فرارو- پل پیلار؛ او سابقه ۲۸ سال کار در آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) را در فاصله سالهای ۱۹۷۷ تا ۲۰۰۵ میلادی داشته است. او اکنون کارشناس مرکز مطالعات امنیتی دانشگاه جورج تاون و اندیشکده بروکینگز است. پیلار در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۲ میلادی استاد مدعو در دانشگاه جورج تاون بود.
به گزارش فرارو به نقل از نشنال اینترست، حمایت آمریکا از کمک نظامی به اوکراین نشان دهنده یک شکاف حزبی آشکار در میان مردم و سیاستمداران در واشنگتن است. نتیجه نظرسنجیای که برای شبکه خبری "سی ان ان" انجام شده و نتایج آن در ماه اگوست منتشر شد نشان میداد در پاسخ به این پرسش که "آیا ایالات متحده "باید اقدامات بیشتری برای متوقف کردن اقدامات نظامی روسیه در اوکراین انجام دهد" یا پیشتر به اندازه کافی اقداماتی را انجام داده است" ۶۱ درصد از پاسخ دهندگان دموکرات گفتند که آمریکا باید کارهای بیشتری به منظور حمایت از اوکراین انجام دهند و ۳۸ درصد گفتند که امریکا به اندازه کافی اقداماتی را انجام داده است. این در حالیست که اکثریت پاسخ دهندگان جمهوری خواه (۵۹ درصد) گفته بودند ایالات متحده پیشتر به اندازه کافی اقداماتی را انجام داده و تنها ۴۰ درصد از پاسخ دهندگان جمهوری خواه گفتند که امریکا باید کارهای بیش تری در این زمینه انجام دهد.
چنین دیدگاههایی در میان طرفداران حزب جمهوری خواه در موضع گیری بسیاری از نامزدهای جمهوری خواه در کارزارهای انتخاباتی شان بازتاب یافته است. بلندترین صداهای مخالف کمک رسانی به اوکراین در کنگره امریکا از سوی برخی از اعضای جمهوری خواه آن نهاد به گوش میرسد. هیچ توضیح واحدی نمیتواند چرایی این مسئله را بیان کند. در این میان عوامل متعددی دخیل هستند موارد زیر عوامل اصلی دخیل در این رویکرد هستند:
مخالفت با کمکهای نظامی بیشتر به اوکراین میتواند پاسخی قابل درک به نحوه پیش روی جنگ توسط مردم باشد. بسیاری از ناظران ضد حمله کنونی اوکراین را نتیجهای ناچیز برای حمایتی با هزینه بالا از آن کشور میدانند. چنین وضعیتی باعث تقویت این ایده میشود که ارائه کمک بیشتر به اوکراین مصداق پول دور ریختن است. دیدگاه دیگر آن است که کمکهای بیشتر باعث میشود اوکراینیها حاضر به پذیرش راه حل سازشکارانه با روسیه نباشند و سرسختی آنان صرفا باعث افزایش هزینه غیر ضروری جانی و طولانیتر شدن جنگ میشود. البته این استدلالی منطقی نیست. حتی کسانی که توافق نهایی با مذاکره را اجتناب ناپذیر میدانند ممکن است از کمکهای نظامی اضافی به اوکراین برای متقاعد کردن رهبری روسیه به منظور پذیرش یک توافق صلح و سازش حمایت کنند.
نکته جالب توجه آن است که در نظرسنجی سی ان ان پاسخ دهندگانی که خود را مستقل و جدای از هر دو حزب غالب در امریکا معرفی کرده بودند درباره کمک یا عدم کمک بیشتر به اوکراین نظری بیشتر همسو با جمهوری خواهان داشتند. این ممکن است نشان دهد که جمهوری خواهان به عنوان یک کلیت در مورد جنگ در اوکراین بیش از دموکراتها ملاحظات حزبی را لحاظ نمیکنند اگرچه نتیجه چنین رویکردی آن است که اختلافات شدید میان جمهوری خواهان در مورد این مسئله پنهان باقی میماند.
مخالفت با کمک به تلاشهای جنگی کی یف میتواند ریشههای ایدئولوژیک نیز داشته باشد. انزواطلبی یا اجتناب از دخالت در درگیریهای کشورهای دیگر سابقهای طولانی در امریکا دارد و در حزب جمهوری خواه رویکردی برجسته بوده است. برخی از برجستهترین شخصیتهای انزواطلب قرن بیستم جمهوری خواهان برجسته کنگره مانند ویلیام بورا و رابرت تفت بودند. تنها سناتورهایی که به تصویب منشور سازمان ملل رای منفی دادند دو جمهوری خواه انزواطلب دیگر به نامهای ویلیام لانگر و هنریک شیپستد بودند.
البته انزواطلبی در درون حزب جمهوری خواه در رقابت با گرایش ایدئولوژیک دیگری درون آن حزب بوده است گرایشی که معتقد به استفاده از اهرم نظامی برای دفاع از منافع امریکا در خارج از کشور و طرفدار ایستادگی در برابر گرایشهای تهاجمی حکومت روسیه است. تضاد بین این دو سنت ایدئولوژیک در شکاف امروز بین جمهوری خواهان کنگره در مورد جنگ در اوکراین بازتاب یافته است.
در آغاز جنگ اوکراین برخی از سیاستمداران جمهوری خواه جو بایدن را مقصر آن جنگ قلمداد کردند همان طور که احتمالا طبق عادت سعی میکنند برای هر رخداد ناخوشایند دیگری در سراسر جهان نیز بایدن را سرزنش کنند. اظهارنظر سناتور "تد کروز" در آن زمان مبنی بر این که "جو بایدن از همان ابتدا به دنبال راضی کردن ولادیمیر پوتین بود" یک راه مضحک و هم چنین گیج کننده برای به راه انداختن جنگ حزبی بود چرا که نگاهی به موضع گیری بایدن در قبال پوتین و مقایسه آن با رویکرد "دونالد ترامپ" جمهوری خواه در قبال پوتین نشان دهنده اشتباه بودن استدلال سناتور کروز است.
این که یک رئیس جمهور دموکرات ایالات متحده نه تنها حمایت ایالات متحده بلکه هم چنین حمایت بین المللی از اوکراین را رهبری نمود، غریزه جمهوری خواهان را تحریک کرد تا با هر آن چه یک رئیس جمهور دموکرات پیشنهاد میکند مخالفت کنند. این غریزه، مانند سنت انزواطلبی با تمایلات جمهوری خواهان برای مقابله با حمله روسیه در مسیر برخورد قرار گرفته است. "کریس مورفی" سناتور دموکرات درباره همکاران جمهوری خواه خود گفته بود: "من فکر میکنم بسیاری از آنان واقعا میخواهند به اوکراین کمک کنند، اما آنان به مخالفت با رئیس جمهور دموکرات در مورد همه چیز و هر چیزی عادت کرده اند". او به خوبی سردرگمی در میان جمهوری خواهان را توصیف کرده بود.
جنگ فرهنگی که حزب جمهوری خواه توجه و تلاش زیادی را به آن اختصاص میدهد با موضوع جنگ در اوکراین تلاقی میکند، زیرا پوتین جنگی فرهنگی با مضامین مشابه به راه انداخته که سبب شده بسیاری از راستگرایان امریکایی او را مورد تحسین قرار دهند. "استیو بنن" مشاور سیاسی پیشین ترامپ این موضوع را تایید میکند. پوتین از جنگ فرهنگی خود با مضامین مذهبی و اخلاقی نه تنها به عنوان ابزاری برای کمک به حمایت در داخل روسیه استفاده میکند بلکه به منظور تضعیف حمایت غرب از اوکراینیها نیز بهره میبرد. طرح ترجیحات اجتماعی و فرهنگی داخلی در مورد موضوعات مرتبط با سیاست خارجی در امریکا مسئله تازهای نیست. مشابه این امر در سالیان نخست تشکیل کشور امریکا رخ داد زمانی که نگرش فدرالیستها و دموکراتها – جمهوری خواهان نسبت به بریتانیا و فرانسه گاهی کمتر به حفاظت از منافع ایالات متحده در خارج از کشور مربوط میشد و بیشتر وابسته به آن بود که چگونه طرفداران یکی از طیفهای ذکر شده الگوهای اجتماعی مدنظر خود را در هر یک از دو قدرت متخاصم اروپایی میدیدند الگوهایی که درصدد اجرای آن در ایالات متحده بودند و یا از آن میترسیدند.
نکته دیگر مربوط به جمهوری خواهان آن است که آن حزب تا حد زیادی در تسخیر ترامپ است نامزدی که در نظرسنجیها پیشتاز است. از این رو رابطه فوق العاده میان ترامپ با پوتین و روسیه بر نگرش جمهوری خواهان نسبت به جنگ اوکراین و مسائل فعلی مانند کمک نظامی به اوکراینیها تاثیرگذار بوده است.
مشهودترین شاهد برای این رابطه دخالت روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا به نفع ترامپ بود. با توجه به روابط پنهانی ترامپ با پوتین در دوران ریاست جمهوری اش تجارت یا سایر ارتباطات ترامپ با روسیه مبهمتر شد و تمام این موارد به بی میلی جمهوری خواهان برای کمک به کشوری دیگر به منظور دفاع از خود در جنگ با روسیه دامن زده اند.
به این بی میلی تلاشهای مرتبط برای تحقیر اوکراین و مرتبط ساختن آن با فسادی که ظاهرا بایدن یا خانوادهاش را نیز درگیر میکند را بیافزایید. برخی دیگر از جمهوری خواهان در تلاشی آشکار برای منحرف کردن توجه افکار عمومی از دخالت روسیه در انتخابات و طرفداری آن کشور از ترامپ به دروغ ادعا کرده اند که اوکراین در انتخابات ۲۰۱۶ به نفع دموکراتها در انتخابات امریکا مداخله کرده بود. "تام کاتن" سناتور جمهوری خواه آرکانزاس حتی پس از بررسیها و رد شدن چنین استدلالی کماکان به طرح این ایده ادامه میدهد.
مخالفت جمهوری خواهان علیه کمک به اوکراین بیش از حد مصمم است. بنابراین، احتمالا این مخالفت به رشد خود ادامه خواهد داد. در مورد این که کدام رویکرد در قبال جنگ برای منافع ایالات متحده و برقراری صلح پایدار در آن بخش از اروپا بهترین رویکرد خواهد بود پاسخ قطعی هنوز مشخص نیست. تمام استدلالها چه به نفع و چه در مخالفت با کمکهای نظامی بیشتر به اوکراین باید به دقت مورد بررسی قرار گیرند.