ارزش معاملات خرد در بازار سرمایه از دهم اسفند ۱۴۰۱ تا ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲، دوونیم برابر شده است. ورود پولهای خرد به بازار سرمایه علاوه بر رشد جهشی شاخص، زمینهساز ورود پولهای سرگردان به بورس شد و اینگونه بخشی از نقدینگی موجود در اقتصاد که در بازارهای موازی، تحرک نقدینگی به سمت بالا و رشد قیمتها را باعث میشد؛ با ورود به بازار سهام، بخشی از سرمایه در گردش شرکتهای بورسی را تامین کرد.
به گزارش هممیهن، روند قیمتی سهام براساس عوامل متفاوت تغییر میکند. عوامل سیستماتیک و غیرسیستماتیک همواره بر بازار تاثیر میگذارد، اما مهمترین مسئله این است که هر رشد یا کاهش شاخصها و نماگرهای بازار براساس چه عوامل محرکی انجام شده است؟ آیا مانند سال ۱۳۹۲ با رشد دلاری به این وضعیت رسیده است؟ یا مانند سال ۱۳۹۹ دولت پشت رشد بازار است؟ از طرف دیگر داخل بازار نیز عوامل زیادی برای تغییر و تحول وجود دارد. برای درک این مسئله باید شاخصها و نماگرهای اصلی را بررسی کرد تا مشخص شود که علت رشد بورس چیست؟ و تا چه میزان این رشد از عومل بنیادی بوده و تا چه اندازه از دادههای واقعی اقتصاد است.
از نکات مهم در بازار سال ۱۴۰۲ این است که شرکتهای متوسط و کوچک مورد توجه بیشتری نسبت به شرکتهای بزرگ قرار دارند. هر وقت شرکتهای کوچک و متوسط مورد توجه فعالان بازار سرمایه قرار میگیرند، یعنی بازار دچار هیجان کمتری است و با تحلیل بیشتری معاملات انجام میشود. البته میتواند بخشی از آن تحت تاثیر تبلیغات افراد سودجو باشد، ولی در مجموع میتواند گویای درک بازار از عقب ماندن قیمت سهام آن نمادها باشد. در سال ۱۳۹۹ نمادهای بزرگ با تحریک دولت حسن روحانی رشد جهشی کرده و بازار را احساسی کردند. اما این روزها بازار توجه ویژهای به نمادهای کوچکتر دارد، هرچند همچنان بخشی از بازار به نمادهای بزرگ توجه میکنند، اما اکثریت بازار بر کلیت بازار توجه دارند. برای درک این مسئله میتوان از چند دریچه رشد بازار را بررسی کرد.
با بررسی معاملات و ارزش معاملات خرد در بازار سرمایه، شاخصهای کل و هموزن، شاخصهای ۵۰ شرکت برتر و شاخص ۳۰ شرکت برتر مشخص میشود که این شرکتهای کوچکتر هستند که مورد توجه بازار هستند و در حقیقت رانه اصلی بورس سال ۱۴۰۲، البته تا اینجای کار، شرکتهای کوچکتر هستند که در سه سال گذشته از بازدهی جاماندن به همراه شرکتهای دلارمحور یا صادراتمحور هستند.
این روزها بسیاری از کارشناسان بورسی تحلیلهای خاصی را ارائه میکنند. در سال ۱۳۹۹ هم تحلیلهای عجیب و غریبی برای بازار سرمایه ارائه میکردند. بسیاری از کارشناسان میگفتند که شاخص کل جهش خواهد کرد و تا هشت میلیون واحد پیش خواهد رفت. بسیاری از این تحلیلها برای سطح عمومی جامعه نتیجه بدی داشت. بسیاری از شهروندان با این تحلیلهای خاص دچار هیجان شده و وارد بازار شدند که در نهایت با ضررهای سنگینی در بلندمدت مواجه شده و بسیای اعتماد خود را از بازار سرمایه از دست دادند.
این روزها هم که شاخص کل بورس رکوردشکنی میکند، بسیاری از آن تحلیلگرها مجددا وارد عرصه شده و تحلیلهای عجیب و غریبی ارائه میکنند. اما ظاهرا بازار که تجربه سال ۱۳۹۹ را پشت سر گذاشته است، همچنان محتاط بوده و از این هیجان به دور است.
یکی از معیارهای ارزیابی بازار سرمایه، ارزش معاملات در این بازار است؛ بازاری که عمقی نداشته باشد، ارزش معاملات اندکی دارد. هر وقت که ارزش معاملات رشد قابل توجهی داشت، یعنی رشد قطعی است. ارزش معاملات کل از ضرب تعداد کل معاملات در حجم معاملات کل بهدست میآید. اگر معاملات بلوکی را از ارزش کل معاملات روزانه کم کنیم، به ارزش معاملات خرد دست مییابیم.
معاملات در بورس به سه شکل عمده، بلوکی و خرد انجام میشود. با استفاده از اطلاعاتی که در تابلوی سهام مختلف منتشر میشود، میتوان ارزش این معاملات را محاسبه و مشخص کرد که هر کدام از اینها چه درصدی از حجم کل معاملات را به خود اختصاص دادهاند.
معاملات عمده؛ اگر تعداد کل سهام یک شرکت بورسی بیشتر از سه میلیارد سهم باشد، در صورتی که حداقل یک درصد از تعداد کل سهام شرکت بخواهد معامله شود، معامله عمده محسوب خواهد شد. درمورد شرکتهایی که کمتر از سه میلیارد برگه سهم دارند، برای انجام معامله عمده باید حداقل پنج درصد از سهام شرکت معامله شود. معاملات عمده برای شرکتهای فرابورسی هم به این شکل است: اگر تعداد کل سهام شرکت بالای یک میلیارد سهم باشد، معامله عمده در صورتی میتواند انجام شود که حداقل یک درصد از سهام شرکت معامله شود. اگر تعداد سهام شرکت کمتر از یک میلیارد سهم باشد، برای معامله عمده باید حداقل پنج درصد از سهام شرکت دستبهدست شود.
معاملات بلوکی؛ اگر تعداد سهامی که قرار است معامله شود بیشتر از ۵۰ برابر محدودیت حجمی هر سفارش در بازار عادی باشد، معامله باید به صورت بلوکی انجام شود. البته با این شرط که معامله بلوکی مورد نظر کمتر از حد نصاب معامله عمده باشد. یعنی اگر ۵۰ برابر محدودیت حجمی هر سفارش بیشتر از حد نصاب معامله عمده باشد، آن معامله باید به صورت عمده انجام شود. یکی از تفاوتهای معاملات بلوکی و عمده این است که برای انجام معاملات عمده، باید از قبل اطلاعیهای منتشر شود که در آن اطلاعاتی از قبیل تاریخ، قیمت و حجم عرضه درج شود. ولی برای انجام معاملات بلوکی نیازی به انتشار چنین اطلاعیهای نیست و سهامداران درشت میتوانند بدون اعلام قبلی، معامله بلوکی انجام بدهند.
معاملات خرد؛ منظور از معاملات خرد هم معاملاتی است که افراد حقیقی و سایر سهامداران خرد در حجمهای پایین انجام میدهند. ویژگی اصلی معاملات خرد این است که تقریبا هر روز در تمام نمادهای بورسی و فرابورسی معاملات خرد داشته و این معاملات را تعداد بسیار زیادی از فعالان بورسی انجام میدهند. معاملات عمده و بلوکی بیشتر اوقات اهدافی را دنبال میکنند که با اهداف معاملهگران خرد فرق میکند. مثلا ممکن است شخصی حقیقی یا حقوقی با خرید عمده سهام شرکتی بهدنبال صندلی مدیریتی آن شرکت باشد، اما اکثر معاملهگران خرد به دنبال کسب سود کوتاهمدت و میانمدت از طریق معامله سهام هستند؛ بنابراین حجم و ارزش معاملات خرد اطلاعاتی را میتواند در اختیارمان بگذارد که شاید معاملات بلوکی فاقد آنها باشد.
یکی از راهها برای تعیین میزان ارزش معاملات خرد این است که اگر ارزش کل معاملات عمده و بلوکی را از ارزش کل معاملات کم کنیم، ارزش معاملات خرد به دست میآید. ارزش معاملات خرد را میشود برای کل بازار (بورس و فرابورس)، بورس، فرابورس یا یک سهم خاص محاسبه کرد. به این منظور کافی است ارزش معاملات خرد همه سهامهای بازار را به صورت روزانه جمع کنیم. به این صورت ارزش معاملات خرد بازار در یک روز کاری به دست میآید که یکی از موثرترین فاکتورهای ورود نقدینگی به بازار است. گفتنی است که ارزش معاملات خرد هر سهم نیز از حاصل ضرب تعداد سهم معاملهشده در میانگین قیمت آن سهم به دست میآید. در واقع با توجه به این نکته که ارزش معاملات نشاندهنده حجم نقدینگی در بازار است، بررسی آن به ما کمک میکند تا زمان مناسب برای خرید و فروش سهام را تشخیص دهیم. به این صورت که، افزایش ارزش کل معاملات بازار نشان از ورود نقدینگی و روند مثبت آن بازار دارد و کاهش ارزش معاملات بازار نیز حکایت از زمان نامناسب جهت سرمایهگذاری دارد. نکته مهمتر اینکه وقتی ارزش معاملات خرد رشد میکند یعنی فعالان حقیقی بورس فعالیت بیشتری داشته و نقدینگی به بورس تزریق شده و از همه مهمتر اینکه به نمادهای کوچکتر بیشتر توجه شده است.
ارزش معاملات خرد در بورس این روزها رشد قابلتوجهی یافته و این رشد تا اینجای کار تداوم داشته است. از آبان ۱۴۰۱ وضعیت بازار علایم رشد را از خود بروز داد. مهمترین عاملی که میتواند این موضوع را تایید کند، مسئله افزایش ارزش معاملات خرد و کلان در بورس بوده است. در مرداد ۱۳۹۹ که شاخص کل در اوج خود قرار داشته و به بالاتر از دو میلیون رسید، ارزش معاملات حدود ۱۶ هزار و ۳۷۴ میلیارد تومان بود که ۸۸ درصد آن به معاملات خرد و شهروندان عادی تعلق داشت.
هروقت که سهامداران حقیقی و معاملهگران خرد یا همان شهروندان عادی وارد این بازار شدهاند، شاخص کل به سمت بالا رفت. زمانی که بازار سرمایه دچار رکود بود نسبت معاملات خرد به معاملات کلان بهشدت افت داشت. در ۲۸ اسفند ۱۴۰۰ که بازار دچار رکود وحشتناکی شده بود این نسبت به ۵۳ درصد رسید. در مهر ۱۴۰۱ که بازار از توافقهای سیاسی ناامید شده و شاخص کل در محدوده یک میلیون و ۳۲۲ هزار واحد درجا میزد، نسبت معاملات خرد به معاملات کلان تا حدود ۲۶ درصد کاهش یافت.
اما به محض اینکه بازار امیدوار به رشد شد، این نسبت به شدت افزایش یافت. در سال جاری نیز این نسبت در حال رشد است.
مسیر رشد ارزش معاملات خرد و کلان همواره در یک مسیر است و در برخی مواقع شتاب کمتر و بیشتر مییابد.
نسبت ارزش معاملات خرد و کلان به شاخص کل امری تثبیت شده است. اما مهمتر از شاخص کل باید به شاخص هموزن اشاره کرد.
بازار را میتوان به سه دسته شرکتهای بزرگ و کوچک و متوسط دستهبندی کرد. شاخصکل بیانگر وضعیت شرکتهای بزرگ براساس ارزش بازار و شاخص هموزن نماینده سهمهای کوچک و متوسط بازار است. با توجه به روند حرکتی شاخص کل و هموزن بهرغم رکود کلی که در بازار وجود دارد شاخص هموزن بازدهی بهتری نسبت به شاخصکل داشت. در بازار سرمایه انواع شاخصهای بزرگ و کوچک وجود دارد که کارشناسان از آن بهره میبرند. شاخص کل بورس، شاخص بازده نقدی و قیمت، شاخص صنعت و شاخص مالی، شاخص سهام آزاد شناور، شاخص بازار اول و بازار دوم بورس، شاخص ۵۰ شرکت برتر و شاخص ۳۰ شرکت بزرگ از جمله شرکتهای بازار سرمایه هستند که دماسنج بورس هم تلقی میشوند.
مهمترین شاخصی که برای همه شناخته شده است به شاخص کل معروف است. «شاخص قیمت بورس اوراق بهادار تهران» به لاتین «Tehran Exchange Price Index» که به اختصار «TEPIX» یا تپیکس نامیده میشود، در میان اهالی بازار سرمایه به شاخص کل معروف است. این شاخص نشاندهنده روند عمومی قیمت تمامی شرکتهای بورسی است و در تعریف آن آمده است که «سطح تغییرات قیمتها را نسبت به تاریخ مبدا» میسنجد.
شاخص هموزن بهنوعی زیرمجموعه شاخص کل بازار سرمایه است. سهام بزرگ و کوچک هر کدام نسبت به مقیاس خود، در شاخص تاثیر میگذارند. در شاخص کل هموزن تمامی شرکتها به یک میزان و با یک وزن در عدد شاخص تاثیرگذار هستند و این مسئله نمای کلی روند سهم در روز را نشان میدهد. این شاخص میتواند معیاری برای بازدهی بازار سرمایه باشد. وقتی شاخص هموزن مثبت باشد، نشاندهنده این است که اکثر شرکتهای کوچک و بزرگ در آن روز مثبت هستند. در نتیجه عدد شاخص هموزن میتواند معیار خوبی برای تحلیل بازدهی شرکتهای موجود در بازار باشد.
به این دلیل شاخص هموزن مهم است که اگر شرکتی سرمایه بیشتری داشته باشد و تعداد سهام آن بیشتر باشد (شرکتهای بزرگ)، تغییرات قیمت سهام این شرکت در مقایسه با تغییرات قیمت سهام شرکتهای کوچکتر، تاثیر بیشتری بر شاخص کل خواهد گذاشت. همین مسئله این امکان را بهوجود آورده است که با معاملاتی جهتدار و صوری شاخص کل را دستکاری کنند. در حقیقت، منعکس نشدن تغییرات قیمت سهام شرکتهای کوچکتر در شاخص کل این نیاز را پدید آورد که شاخص دیگری در کنار شاخص کل معرفی شود برای اینکه تغییرات قیمت این دسته از سهام را بهتر نمایندگی کنند.
به همین دلایل بود که در تاریخ پنجم اسفند ۱۳۹۳، مدیریت فناوری بورس تهران شاخص کل هموزن را معرفی کرد و در دسترس فعالان بازار سرمایه گذاشت. نکته مهم در مورد شاخص کل هموزن این است که در این شاخص تمامی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس وزنی برابر دارند. به تعبیر دیگر، تغییرات قیمت سهام بزرگترین شرکت بورسی به اندازه تغییرات قیمت کوچکترین شرکتهای بورسی بر شاخص کل هموزن تاثیر میگذارد. در نتیجه معاملات جهتدار تاثیری بر شاخص هموزن ندارند و برای تغییر روند این شاخص باید روند کلیه سهام بورسی تغییر کند.
تفاوت عمده این دو شاخص در وزن شرکتهای محاسبهشده در شاخص است که شاخص کل تمایز میان سهامهای بزرگ و کوچک قائل میشود، ولی شاخص هموزن، وزن یکسان برای همه شرکتها در نظر میگیرد. از دید فعالان بازار سرمایه، شاخص کل هموزن دید شفافتری نسبت به روند بازار میدهد و امتیاز بیشتر سهمهای شاخصساز در محاسبات شاخص کل را از آنان میگیرد. وقتی شاخص هموزن منفی است یعنی بازدهی بیش از نصف شرکتهای بازار کاهشیافته است و زمانی که شاخص هموزن مثبت باشد یعنی بازدهی بیش از نصف شرکتهای بازار رشد کرده است. درواقع، شاخصکل معیاری برای رشد بازار نیست.
گاهی شاهد آن هستیم که خیلی از سهمها افتهای زیادی داشتند، ولی شاخص کل صعودی بوده؛ یعنی سرمایه سهامداران از بین رفته، ولی شاخص به سقف میرسد. شاخص هموزن، وزن برابری سهام را نشان میدهد؛ وقتی کلیت بازار منفی است شاخص هموزن منفی و چنانچه کلیت بازار مثبت است شاخص هموزن نیز مثبت خواهد شد، ولی شاخص کل نمیتواند نماینده عمومی قیمتها باشد. روند حرکتی شاخص هموزن به دلیل نوع محاسبات سهام و ضرایب آن آرام بوده و شارپی نیست.
برای اینکه بهتر این مسئله مشخص شود که آیا شرکتهای کوچک رانه اصلی این روزهای بازار سرمایه هستند یا خیر، باید به سراغ دو شاخص مهم شرکتهای بزرگ یعنی شاخص ۵۰ شرکت برتر و ۳۰ شرکت بزرگ رفت.
شاخص ۵۰ شرکت برتر، نمایانگر تغییرات قیمت ۵۰ سهم منتخب از صنایع مختلف بورس است، معمولاً هر سه ماه یکبار، ۵۰ شرکت برتر در بورس اوراق بهادار معرفی میشوند که سهام این شرکتها نسبت به سایر شرکتهای موجود در بورس اوراق بهادار، قابلیت نقدشوندگی بیشتری را دارد. شاخص ۵۰ شرکت برتر میانگین قیمت سهام این ۵۰ شرکت برتر را نشان میدهد. فهرست ۵۰ شرکت فعالتر بورس تهران در تابستان امسال از سوی مدیریت آمار و اطلاعات بورس تهران اعلام شد که به این ترتیب، فولاد مبارکه، هلدینگ پتروشیمی خلیجفارس، ملی مس، شستا و هلدینگ میدکو، پنج شرکت فعالتر بورس همچنین گلگهر، چادرملو، پالایشگاه اصفهان، تاپیکو، پتروشیمی پارس، سرمایهگذاری غدیر، گسترش نفت و گاز پارسیان، سرمایهگذاری امید، پالایشگاه تهران و بانک پاسارگاد در رتبههای ششم تا پانزدهم جدول فعالترین شرکتهای بورسی در سهماهه دوم سال ایستادند.
همچنین رتبههای ۱۶ تا ۳۰ نیز برای شرکتهای بانک ملت، پتروشیمی نوری، توسعه معادن و فلزات، فولاد خوزستان، ایرانخودرو، پالایشگاه بندرعباس، پتروشیمی پردیس، هلدینگ برکت، پتروشیمی جم، گروه مپنا، بانک تجارت، سایپا، مخابرات، بانک پارسیان و سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی به ثبت رسیده است. بانک صادرات، کشتیرانی ایران، پالایشگاه تبریز، اپالکانی پارس، ارتباطات سیار ایران، فولاد کاوه جنوب کیش، مبین انرژی خلیجفارس، گروه پتروشیمی سرمایهگذاری ایرانیان، پتروشیمی شازند، پتروشیمی فنآوران، سرمایهگذاری صدر تامین، پتروشیمی شیراز، گسترش سرمایهگذاری ایرانخودرو، گروه بهمن، فولاد خراسان، پتروشیمی خارک، پتروشیمی بوعلیسینا، باما، گروه پاکشو و سرمایهگذاری گروه توسعه ملی نیز جایگاه ۳۱ تا ۵۰ را به خود اختصاص دادهاند. از دیگر نکات بازار در ماههای اخیر توجه فعالان بازار به شرکتهای کوچک و متوسط در بازار بود.
همواره در دورهای که بازار پررونق است، نمادها و شرکتهای بزرگ بورسی مورد توجه هستند و هر وقت این اتفاق میافتد، یعنی حقوقیهای بازار بهدنبال سفتهبازی در بازار هستند و بازنده اصلی حقیقیها خواهند بود. به همین دلیل در ماههای اخیر رشد شاخصهای ۵۰ شرکت برتر و شاخص ۳۰ شرکت بزرگ مانند شاخص کل رشد نکرده و ملایمتر از بازار بودند و این نشاندهنده این است که توجه به شرکتهای کوچکتر بیشتر بوده است. سهام شناور مورد استفاده در محاسبه شاخص ۳۰ شرکت بزرگ هم به صورت فصلی مورد بازنگری قرار میگیرد.
شاخص ۳۰ شرکت بزرگ نیز برای بورس مهم است. وزن هر شرکت در شاخص ۳۰ شرکت بزرگ به وسیله ضریب سرمایه تعیین میشود که این ضریب برای همه شرکتها در شاخص ۳۰ شرکت بزرگ، ۱۵ درصد تعیینشده است. ضریب سرمایه به صورت سالانه و در سومین چهارشنبه اسفندماه هر سال بازنگری خواهد شد. شرکتهایی ماند مخابرات ایران، پتروشیمی بوعلی، پتروشیمی پارس، کشتیرانی جمهوری اسلامی، سایپا، ایرانخودرو، مپنا و شرکتهای بزرگ دیگر هستند.
شرکت بورس اوراق بهادار از سال ۱۳۸۷ پیگیر طراحی شاخصهای جدید شد تا اینکه یکسال بعد از عملیاتی شدن شاخص سهام شناور آزاد، شاخص ۳۰ شرکت بزرگ هم بهکار گرفته شد؛ شاخصی که میتواند نماگر وضعیت واقعی بازار سهام کشور و جایگزین شایستهای برای دیگر شاخصها باشد. شاخص ۳۰ شرکت بزرگ که طبق استانداردهای جهانی طراحی شده بر مبنای عدد ۱۰۰۰ واحدی در بورس تهران بهطور رسمی بهکارگرفته شد، این اتفاق طبق مصوبه ۲۶ مرداد سال ۱۳۸۸ شورای بورس و انجام کارهای فنی و همچنین طی دوره آزمایشی چهارماهه (از اردیبهشت تا پایان مرداد ۸۹) رخ داده است. شاخص TEFIX۳۰ یا همان شاخص ۳۰ شرکت بزرگ شاخصی است که بهصورت میانگین وزنی و براساس سهام شناور آزاد محاسبه میشود و عملکرد ۳۰ شرکت بزرگ پذیرفتهشده در بورس تهران را اندازهگیری میکند.