فیلمهای ترسناک از آن دسته ژانرهایی هستند که طرفداران زیادی دارد و اغلب داستانهای این دست فیلمها برگرفته از افسانههای محلی و مکتوب مایه میگیرند.
به گزارش همشهری آنلاین، غیر از جادوگر شهر بلر که از معروفترین فیلمهای مستند-داستانی است، فیلمهای دیگری هم وجود دارند که برپایه واقعیت، افسانه یا حکایتها و داستانهای قدیمی ساخته شدهاند و با اقبال خوبی در اکران عمومی روبه رو شدند.
هیچ کس باورش نمیشد جان وین گیسی یکی از معتبرترین اعضای اتاق بازرگانی دس پلینز که گاهی اوقات در تولد بچهها با لباس دلقکها آنها را میخنداند، یکی از کسانی باشد که تکاندهندهترین قتلهای سریالی تاریخ آمریکا را رقم بزند. این مرد که در شیکاگو متولد شد، از همان بچگی هم رفتارهای زنندهای داشت تا به واسطه آنها بتواند جلب توجه کند و روی آوردن او به پوشیدن لباسهای دلقکی هم به همین خاطر بود.
او اولین بار در سال ۱۹۶۸، به اتهام تعرض به یک زن دستگیر شده و ده سال در بازداشت بود. او بعد از این ماجرا بارها دستگیر شد و پس از آزادی دست به قتلهای تکاندهندهای زد. پلیس بعد از دستگیری او متوجه ۲۸ قبر سطحی در زیر خانه و گاراژ او شد.
خود او هم اعتراف کرد که پنج جسد را به رودخانه دس پلینز انداخته است. با توجه به اینکه در تمام این فیلمهایی که برایتان معرفی کردیم، نصب دوربین یا فیلم گرفتن توسط بازیگران حرف اول و آخر را در انتقالترس میزد، فیلم «خانه گیسی» هم از این قاعده مستثنا نیست.
داستان درباره جیم، متیو، برت و مایکل است که برای تحقیق، به خانه رها شده گیسی میروند تا شاید بتوانند بعد از این همه سال، نشانهای از علت قتلهای او پیدا کنند. آنها به محض ورود به خانه گیسی که مدتهاست کسی به آن سر نزده، در همه اتاقها دوربین نصب میکنند تا شاید روح گیسی را در خانه ببینند. اتفاقات عجیبی را که در این خانه میافتد میشود از نگاه دوربین دید. انگار روح جان هنوز به دنبال قربانیانی است که از دستش قسر در رفتهاند ...
سامانتا فینلی، اسم دختری است که با برادر بزرگترش توماس و مادرش الن زندگی میکند. آنها سالهاست پدرشان را از دست دادهاند و بدون او زندگی میکنند؛ اما همیشه این حس وجود دارد که روح دیوید در وجود آنهاست. الن فکر میکند از طریق نوشتن میتواند با همسرش ارتباط برقرار کند، اما طولی نمیکشد که حملات وحشیانهای علیه سامانتا آغاز میشود و این، وجود روح در خانه آنها را بیش از پیش قوت میبخشد.
یک شب الن یک دوربین فیلمبرداری در اتاق خواب سامانتا نصب میکند، بعد از اینکه کارش تمام میشود به اتاق نشیمن میرود و شروع به نوشیدن قهوه میکند. او میبیند که روی میز ورقی وجود دارد که اسم «مارون» روی آن نوشته شده است توماس به مادر و خواهرش پیشنهاد میدهد چند روزی به هتل بروند و او در خانه بماند تا مشکلی پیش نیاید نیمههای شب الن با خانه تماس میگیرد و میگوید سامانتا دوباره مورد حمله قرار گرفته است.
خانواده فلینی متوجه میشوند همه چیز زیر سر مارون است. این فیلم از نظر قالببندی و شکل پوستر تبلیغاتیاش دقیقا شبیه به فیلم «پارانورمال اکتیویتی» است و این یکی از نقاط ضعف اساسی این فیلم است که باعث میشود نسخه سوم این فیلم به حساب بیاید.
در فیلم «مجازاتهای پارک» خبری از دوربین کار گذاشتن و لحظات ترسناک و تکاندهنده نیست. اگر از دوستداران فیلمهای جنگی ترسناک هستید، بهتر است مجازاتهای پارک را در یک کویر بی پایان به نظاره بنشینید. گروهی از مخالفان جنگ ویتنام باید در همراهی افسران پلیس از بیابان بگذرند و به نقطهای مشخص برسند تا بتوانند در محکومیتشان تخفیف بگیرند. ریچارد نیکسون به همراه عدهای دیگر دستگیر میشوند. آنها به جرم تعرض به امنیت کشور به مجازاتهای سنگین محکوم میشوند
محکومیت این گروه کمی متفاوت است. آنها آزادند که به جای اجرای حکمشان، در پارک مجازات روزگار بگذرانند. نیکسون به همراه بقیه همراهانش باید ۸۵ کیلومتر بیابان را سه روزه بدون آب و غذا پشت سر بگذارند تا به جایی برسند که پرچم آمریکا در آن نصب شده است.
این فیلم اولین بار در جشنواره کن ۱۹۷۱ به نمایش درآمد و مورد تحسین قرار گرفت. در این فیلم که به همان شیوه مستند ساخته شده است، شما در کویر قرار میگیرید و با لحظات تکاندهندهای روبهرو میشوید که در آن بیابان بیآب و علف به وقوع میپیوندد. این فیلم براساس یکی از اتفاقات واقعی زندگی ریچارد نیکسون رئیسجمهور اسبق آمریکا ساخته شده است.