bato-adv
کد خبر: ۶۶۷۲۷۲

چرا نخبگان سیاسی و اقتصادی با آمار و ارقام بیگانه‌اند؟

چرا نخبگان سیاسی و اقتصادی با آمار و ارقام بیگانه‌اند؟
تکیه بر آمار و ارقام و ترسیم چشم انداز، تنها زمانی میسر است که برنامه‌ای روشن و مشخص و به ویژه گفتمانی عینی مطرح باشد و اغلب افراد، چه افکار عمومی و چه کارشناسان و متخصصان امر، از کلیت آن مطلع باشند.
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۹ - ۰۷ مهر ۱۴۰۲

فرارو- ارائه آمار دقیق و تمرکز بر اعداد و ارقام، یکی از چالش‌های عرصه حکمرانی است. بسیاری اوقات این گونه به نظر رسیده که یا آمار در حوزه‌های مختلف به ویژه اقتصاد به درستی ارائه نمی‌شوند و یا وقتی منتشر می‌شوند، با واقعیت‌ها فاصله دارند و همین مساله انتقادات کارشناسان و متخصصان امر برانگیخته است.

به گزارش فرارو، حکمرانی ایرانی با یک چالش عمیق در استفاده از آمار و اعداد، چه در توضیح و ترسیم وضعیت کنونی و چه ارائه چشم انداز‌های روشن از آینده رو به رو است. تاکنون بار‌ها تحلیلگران از ارائه آمار‌های غلط در سطوح گوناگون به انتقاد پرداخته‌اند و از عدم تطیبق آن‌ها با واقعیت‌های عینی خبر داده‌اند. جدا از معادلات داخلی، در سطح بین المللی نیز عدم توجه به مساله آمار و ارقام در رقابت با کشور‌های به ویژه منطقه و همسایه ایران، سبب شده تا شاهد شکاف‌هایی در توسعه یافتگی ایران در قیاس با همسایگانش باشیم.

عدم به کارگیری درست اعداد و ارقام، طیف متنوعی از مسائل را دربرمی‌گیرد. با این حال، سوال عمده و محوری این است که چرا نخبگان سیاسی و اقتصادی با استفاده از آمار و ارقامِ دقیق و درست بیگانه هستند؟

به نظر می‌رسد جهت پاسخ به این پرسش، بایستی به ۴ مولفه عمده و محوری توجه کرد.

۱. اوج گیری پوپولیسم

یکی از مولفه‌هایی که می‌تواند توضیح دهنده این مساله باشد که چرا نخبگان سیاسی و اقتصادی، در کنش‌های خود، به مساله آمار و اعداد و ارقام بی تفاوت هستند؟ این است که برخی از این طیف‌ها بعضا به صورت آشکار و یا پنهان، نوعی پوپولیسم را در دستورکار قرار داده اند.

نخبگان سیاسی و اقتصادیِ پوپولیست در اقصی نقاط جهان، بیش از آنکه معطوف به واقعیت‌های عینی باشند، تنها هدفِ خود را بر طرح مسائلی قرار می‌دهند که مطلوب مردم هستند و آن‌ها را خشنود می‌سازند. این در حالی است که اساسا واقعیت‌های میدانی و واقعی، فاصله زیادی با مساله مطرح شده از سوی این طیف از نخبگان دارند.

سیاستمداران مختلف پوپولیست در گوشه و کنار دنیا نظیر دونالد ترامپ و یا اردوغان، هم چنین رویه‌ای را از خود نشان داده اند که صِرف تداوم حضورشان در قدرت، بر واقعی بینی می‌چربد و همین مساله بیش از آنکه توجه دقیق و عینی به واقعیت‌ها را همراه داشته باشد، عملاً طرح مسائلی کلی و عامه پسند و انحرافی را سبب می‌شود.

۲. عدم وجود برنامه مشخص

یکی دیگر از مولفه‌هایی که توضیح می‌دهد چرا نخبگان سیاسی و اقتصادی، عمدتا با استفاده دقیق و درست از آمار و ارقام بیگانه هستند، این مساله است که  برنامه دقیق و مشخصی در دولت‌های مختلف جهت تدبیرِ مسائل مخصوصا اقتصادی وجود نداشته است. به عنوان مثال، در ابتدای حضور دولت سیزدهم در قدرت، مدام از برنامه هفت هزار صفحه‌ای دولت در حوزه اقتصادی صحبت شده با این حال، هنوز این برنامه به صورت جزئی در اختیار کارشناسان و افکار عمومی قرار نگرفته و در عمل، با طیفی ازفعالیت‌ها و کنش‌های جزیره‌ای رو به رو بوده ایم.

البته که غیرمنصفانه است اگر این چالش را صرفا محدود به دولت سیزدهم بدانیم و تقریبا اغلب دولت‌های کشور با این چالش دست به گریبان بوده اند. از این منظر، وقتی برنامه حکمرانیِ مشخص و عینی وجود نداشته باشد و مثالا ندانیم که روند پیشرفت کشور به چه صورت است و قرار است طی یک بازه زمانی مشخص به کجا برسیم، بی اعتنایی به آمار و ارقام از سوی نخبگان سیاسی و اقتصادی نیز کاملا طبیعی است.

تکیه بر آمار و ارقام و ترسیم چشم انداز، تنها زمانی میسر است که برنامه‌ای روشن و مشخص و به ویژه گفتمانی عینی مطرح باشد و اغلب افراد، چه افکار عمومی و چه کارشناسان و متخصصان امر، از کلیت آن مطلع باشند.

۳. وضعیت خاصِ ایران

نخبگان سیاسی و اقتصادی، بعضا این مساله را نیز مطرح کرده اند که شرایط ایران نقشی قابل توجه در عدم استفاده دقیق از آمار و ارقام داشته است. در واقع، مواجهه ایران با سیلی از تحریم‌ها و فشار‌های خارجی سبب شده تا اولویت نخبگان سیاسی و اقتصادی، خنثی سازی این چالش‌ها باشد و در این بحبوحه، توجه به حکمرانیِ عدد و آمار محور، فضای چندانی جهت مطرح شدن و پر و بال گرفتن نداشته است.

از سوی دیگر، اساسا در فضای تحریم و فشار علیه ایران، اتحاذ گزاره شفافیت به ویژه در حوزه اقتصادی، لزوما تسهیل کننده پیشرفت کشور نیست و حتی می‌تواند آسیب‌های اقتصادی به ایران را گسترده‌تر کند. در واقع، اطلاع گسترده‌تر و عمیق‌تر دشمنان ایران از وضعیت و معادلات اقتصادی این کشور می‌تواند نوعی پاسِ گل به آن‌ها جهت تحمیل آسیب‌های بیشتر باشد.

در این چهارچوب، تکیه بر آمار و ارقام در قالب روند‌های حکمرانی تا حد زیادی تضعیف می‌شود و عملا به یک حوزه امنیتی تبدیل می‌شود.

۴. فضای فکری نخبگان سیاسی-اقتصادی ایران

فضای فکری نخبگان سیاسی و اقتصادی نیز در امر استفاده از آمار و ارقام، با چالش‌های جدی و اساسی رو به رو است. به بیان ساده‌تر، اولا، نخبگان سیاسی و اقتصادی در سال‌های گذشته اساسا در حوزه فکری با استفاده از آمار و ارقام جهت پیشبرد کنش‌ها و فعالیت‌های خود مشکل داشته اند و دوم اینکه، در حوزه فعالیت‌های خود، تا حد زیادی درگیرِ سیاست زدگی و رقابت‌های جناحی شده اند. در این فضا، به جای تمرکز و توجه دقیق به حکمرانیِ آمار و ارقام محور، بخش زیادی از توان خود را معطوف به تداوم حضور در قدرت و تقابل با رقبایشان کرده اند.

می‌توان اینطور گفت که اساسا استفاده دقیق از آمار و ارقام، اساسا به یک "مساله" برای شمار قابل ملاحظه‌ای از نخبگان سیاسی و اقتصادی تبدیل نشده است. 

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین