سالهاست که این کوه در آتش میسوزد و تا به حال خاموش نشده. درباره تشکوه حرف میزنیم؛ یکی از پدیدههای زمینشناختی کشورمان که همهساله مسافران زیادی را روانه رامهرمز میکند.
به گزارش همشهری، در تشکوه گازهای طبیعی از زیر خروارها سنگ و خاک خارج شده و شعلهور میشوند تا منظرهای زیبا را در دل بیابان به تصویر بکشند.
در جاده رامهرمز بعد از روستای گنبدلران اگر به سمت رود زرد برانید، کوهی را میبینید که شعلههای آتش از آن زبانه میکشد. بومیان این منطقه میگویند سالیان سال است که تشکوه در حال سوختن است.
آنها ادعا میکنند آنطور که از اجدادشان شنیدهاند آتش این کوه سالیان سال است که هیچگاه خاموش نشده. تشکوه در شرق رامهرمز و در فاصله شش کیلومتری روستای ماماتین قرار گرفته و ۱۲۰ متر مربع مساحت دارد.
کارشناسان معتقدند دلیل سوختن این کوه گوگرد موجود در خاک و متصاعد شدن گاز طبیعی از اعماق زمین است. به این شکل که گاز از لایههای مختلف زمین عبور کرده و بعد از خارج شدن از شکاف سنگها و لایههای خاک شعلهور میشود.
سوختن گازهای متصاعد شده از دل زمین و روشن شدن منطقه تشکوه در دل شب باعث شده خیلیها برای دیدن این جاذبه طبیعی به خوزستان سفر کنند آنها بیشتر سعی میکنند شبانه از این منطقه بازدید کنند تا شعله کشیدن و سوختن کوه را بهتر ببینند.
نکتهای که برای بیشتر بازدیدکنندههای تشکوه جالب به نظر میرسد این است که در کنار آتشهای طبیعی تشکوه نمیتوان آتش دیگری روشن کرد.
تعدادی از مردم برای اینکه این ماجرا را امتحان کنند سعی میکنند کبریت یا فندکشان را آنجا روشن کنند، اما شعلههای طبیعی گاز این اجازه را به آنها نمیدهد.
به گفته کارشناسان وجود گاز در هوای اطراف این کوه مانع شعلهور شدن آتش دیگری میشود. شرایط جوی این منطقه روی زندگی جانوران هم تاثیر گذاشته، به این صورت که وقتی جانورانی مانند مار و عقرب به تشکوه نزدیک میشوند تحت تاثیر گاز تلف میشوند.
تشکوه سالیان سال است که در حال سوختن است، برای همین همیشه مورد توجه توریستها و کارشناسان بوده. در کاوشهایی که در این محل صورت گرفته باستانشناسان اشیای قدیمی نیز به دست آوردهاند.
مجید سروش، کارشناس ارشد باستانشناسی رامهرمز، دراین باره میگوید: «آثار باستانی زیادی از جمله ظروفی از جنس سفال و قیر در بررسیها به دست آمده.
کارشناسان بعد از مطالعه روی اشیای به دست آمده قدمتشان را به دورههای اشکانی و ساسانی نسبت دادهاند. این یافتهها که شامل جام، سبو و ظروف حمل غذا هستند، در حال حاضر در موزه نگهداری میشود.
این آثار کشفشده نشان میدهد که تشکوه قدمت بسیار زیادی دارد.» در کنار تشکوه چشمههای قیر روان هم وجود دارد که مردم در گذشته از آن استفادههای زیادی میکردند.
آنها به خوبی از قابلیت انعطافپذیری قیر بهره میبردند و از آن برای ساخت ظروف و ضد زلزله کردن بناهایشان استفاده میکردند. در لوحهایی که در تختجمشید به دست آمده مطالبی فاش شده که نشان میدهد هخامنشیان برای ساختن ظروف خود از چشمههای قیر تشکوه استفاده میکردهاند.
درگذشته از شعلهها و قیرهای جوشان تشکوه درساخت ظروف و قیراندود کردن کشتیها هم استفاده میکردند آقای سروش در این باره میگوید: «در گذشته آتش و سنگ و قیرتشکوه مصارف زیادی داشت، ولی حالا با کمال تاسف در کنار همه زیباییهای این کوه گاهی صحنههای ناپسندی هم دیده میشود که بسیار ناراحت کننده است. افراد معتاد اگر فرصتی پیدا کنند به تشکوه میآیند تا از آتش همیشه مهیای این مکان برای مصرف مواد مخدر استفاده کنند.»
به گفته کارشناس باستانشناسی بهرغم اینکه درباره این منطقه زیبا تبلیغات وسیعی صورت نگرفته، اما مسافران زیادی برای دیدن تشکوه به رامهرمز سفر میکنند. سروش در مورد بازدید مسافران از تشکوه هم خاطرهای دارد؛ «شبی برای بازدید به تشکوه رفته بودم، مرد میانسالی با خانوادهاش به دیدن تشکوه آمده بود.
از او پرسیدم چطور از وجود این کوه آتشین باخبر شده، مرد میانسال در جوابم گفت: من خلبان هستم و همیشه از آسمان این منطقه را در شب میدیدم که در حال سوختن است. خیلی برایم عجیب بود. دوست داشتم اینجا را از نزدیک ببینم، به همین دلیل با خانوادهام به رامهرمز آمدیم.»
تشکوه با شعلههای طبیعیاش تنها نمونه کوه آتشین کشورمان نیست. در شهر صنعتی امیدیه هم نمونه دیگری به نام کوه سوخته وجود دارد.
علاوه بر تشکوه در نزدیکی شهر صنعتی امیدیه، آغاجاری، کوه آتشین دیگری وجود دارد که مردم محلی به آن «زوهیت» یا کوه سوخته میگویند. در این کوه علاوه بر آتش، دود سیاه رنگی هم از شکاف سنگها و لابهلای خاک بیرون میآید که باعث شده رنگ این کوه سیاه به نظر برسد.
کوه سوخته کوچکتر از تشکوه است و در اثر رانش زمین در دهانه این کوه شکافی به وجود آمده که محل اصلی خارج شدن گاز و شعلههای آتش است. کوه سوخته برخلاف تشکوه که هیچ وقت خاموشی را تجربه نکرده هرازگاهی در فصل زمستان که بارندگی و وزش باد زیاد است خاموش میشود.
هرچند مردم خوزستان از گذشتههای دور با پدیدههای نفتی آشنا بودهاند و دیدن آتش و استشمام بوی گاز و گوگرد برایشان عجیب نیست، ولی گاهی پدیدههای طبیعی در نظر مردم به افسانه تبدیل میشوند؛ برای مثال باوری بین اهالی قدیم آغاجاری وجود داشت؛ آنها میگفتند که کوه سوخته در گذشته محل زندگی قاضی و معتمد شهر بوده که بعد از خیانتی که در حق مردم میکند زندگیاش در آتش میسوزد.
بومیان این منطقه که این روایت را از بزرگترهایشان شنیدهاند ماجرای قاضی خیانتکار را اینطور تعریف میکنند؛ «روزی مردی تصمیم میگیرد به سفری دور و دراز برود. او برای اینکه خیالش از بابت خانوادهاش آسوده باشد، آنها را به قاضی شهر میسپارد، اما قاضی رسم امانتداری را بهجا نمیآورد.
بعد از مدتی وقتی مرد از سفر برمیگردد متوجه خیانتی که در حقش شده میشود. او وقتی نمیتواند حقش را از قاضی بگیرد نفرین میکند تا خانه قاضی در آتشی جاودان بسوزد.»
آوازه تشکوه و کوه سوخته به خارج از مرزهای کشورمان هم رسیده. هرودوت یونانی، پدر تاریخ نگاری، درباره سفرش به ایران مینویسد: «ایرانیها از آتشهای جاودانی استفاده میکنند که خاکستری به جا نمیگذارد.»