انسان امروز جستجوهایش را به نقاط دوردست فضا امتداد داده و در آرزوی کشف ناشناختههای سیارات و کهکشانهایی است که فاصلهای فراتر از تصور با زمین دارند. اما با این وجود هنوز سیارۀ زمین هم برای ما سرشار از ناشناخته است.
به گزارش فرادید، اقیانوسها یکی از قلمروهای شگفتانگیز روی سیاره هستند که گسترۀ عظیمی از اعماق آنها هنوز برای ما ناشناخته است. در این مطلب با تعدادی از عجیبترین حیوانات اعماق اقیانوس آشنا میشوید.
دویست متر تمام فاصلهی شما با یک دنیای بیگانه است، درست روی همین سیارهای که ساکن آن هستیم. اگر همین فاصله را تا اعماق اقیانوس پایین بیایید وارد «منطقهی گرگ و میش» اعماق دریا میشوید، جایی که پرتوهای خورشید به تدریج محو میشوند و حیوانات درگیر بازی مرگبار قایمموشک با شکارچیان کمینکرده در سایهها میشوند.
از عمق ۱۰۰۰ متری به بعد به «منطقهی نیمهشب» میرسید، تاریکی وسیع نقطهگذاریشده با جرقههای نور ساطعشده از اشکال حیات که اینجا برای غذا شکار میکنند و در جستجوی جفت هستند. دنیایی با دندانهای وحشتناک مانند دندانهای ماهی نیشدندان. اما اجازه ندهید نیشدندان شما را بترساند: بزرگی آن به اندازه یک گریپ فروت است.
بسیاری از حیوانات مختلف در فضای درونی اعماق اقیانوس در حرکت هستند و نام جمعی آنها زئوپلانکتون است. این نام برگرفته از زبان یونانی و معنای آن «حیوانات پرسهزن» است. برخی از آنها تمام زندگی خود را پرسهزنی میکنند، مانند «میگوی دانه ای» که در لاک نارنجی رنگ خود جمع شده است و «پروانه دریایی»؛ حلزونی که به جای خزیدن شنا میکند.
دیگران فقط اعضای موقت زئوپلانکتون هستند - مراحل لاروی حیواناتی مانند ستارههای دریایی که در نهایت برای ادامه زندگی خود در بستر دریا پایین میروند. گذراندن زمان بهعنوان پرسهزن به این معناست که آنها با جریانهای اقیانوسی به مکانهای جدید میروند، البته اگر در مسیر توسط زئوپلانکتونهای دیگر خورده نشوند.
مراحل اولیه چرخه زندگی حیوانات اقیانوسی معمولاً با شکل بالغ آنها بسیار متفاوت است. این لارو لپتوسفالوس برگ مانند در نهایت به یک مارماهی بالغ تبدیل میشود و شکل بدنش تغییر میکند.
داشتن بدن نازک و شفاف به عنوان لارو ممکن است به بقاء این موجود در دوران رشد و نجات از دست شکارچیان کمک کند. از آنجا که لاروها و بالغها بسیار متفاوت به نظر میرسند، اشکال لارو اغلب به عنوان گونههای متفاوتی از بزرگسالان توصیف میشدند، تا زمانی که زیستشناسان دریایی متوجه شدند آنها مراحل مختلف «یک» چرخه زندگی هستند.
پاروپایان سختپوستان کوچکی هستند که اندازه آنها معمولاً یک یا دو میلیمتر است و اغلب توسط ماهیهای اعماق دریا مانند دم نخی و لقدهان چراغقرمز خورده میشوند. بیشتر پاروپایان جلبکهای میکروسکوپی را میخورند که در نزدیکی سطح اقیانوس رشد میکنند و مدفوع و اجساد مرده آنها به حمل کربن به اعماق زیرین دریا کمک میکند.
اما پاروپایان «یاقوت کبود دریایی» متفاوت هستند: مادهها به شکل انگل درون حیوانات ژلهای پرسهزن به نام سالپ زندگی میکنند، در حالی که نرهای رنگارنگ آزادانه در اقیانوس شنا میکنند. نرها صفحات کریستالی کوچکی در پوست خود دارند که نور آبی را منعکس میکند و ظاهری درخشان به آنها میبخشد.
مانند کرمهای شبتاب، بسیاری از حیوانات اعماق دریا نیز میتوانند نقاط یا جرقههای نوری تولید کنند که به عنوان «زیستتابی» شناخته میشود.
در منطقه گرگ و میش، بقایای نور خورشید سایههایی میاندازد که حیوانات را در معرض دید شکارچیان قرار میدهد، بنابراین بسیاری از گونهها در این منطقه برای استتار با نور لکهدار میشوند. برای مثال، قسمت زیرین ماهی هچر دارای اندامهای زیستتابی است که با نور ضعیفی که از بالا میآید مطابقت دارد.
در منطقه نیمه شب، حیواناتی مانند اژدهاماهی برای یافتن طعمه خود از زیستتاب استفاده میکنند و در سراسر اعماق اقیانوس، موجودات با نور به سایر اعضای گونهی خودشان سیگنال میدهند تا برای مثال جفتشان را جذب کنند.
ماهی لقدهان چراغقرمز یکی از سرّیترین شکارچیان اعماق دریا است. فک پایین آن یک قاب استخوانی باز بدون کف گوشتی است، به این معنی که میتواند بسیار سریع مانند تله موش بسته شود. به این ماهی چراغقرمز یا stoplight میگویند، چون اندامهای زیستتاب نزدیک چشم آن نور قرمز تولید میکنند.
بیشتر زیستتابها در اعماق اقیانوس به رنگ آبی هستند، چون این رنگ به خوبی از آب عبور میکند و چشمان بسیاری از حیوانات اعماق دریا به نور قرمز حساس نیست. اما لقدهان چراغقرمز میتواند قرمز را ببیند، بنابراین میتواند طعمه خود را بدون هشدار دادن نسبت به خطر روشن کند.
حدود ۶۰ گونه ماهی مرکب شیشهای در اقیانوس وجود دارد و نام آنها برگرفته از بدن شفافشان است؛ یک ترفند عالی برای جلوگیری از سایه انداختن که توسط شکارچیان در منطقه گرگ و میش قابلرویت است.
تصویر بالا، بچه ماهی مرکب است. دو زائدهای که از آن بیرون زدهاند، چشمهای آن روی ساقههای بلند هستند. چشمها نسبت به بقیه بدنش شیشهایتر هستند، بنابراین هر چشم نیز دارای یک اندام زیستتاب است تا سایهاش را بپوشاند. اما وقتی این بچهماهی بزرگ میشود، آن ساقهها ناپدید میشوند و او به سمت پایین حرکت میکند تا به عنوان بزرگسال در منطقه نیمه شب زندگی کند.
ماهی مرکب در اعماق اقیانوس اندازههای مختلفی دارد، از ماهی مرکب غولپیکر که بیش از ۱۰ متر تا نوک طولانیترین شاخکهایش کشیده میشود تا بچههای کوچکی که طولشان حدود ۱۵ سانتیمتر است.
ماهی مرکب اعماق دریا اشکال مختلفی دارد: ماهی مرکب چشم چپ که به عنوان ماهی مرکب توتفرنگی نیز شناخته میشود و یک چشمش دو برابر چشم دیگرش است. این ماهی در ناحیه گرگ و میش شنا میکند و با چشم بزرگ به دنبال سایههایی است که توسط طعمههای احتمالی ایجاد میشود و با چشم کوچکتر مراقب شکارچیهای احتمالی زیر خود است.
ماهی دم نخی و مارماهی باکسر دارای بدنی کشیده، نازک و روبان مانند هستند. طول بدن ماهی دم نخی حدود ۳۰ سانتی متر و طول نخ آن دو برابر طول دمش است. نام دیگر آن به دلیل عدسیهای دوچشمی چشمهایش که برای تشخیص سایههای طعمه در ناحیه گرگ و میش از آنها استفاده میکند، «ماهی چشم لولهای» است. ماهی چشم لولهای آنقدر عجیب است که تنها گونه در یک طبقهبندی کامل است.
طول مارماهی باکسر به ۱.۵ متر میرسد و با جارو کردن آروارههای کشیدهاش در آب تغذیه میکند و زائدات سختپوستان را با دندانهای ظریف خود قاپ میزند.
حیات در اعماق تاریک اقیانوس میتواند کمیاب باشد و اگر ماهی بخواهد جفتیابی کند، این کمیاب بودن حیات به یک مشکل تبدیل میشود. آویزان شدن به یک جفت بالقوه راه حل خوبی است، اما برخی قلابچهماهیهای اعماق دریا در این کار افراط میکنند.
نرها بسیار کوچکتر از مادهها هستند و وقتی نر با ماده آشنا میشود، بوسهای به بدن او میزند که تا آخر عمر ادامه دارد. ذخایر خون نر از طریق لبهایش به خون ماده میپیوندد و او مانند یک انگل با ماده زندگی میکند در حالی که ماده طعمهها را با تله زیستتاب خود میگیرد. اما نر آویزان یک وسیله جانبی مفید برای ماده است، چون آماده بارور کردن تخمهای ماده در هنگام رها کردن آنهاست.