آقا بیژن مدام بین حرفهایش یادمان میآورد که حتی اگر قهرمان نشدند، همه تا ثانیه آخر همه تلاششان را برای موفقیت گذاشتند و شایسته قدردانیاند.
به گزارش ورزش سه، بیژن طاهری پس از یک دوره حضور در کنار وینفرد شفر به عنوان مربی و همچنین یک فصل موفقی روی نیمکت تیم تحت هدایت فرهاد مجیدی، یک فصل پرتنش را در کنار ریکاردو ساپینتو پشت سر گذاشت؛ فصلی که البته در نهایت با قهرمانی استقلال به پایان نرسید و آبیپوشان با کسب رتبه سوم لیگ و نایب قهرمانی جام حذفی با ساپینتو خداحافظی کردند.
طاهری در لیگ بیست و دوم در شرایطی به عنوان سرپرست استقلال در کنار این تیم حضور داشت که رفتارهای سرمربی پرتغالی آبیها او را هم تحت فشار قرار داده بود و شاید اوج این فشار هم پس از اخراج ساپینتو در فینال جام حذفی که با اعتراض شدید طاهری همراه بود، دیده شد.
بازیکن سابق استقلال و سرپرست دو فصل اخیر این تیم، پس از یک فصل جنجالی، امروز در گفتوگویی مفصل با خبرنگار ما درباره دلایل ناکامی این تیم در لیگ برتر و جام حذفی صحبت کرد و همچنین نکات جالبی را در خصوص اعتراضات ریکاردو ساپینتو و حاشیههای پیرامون تیم تحت هدایت او به زبان آورد.
گفتگو با بیژن طاهری را در ادامه میخوانیم:
با وجود تمام تلاشها و زحماتی که در طول فصل داشتید، در نهایت موفق کسب به کسب جام نشدید.
در ابتدا از هوادارانمان تشکر و عذرخواهی میکنم که از روز اول از ما حمایت کردند. به هر حال ما مدافع عنوان قهرمانی بودیم و هواداران از روز اول در همه شهرها پشت ما بودند و از آنها بابت این حمایتی که در طول سالهای سال از استقلال داشتند ممنونم و از آنها عذرخواهی هم میکنم که امسال آنطور که باید، پیش نرفت و نتوانستیم دل آنها را شاد کنیم. درباره اتفاقاتی که در این فصل رخ داد باید بگویم از روز اولی که این باشگاه تاسیس شد، هر شخصی که وارد این باشگاه شد، قصد خدمت داشت و به این امید آمد که گرهای را باز کند و راهی را پیش ببرد که تیم موفق باشد، اما همه که نمیتوانند در کارشان موفق باشند؛ بالاخره ناکامی هم هست. من از همه کسانی که در طول دو سال برای این باشگاه زحمت کشیدند، تشکر میکنم. من را آقای آجورلو به استقلال آوردند و در این مدت فرصتی پیش نیامده بود که از ایشان تشکر کنم و حالا از همینجا از ایشان تشکر میکنم. از آقای آجورلو تا آقای کریمی که این اواخر آمدند، همه زحمت کشیدند و من از همه ممنونم. همه برای موفقیت استقلال زحمت کشیدند و هر چند که موفق نشدیم و به هدفمان نرسیدیم، اما همه اینها فوتبالی است.
از نظر شما دلیل اصلی ناکامی این فصل استقلال چه بود؟
ما تیم بسیار خوبی داشتیم؛ روز اول در شرایطی اردو را شروع کردیم که مربی خارجی بود و شناخت آنچنانی نداشت، اما این شناخت در اردوی ترکیه ایجاد شد و آقای ساپینتو بازیکنان را مورد ارزیابی قرار داد. زمانی که برگشتیم، در بازی اول برابر سپاهان شکست خوردیم، اما سپس به مسابقات برگشتیم و روند رو به رشدی داشتیم و حتی تا قبل از دربی هم یکی از شانسهای قهرمانی بودیم؛ تیم ما هشت امتیاز عقب بود و دوباره هم دو امتیاز عقب افتاد، اما امتیازمان را به سپاهان صدرنشین رساندیم و این نشان میدهد که کادرفنی و کادر مدیریتی و... خوب عمل کردهاند که تیم به اینجا رسید، اما متاسفانه در نهایت با باخت ما در دربی، همه چیز تغییر کرد و تقریبا امید قهرمانیمان از دست دادیم و سپس هم در بازی با نفت آبادان کاملا ناامید شدیم.
همانطور که خودتان هم اشاره کردید، استقلال مدافع عنوان قهرمانی بود. چه تغییری در این تیم رخ داد که در نهایت تیمی که فصل قبل بدون باخت قهرمان شده بوده، امسال در فاصله چند هفته تا پایان لیگ قهرمانی را از دست داد؟
من از ابتدای فصل گفتم و باز هم میگویم که تیم امسال ما خیلی قویتر از تیم سال قبل بود، اما به هر حال تفکرات مربیان متفاوت بود و از طرفی مدیر مربی خارجی هم تفکرات خاص خودش را دارد. من که از نزدیک شاهد بازیها و تمرینات بودم و میدیدم که همه به بهترین نحو زحمت میکشیدند و تیم ما خیلی آماده بود و روز به روز بهتر میشد و همه بازیکنان در پستهای مختلف انگیزه بسیار بالایی داشتند، اما قرار نیست که یک تیم هر سال موفق باشد. به هر حال عواملی هم بود که باعث شد تیم ما قهرمان نشود، اما فکر میکنم خوب نیست که بخواهیم اشاره کنیم و یا نسبت به کسانی که زحمت میکشند، قدرنشناس باشد. یکی از ایرادهای اساسی ما این است که وقتی یک عده میروند، شروع به صحبت پشت سر آنها و قدرنشناسی میکنیم. ما باید قدردان زحمات کسانی که حتی برای یک روز در این تیم کار کردهاند، باشیم؛ عوامل زیادی بودند که پشت این تیم زحمت کشیدند، اما هیچوقت دیده نشدند و من به عنوان سرپرست این تیم از همه تشکر میکنم.
شما اشاره کردید که شکست در دربی امید استقلال برای قهرمانی را از بین برد، اما با این حال در هفتههای پایانی مدام درباره عواملی که نمیخواهند استقلال قهرمان شود، صحبت میشد. فکر نمیکنید این موضوع روی تمرکز تیمتان در زمین تاثیرگذار بود؟
وقتی وارد یک تورنمنت ده ماهه میشوید، همانطور که شما نوسان دارید، تیمهای داوری و برنامهریزی و سایر مسائل هم نوسان دارد. از طرفی در طول این فصل هم آقای ساپینتو رفتارهایی داشتند که البته انتقادی به آن وارد نیست؛ مربی ما شور و حال عجیبی داشت و وقتی کنار زمین بود، اصلا متوجه نبود کجاست. او عشق و علاقه عجیبی به بازیکنان داشت و دوست داشت تیمش فوتبال خوبی بازی کند؛ برای مثال ما اگر ۳۰ پاس میدادیم، به قدری خوشحال میشد که انگار گل زدهایم. من نمیتوانم به ساپینتو ایرادی بگیرم، چون همه مربیان یکجور نیستند. ساپینتو هیجان خودش را کنار زمین تخلیه میکرد، اما خودتان هم میدانید کسانی هم بودند که ساپینتو را اذیت میکردند که باعث شد این اتفاقات رخ بدهد.
یعنی شما هم رفتارهای آقای ساپینتو را روی بالا رفتن حاشیههای تیم استقلال دخیل میدانید؟
نه، من اصلا این را نمیگویم. من میگویم هر آدمی یکجور است و هر مربی یکجور به بازی نگاه میکند و برای مثال برخی از مربیان حتی لب خط هم نمیآیند و روی نیمکت مینشینند. ساپینتو هیجان داشت که تیمش خوب بازی کند، اما عواملی بودند که روی این موضوع برنامهریزی میکردند و میآمدند که ساپینتو را به هم بریزند و موفق هم شدند و اولین باری هم که موفق شدند، همه یاد گرفتند که میشود روی مخ ساپینتو رفت و تیم استقلال را به حاشیه برد.
اما شاید بازیکنان هم بیش از حد روی حواشی تمرکز کردند و در این باره مصاحبه داشتند. بهتر نبود که تمرکز بازیکنان روی کار خودشان باشد؟
بازیکن یک فرد باتجربه نیست و یک جوان بیتجربه است. بازیکنان پس از بازی ممکن است عصبانی باشند و حرفی را که به ذهنشان میرسد، بگویند؛ به هر حال آنها هم گاهی میدیدند صحنه محرز پنالتی به سودشان اعلام نمیشود ناراحت میشدند. برای مثال در بازی با مس رفسنجان که توپ به آن شکل به دست بازیکن خورد، اما پنالتی اعلام نشد و در نهایت هم نبردیم؛ این مسائل بازیکن را ناراحت و عصبانی میکند و این اتفاقات در همه جای دنیا طبیعی است و کسی نباید گلایه کند یا خرده بگیرد. بازیکن حق دارد که مصاحبه کند.
درباره جدایی آقای ساپینتو چه نظری دارید؟
مربیان زیادی به این باشگاه آمدند و رفتند و همه هم به نوبه خودشان زحمت کشیدند. برای مثال در دوره شفر، استقلال فوتبال خوبی بازی میکرد و در لیگ قهرمانان آسیا سه بار الهلال را شکست داد، اما همه رفتند و به تاریخ پیوستند؛ همه این روزها به تاریخ میپیوندد. ساپینتو هم با فوتبال خوب و بردهای پرگل خود خاطرات خوبی را رقم زد و رفت. هیچکس همیشه نمیماند و به هر حال عمر حضور آقای ساپینتو هم کوتاه بود و من برای ایشان آرزوی موفقیت میکنم.
فکر میکنید اگر آقای ساپینتو میماندند بهتر بود یا با این شرایط جدایی ایشان به نفع استقلال است؟
حقیقتا فکر میکنم با شرایطی که پیش آمد، جدایی ایشان بهتر بود.
خودتان هم فصل پرتنشی را گذراندید و شاید رفتارهای هیجانی آقای ساپینتو، شما را تحت فشار قرار داد.
بله، من شخصا سال سختی را گذراندم. روزی که میخواستم سرپرست استقلال شوم، با یکی از دوستانم که سالهای سال است سرپرست تیمهای لیگ برتری است، مشورت کردم و گفتم چنین پیشنهادی به من دادند؛ نظر تو چیست؟ گفت اولین شرط این کار است که روی نیمکت ننشینی. من گفتم نمیتوانم این کار را کنم و در تربیت من چنین چیزی نیست که بخواهم بلند شوم و اعتراض کنم و اخراج شوم. در تفکرات من نمیگنجید که بخواهم ناآرام باشم و اعتراض کنم، اما گاهی اتفاقاتی رخ میداد که اگر کور و کر و لال هم بودم، نمیتوانستم ساکت بنشینم. اگر کور بودم و نمیتوانستم بازی را ببینم، از سوتها میفهمیدم که باید اعتراض کنم. نمیگویم به عمد بود، اما به هر حال اتفاقاتی رخ داد که باعث شد من هم از کوره در بروم، چه برسد آنهایی که همیشه از کوره در میرفتند.
حالا که بحث به اینجا رسید، درباره حواشی فینال جام حذفی و اخراج آقای ساپینتو هم صحبت کنیم. شما که در کنار زمین حضور داشتید، دیدید چه اتفاقی رخ داد که آقای ساپینتو اخراج شدند؟
اولا باید بگویم در چنین بازیهای مهمی باید یک دوربین اختصاصی روی مربیان باشد. چرا در چنین بازی مهمی دوربین روی مربی نیست؟ یک دوربین باید همه حرکات مربیان و نیمکتها را زیر نظر بگیرد. متاسفانه در حال حاضر هیچ صحنهای از ساپینتو نیست. در آن بازی زمانی که تیم گل زد، ده تکه شد و حتی یک تصویر از خود من هم در آن صحنه وجود دارد که در سمت دیگری هستم و گریه میکنم؛ یکسری به سمت زننده گل رفتند و یکسری وارد زمین شدند و.... وقتی تیم چند تکه شد، من نمیتوانستم همه جا حضور داشته باشم و به همین دلیل اصلا ندیدم که چه اتفاقی رخ داد و هیچکس هم نفهمید که چرا ساپینتو را اخراج کردند و آن داستانها ایجاد شد. ساپینتو که اولین باختش به پرسپولیس نبود، اما او را تحریک کردند و هواداران هم او را با بطری آب زدند. من تایید نمیکنم که اگر یک مربی را میزنند، او هم باید بزند، اما دربی هم بازی مهمی بود و ما در آن دقیقه گل زده بودیم و میتوانستیم به بازی برگردیم، اما همه عوامل دست به دست هم دادند که این اتفاق رخ ندهد. نکته مهم اینکه بعد از بازی هم دیدیم تیم داوری رفتند و عکس گرفتند و این اتفاقات واقعا قشنگ نبود. اگر فصل برای ما بد تمام شد، برای کمیته داوران هم بد تمام شد. همه جای دنیا داوران بعد از بازی فینال مدال میگیرند و میروند، اما هیچکس نمیایستد که عکس بگیرد؛ این بازیکنان از مسی که بزرگتر نبودند، هیچکس بعد از فینال جام جهانی نایستاد تا با مسی عکس بگیرد. اینها نقطههای تاریک داوری بود، اما در هر صورت من به آنها هم خسته نباشید میگویم که تلاش کردند.
پس از اخراج هم اتفاقات عجیبی رخ داد و حتی ما دیدیم آقای روزبه چشمی، داور چهارم مسابقه را گرفت که به سمت آقای ساپینتو نرود.
بله، حتی خودم دیدم که حتی با پشت دست به صورت آقای ساپینتو زد. واقعا نمیدانم چه بگویم... از این آدم توقع هم میرود که بماند و عکس بیندازد و در جشن شرکت کند!
پس شما هم نمیدانید چه شد که آقای ساپینتو اخراج شد؟
نه، من هم ندیدم، اما اصلا اتفاقی هم نیفتاده بود. اگر اتفاقی افتاده باشد، باید فیلم آن موجود باشد؛ اگر ساپینتو کاری کرده، چرا نمیگویند؟ چرا نمیگویند توهین کرد و یا حرکتی انجام داد؟ چرا همه میگویند ما ندیدیم و دیگری گفت؟ هیچکس نمیداند.
خودتان هم پس از اخراج ساپینتو واکنش تندی داشتید.
بله، من هم ناراحت بودم و گفتم چرا در این شرایط اخراج میکنید؟ چه حرفی زد که اخراجش کردید؟ کمی هم شما باتجربه شوید. اینهمه سال است داوری میکنید و در چنین شرایطی نباید مربی را اخراج میکردید. دیدیم که بعدا هم مشخص شد کسی نمیداند چه شده و این هم عذر بدتر از گناه بود. من عصبانی بودم و به داور میگفتم چرا در این لحظه اخراج میکنی، اما هر چقدر گفتم، داور گفت کارت را دادم و نمیتوانم برگردانم.
در آن صحنه به نظر شما چیزی را از دهانتان درآوردید که و به زمین کوبیدید. این موضوع درست بود؟
(با خنده) آدامس در دهانم بود و زمانی که داد میزدم، داشت به گلویم میپرید و آدامس را درآوردم و به زمین کوبیدم.
در طول فصل و هر زمانی که حاشیهای پیرامون استقلال ایجاد میشد، اهالی فوتبال مصاحبه میکردند و میگفتند شما باید کمک کنید تا آرامش به نیمکت استقلال برگردد. خودتان درباره این اظهارنظرها چه نظری داشتید؟
من فراتر از نقشم ظاهر شدم و بیشتر از مسئولیتم کار کردم. مسئولیت من حفظ و نگهداری سرمربی نبود، اما از آنجایی که آقای ساپینتو چنین شرایطی داشت، به او میگفتم با این کار شما را اخراج میکنند. ساپینتو به قدری برای حضور در کنار زمین شور و اشتیاق داشت و از محرومیت ناراحت میشد که هیچکس دوست نداشت به او بگوید شما سه جلسه محروم شدی؛ همه اینها تحت کنترل من بود و شاید اگر من نبودم که ساپینتو را کنترل کنم، اتفاقات دیگری هم رخ میداد. کمااینکه این اواخر هم دیدید ساپینتو خیلی خوب و ساکت شده بود و اتفاقی رخ نمیداد، اما به هر حال ساپینتو هم صبح تا شب در هتل نبود و اواخر فصل که قهرمانی از دست رفت، زمانی که جایی میرفت، مردم با او صحبت میکردند و میگفتند نمیخواهند تیم شما قهرمان شود و داوریها به ضرر شماست و به این شکل او را تحریک میکردند. ساپینتو که نمیدانست آن افراد چه کسانی هستند و فقط میدید که همه این حرفها را میزنند و تحت تاثیر قرار میگرفت و بیشتر واکنش نشان میداد. به هر حال وظیفه من این نبود و من خیلی پررنگتر از نقشم بودم؛ وظیفه من نبود که مدام دنبال سرمربی بدوم، اما این کار را میکردم و تا جایی که توانستم، فعالیت کردم. گاهی از داوران و داوران چهارم عذرخواهی میکردم که کوتاه بیایند و کارت ندهند و اخراج نکنند. به هر حال اتفاقاتی رخ داد که شاید کمی غیرطبیعی بود، اما ما در لیگ خودمان هم دیدهایم که مربیان هستند که داور را میزنند و هُل میدهند؛ این اتفاقات فقط در مورد ساپینتو نبود، اما مقداری هم حساسیت روی ساپینتو زیاد بود و حرکات او بیش از حد زیر ذرهبین بود، و الا ما مربیانی داریم که داور را تهدید به مرگ هم کردهاند. من ۴۵ سال است که در فوتبال هستم و قبل از آن هم تاریخ را مطالعه کردم، اما امسال ساپینتو را بولد کردند و او را کوبیدند. در حال حاضر ساپینتو رفته و شاید دیگر هیچ ارتباطی هم نداشته باشیم، اما همانطور که گفتم باید قدرشناس باشیم و قدر کسانی را که زحمت میکشند، بدانیم.
درست است که میگویند شما سیگار را کنار گذاشته بودید، اما تنشهای این فصل به قدری شما را تحت فشار قرار داد که باز هم به سیگار رو آوردید؟
من اصلا سیگاری نبودم که سیگار را کنار بگذارم و دوباره بکشم.
استقلال این فصل با مشکلات مدیریتی هم دست و پنجه نرم میکرد. این موضوع چقدر روی تیم تاثیرگذار بود؟
وقتی آقای آجورلو رفت و مدیرعامل عوض شد، تیم ما به بحران مالی خورد؛ بعد از ایشان آقای فتحاللهزاده آمد و خیلی تلاش کرد که این مشکلات را حل کند، اما او هم به مشکل خورد و سپس آقای کریمی آمد و ایشان هم زحمت کشید، اما این اولین بار نبود که استقلال با مشکلات مالی مواجه میشد. از زمانی که من یادم میآید، باشگاههای ما با بیپولی دست به گریبان بودند و امسال هم استقلال به مشکل خورده بود، اما در کل همه اینها سالهای سال است که اتفاق میافتد. در دوره آقای استراماچونی، یک ساعت قبل از تمرین زمین تمرین معلوم میشد، اما به لطف مدیران، ما پارسال مجموعه انقلاب و آرارات را داشتیم و امسال هم کمپ حجازی را در اختیار داشتیم و با مشکل زمین تمرین مواجه نبودیم. از نظر من امسال مشکلات خیلی کمتر از گذشته بود.
اما صحبتهایی درباره اختلاف آقای فتحاللهزاده و آقای ساپینتو مطرح میشد. درباره این موضوع صحبت میکنید؟
اختلاف در همه جا وجود دارد. مگر در خانوادهای که زندگی میکنیم، اختلاف نظر نیست؟ این اختلافات بین مدیرعامل و سرمربی و مربی و معاون طبیعی است و نقطه منفی کار محسوب نمیشد. در سالهایی که استقلال قهرمان شده هم اختلاف وجود داشته است.
بین صحبتهایتان چند بار روی این موضوع که نباید قدرنشناس باشیم تاکید کردید. منظور و یا مخاطب خاصی برای این جمله داشتید؟
به هیچ وجه. صحبت من این است که همه کسانی که در این دو سال به این باشگاه آمده و رفتهاند، زحمت خودشان را کشیدهاند، اما این زحمات همیشه به بار نمینشیند. باید قدرشناس باشیم. خوب نیست که پس از پایان فصل بنشینیم و درباره دیگران صحبت کنیم. این یک فرهنگ است که باید در بین ورزشکاران جا بیفتد. هدف از ورزش، سلامت روح و جسم است و ما باید ذهنمان را سلامت کنیم و به جای اینکه پشت سر یکدیگر حرف بزنیم، از کسانی که زحمت کشیدند قدردانی کنیم.
شما در استقلال در کنار سه سرمربی (شفر، فرهاد مجیدی و ساپینتو) حضور داشتید. درباره تفاوت این سه سرمربی صحبت میکنید؟
همه آدمها یک جور نیستند و هر کدام شخصیت خاص خودشان دارند. شفر آدم بسیار آرامی بود و فرهاد مجیدی هیجان زیادی داشت که البته هیجانهای او مثبت بود، چون ایرانی بود، اما ساپینتو برونگرا بود و هیجانات خود را بیرون میریخت و، چون ما کمتر دیدهایم که یک مربی تا این حد تعصب داشته باشد، خیلی بولد شده بود و همه به دنبال این بودند که حاشیه بیشتر شود. البته من در کنار شفر به عنوان مربی کار میکردم و به عنوان عضوی از کادرفنی حق اظهارنظر درباره مسائل فنی را داشتیم، اما در دو دوره سرپرست بودم و وظایفم متفاوت بود. از طرفی در دوران فرهاد مجیدی، تیم ما قهرمان بود و شکست نخورده بود، شرایط فرق میکرد و تیممان کمتر تنش داشت و همین باعث شد هر بازی به دنبال نباختن و پیروزی باشیم و در نهایت بدون شکست قهرمان شویم. در کل همانطور که پنج انگشت یک شکل نیستند، آدمها هم متفاوت هستند و من هم در کنار هر سه سرمربی، روزهای خوبی را گذراندم.
فکر میکنید استقلال در لیگ بیست و دوم شایسته قهرمانی بود؟
به نظر من شایستهترین تیم برای قهرمانی، استقلال بود. این را به خاطر اینکه خودم در استقلال بودم نمیگویم، بلکه به خاطر فوتبال رو به جلو و لذتی که تماشاگران از فوتبال این تیم میبردند، میگویم. فوتبالی که استقلال بازی میکرد، یک سر و گردن از سایر تیمها بالاتر بود، اما در هر صورت قهرمانی از دست رفت؛ همیشه تیمی که شایسته است، به حق خودش نمیرسد.
این ناکامی پس از یک فصل سخت چه احساسی را درون شما ایجاد میکند؟
خیلی غمگین هستم. من تا به حال برای باخت گریه نکرده بودم، اما بعد از بازی جام حذفی گریه کردم. من تجربه زیادی دارم و در دورهای که استقلال بازی میکردم، قهرمان شدم و حتی در خارج از کشور هم قهرمان و آقای گل شدم، اما هیچوقت به اندازه این بازی فینال از باخت غمگین نشدم. برد و باخت همیشه در فوتبال هست، اما این بازی طوری رقم خورد که دو-سه روز فقط گریه میکردم.
فصل آینده هم کنار استقلال هستید؟
در حال حاضر هیچ چیزی مشخص نیست، اما هویت و شناسنامه من از استقلال است و من خودم هیچ چیزی نیستم. من با استقلال شناخته شدم و حتی زمانی که بنگلادش و قطر بودم هم همه میگفتند این بازیکن استقلال است. من فرزند استقلال هستم و اگر بخواهند، با تمام وجود در خدمت تیم هستم و اگر نخواهند، هوادار استقلال هستم و همیشه برای پیروزی این تیم دعا میکنم.
صحبت پایانی؟
من از همه کسانی که زحماتشان دیده نمیشود، تشکر میکنم؛ از جمله کسانی که زمین تمرین را آماده میکردند و همچنین تدارکات تیم، ماساژورها، پزشکها و افرادی که در باشگاه بودند و به چشم نیامدند. من از همه کسانی که برای استقلال زحمت کشیدند، ممنونم. قرار نیست تیمها هر سال قهرمانی شود و زیباییهای فوتبال به همین است که هیچ چیزی قابل پیشبینی نیست. در این فصل در کنار ناکامیها، روزهایی هم بود که لحظههای خوبی رقم خورد که میبردیم و شادی میکردیم؛ همه اینها جزء زندگی است. در پایان برای همه هواداران خوبمان آرزوی سلامتی دارم و خواهش میکنم دست از حمایت برندارند؛ فوتبال همین است و همه اینها تاریخ و خاطره میشود و فقط زیباییها میماند. همه حمایت کنند تا انشالله تیم سال آینده موفق باشد.