هم شرایط عمومی روسیه و هم اشتباهات پوتین در جریان این شورش نظامی به موقعیت او لطمه غیرقابل جبرانی زده است. با توجه به اینکه نزاع بین پریگوژین، رهبر گروه واگنر، و فرماندهان نظامی روسیه سابقه طولانی دارد، سؤال این است که چرا پوتین نتوانست قبل از این شورش مشکل را در این حوزه حیاتی کنترل کند.
به گزارش شرق، اینکه نیروهای نظامی روسیه اقدامی برای جلوگیری از حرکت گروه واگنر به سوی شهر روستوف نکردند و ستادهای نظامی و اطلاعاتی حیاتی در آن شهر بدون مقاومت به کنترل افراد پریگوژین درآمدند، مسئله مهمی بود. اینکه در ادامه، نیروهای پریگوژین بدون برخورد با مانعی به ادعای او تا ۲۰۰ کیلومتری مسکو پیش رفتند، بسیار جدی بود. اینکه نیروی شبهنظامی چچنی قدیروف، در غیاب اقدامی از سوی ارتش رسمی، برای مقابله با گروه واگنر در منطقه روستوف مستقر شد نیز حائز اهمیت بود.
این تحولات را باید در کنار گزارشهای عدیده درباره بیکفایتی و فساد فرماندهان روسی و ضعفهای لجستیک و اطلاعاتی ارتش روسیه در اوکراین و نیز نارضایتی نظامیان و تردید درباره میزان وفاداری نظامیان به پوتین دید. پوتین اشتباهاتی نیز در جریان بحران مانند بیتصمیمی او طی حدود ۲۴ ساعت، خائننامیدن پریگوژین و سپس عفو او و مقایسه شرایط روسیه با شرایط سقوط تزار در ۱۹۱۷ مرتکب شد.
سؤال مهم اکنون این است که آشکارشدن ضعف مدیریتی پوتین و تردید درباره توانایی اداره امور کشور چه عواقبی ممکن است از این پس داشته باشد. پریگوژین با توجه به روحیهای که دارد بعید است ساکت بماند. او میتواند به قطبی برای بسیج ناسیونالیستهای افراطی روسیه و منتقدان پوتین تبدیل شود. او مطابق نظرسنجیها در رده پنجم محبوبترین سیاستمداران روسی قرار دارد و برخورد مثبت بخشی از ساکنان روستوف با گروه واگنر گویای این امر بود.
در ماههای اخیر نظرات انتقادی او درباره بیکفایتی و فساد فرماندهان به نحوی فزاینده در رسانههای روسی مطرح میشد. این میتواند یکی از دلایل تردید کرملین در نحوه مقابله با او بوده باشد و به همین دلیل، حذف فیزیکی او نیز ممکن است آسان نباشد. بعید است که پریگوژین که شخصی جاهطلب و افراطی است، خانهنشین شود یا به کار ساندویجفروشی سابقش برگردد. از طرفی، اتهام بیکفایتی و فساد فرماندهان نظامی در جنگ اوکراین ممکن است پوتین را به فکر بعضی اصلاحات و برخورد با فرماندهان بیندازد که خود میتواند عامل بیثباتی دیگری باشد. راهحل دیگر پوتین این است که ضمن خودداری از هرگونه عقبنشینی که راهحل مطلوب اینگونه رهبران است، به سرکوب بیشتر دست بزند. این راهحل در داخل و خارج روسیه مشکلات خاص خود را ایجاد خواهد کرد.
از طرفی، شورش واگنر که با ضد حمله نیروهای اوکراینی نیز همزمان بود، میتواند کار اداره جنگ اوکراین را به چهار دلیل دشوارتر کند: ۱- این شورش باعث تقویت روحیه مقامات سیاسی و نظامی و مردم اوکراین شده است، ۲- گروه واگنر که مؤثرترین نیروی روسی در جنگ اوکراین بود، دیگر نیروی فعالی نخواهد بود؛ زیرا رهبر گروه به تبعید رفته و چندده هزار عضو آن نیز یا پراکنده خواهند شد یا جذب ارتش رسمی روسیه، ۳- پریگوژین یک روز قبل از شورش، فرماندهان نظامی روسیه را متهم به فریب رئیسجمهور درباره احتمال حمله ناتو به روسیه با کمک اوکراین کرد و به این ترتیب توجیه اصلی پوتین برای جنگ اوکراین را بیاعتبار خواند و ۴- اتهامات پریگوژین علیه فرماندهان میتواند در بین صفوف نظامیان روسی در اوکراین اثرات سوئی داشته باشد.
از نظر بینالمللی، در شرایطی که هیچ کشور خارجیای نفوذی بر تحولات داخلی در روسیه ندارد، دنیا عمدتا متوجه تأثیر بیثباتی داخلی در روسیه بر تسلیحات هستهای این کشور و جنگ اوکراین و نیز جلوگیری از سرریز بحران به خارج روسیه است. نظر غرب درباره پریگوژین منفی است و او را افراطیتر و تندروتر از پوتین میداند. کیفرخواستی در آمریکا علیه پریگوژین به اتهام دخالت در انتخابات ۲۰۱۶ به نفع ترامپ باز است. برخی نیز احتمال رفتارهای پرخطر از جانب یک پوتین ضعیف را بیشتر میدانند؛ بنابراین از این پس تحولات داخلی روسیه بیش از پیش زیر ذرهبین خواهد بود. از طرفی شورش واگنر بههمراه جنگ فرسایشی در اوکراین میتواند موجب کاهش توان نهادهای نظامی و اطلاعاتی روسیه و امکانات دیپلمات آن کشور برای فعالماندن در خارج و مناطقی مثل سوریه شود. ضمن اینکه تضعیف عمومی موقعیت پوتین نیز میتواند بر موقعیت بینالمللی روسیه اثر سوء داشته باشد.