توجهی برای پکن باشد؛ از حیث تثبیت موقعیت و تحمیل معادلات مطلوب به تایوان. همچنین میتواند زمینه را برای عقبنشینیهای آمریکا در برابر چین در حوزههای راهبردیِ رقابت فراهم کند.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل اخیرا و در سخنرانی خود در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، از ایده خاورمیانه جدید رونمایی کرد. ایدهای که در قالب آن، اسرائیل و کشورهایی که با آن دست به عادی سازی روابط زده و یا در آینده به یکچنین اقدامی دست خواهند زد (نظیر عربستان سعودی)، مهندسیِ شکلدهی به یک نظم جدید منطقهای را بر عهده خواهند داشت.
نتانیاهو حتی برای تشریح دقیقتر ایدهاش، اقدام به رونمایی از حوزه جغرافیایی در ایجاد یک خاورمیانه جدید کرد. با این حال، عملیات طوفان اقصی و تلفات سنگین اسرائیل در آن، سبب شده تا حد زیادی این ایده در همان ابتدای راه با سکتهای سنگین رو به رو شود. کما اینکه هیچ عجیب نیست اگر از مرگ زودرس این ایده نیز سخن بگوییم.
اکنون آنگونه که "مروان بشاره" تحلیلگر خبرگزاری الجزیره میگوید، "آن دسته از حکام عربی که اقدام به عادیسازی روابط با اسرائیل کرده اند، به شدت احمق به نظر میرسند" و سعودیها نیز با مشاهده روندهای جاری، به صراحت اعلام کرده اند که هرگونه مذاکرات عادی سازی روابط با اسرائیل، با میانجیگری دولت آمریکا را به حالت تعلیق درآورده اند. مسالهای که از سکتهای قابل تامل در روند توسعه توافق ابراهیم نیز خبر میدهد و بعید است که این توافق از موقعیت و وضعیت قبل از اجرای عملیات طوفان اقصی، نزد دولتهای عربی برخوردار باشد.
در نهایت باید گفت که عملیات طوفان اقصی و جنگ غزه، تا حد زیادی دامنه بحرانهای جاری علیه دولت بایدن را نیز افزایش داده و تقویت کرده است. همین چند روز قبل بود که دولت بایدن توانست به سختی از تعطیلی دولت در آمریکا با همراهیهای کوین مک کارتی، رئیس جمهوریخواه مجلس نمایندگان این کشور فرار کند و یک فرصت ۴۵ روزه برای خود بخرد. مسالهای که سبب شد مک کارتی از سوی جمهوریخواهانِ تندرو به خیانت و همکاری با دموکراتها متهم شده و برای نخستین بار، یک رئیس مجلس نمایندگان در آمریکا در دوره حضورش در قدرت از کار برکنار شد.
از این رو، در شرایط بحرانی فعلیِ دولت بایدن و در وضعیتی که این دولت با دلمشغولیهای فراوانِ داخلی و بینالمللی رو به رو است، وقوع عملیات طوفان اقصی و تشدید درگیریها میان مقاومت فلسطین و رژیم اسرائیل، بحرانهای جدیدتر و گسترده تری را نیز برایش ایجاد کرده است.
در این راستا، جمهوریخواهان و رسانههای متحد آن ها، دولت بایدن را متهم میکنند که اقدام این دولت در آزادسازی منابع مالی و داراییهای ایران و همچنین عدم ایجاد ارتباط صمیمی و نزدیک با دولت نتانیاهو سبب شده تا نزدیکترین و راهبردیترین متحد آمریکا در خارمیانه، با یک بحران تمام عیار رو به رو شود. موضوعی که به زعم جمهوریخواهان، خود نمودی عینی از سیاست خارجی ناکارآمد دولت بایدن است. فشارها و اتهاماتی که همه و همه میتوانند برای دولت بایدن با توجه به گرم شدن تنور رقابتهای انتخاباتی در آمریکا (معطوف به انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا)، حامل آسیبها و خسارات جدی باشند.
در این رابطه، تحرکات دولت بایدن جهت کمک به اسرائیل و حتی گمانه زنیهای مختلف مبنی بر دخالت نیروهای آمریکایی در جنگ اسرائیل علیه نوار غزه نیز سبب شده تا واشنگتن هشدارهای صریحی را از جانب روسیه، انصار الله یمن، حزب الله لبنان و دیگر جریانهای عضو محور مقاومت دریافت کند. مسائلی که همه و همه حاکی از این واقعیت هستند که روزهای به مراتب سختتری، انتظار دولت بایدن و سیاست خارجی خاورمیانهای این دولت را میکشند.