علیرضا دبیر در تمام اتفاقات رخداده به عنوان حاشیههای اطراف فدراسیون کشتی به نوعی نقش کنشگر را داشته است. او خودش تصمیم گرفت در جلسه با وزیر ورزش و در حالی که پشت میز نشسته بود قامت ببندد و نماز بخواند. او خودش تصمیم گرفت در جلسه هیات کشتی استان مازندران یک خبرنگار را با استفاده از «اختیارات قانونی» بیرون کند. دبیر خودش خواست در مصاحبه با خبرگزاری دولت علیه یک چهره محبوب کشتی موضع منفی بگیرد.
بنابراین طبیعی است که رسانهها نسبت به رفتارهای رییس فدراسیون مانند هر مسوول دیگری واکنش نشان بدهند و از او سوال کنند. اینکه چرا تصمیم گرفته وسط یک جلسه رسمی سراغ نماز مستحبی برود یا سر یک جمله ساده با خبرنگار وارد کلکل شود و بگوید تا او در این جلسه است من حرفی نمیزنم و از حراست بخواهد او را بیندازد بیرون.
علیرضا دبیر به عنوان رییس فدراسیون کشتی کارنامه پرفرازونشیبی داشته. موفقیتهایی به دست آورده و شکستهایی دیده است. مثل همه روسای فدراسیونها. اما آنچه او را از دیگران متمایز کرده رفتارهایی است صرفا شخصی و بدون ارتباط با جایگاه رییس فدراسیون که گاهی انتقادبرانگیز میشود. همانند پوشیدن شلوار شش جیب در جلسه رسمی با مقامات خارجی یا چرخاندن تسبیح روی سکوهای مسابقات جهانی.
در آستانه انتخابات فدراسیون کشتی که با ثبتنام سریع علیرضا دبیر به عنوان نامزد همراه بود میتوان به این نکات اشاره کرد و از علیرضا دبیر یک درخواست واضح داشت. اگر او واقعا اعتقاد دارد که کشتی به عنوان ورزش اول کشور باید از همه حواشی به دور باشد، همانطور که او از کشتیگیران خواسته از اظهارنظر سیاسی اجتماعی بپرهیزند و تمرکزشان را بگذارند روی کشتی و به همان شکل که از مقامات درخواست میکند توجه بیشتری به این رشته پرافتخار کنند، خودش به عنوان رییس فدراسیون این کارها را به عنوان نفر نخست انجام دهد.
علیرضا دبیر باید بداند بین رفتار «درست» و رفتار «حاشیهساز» تفاوت وجود دارد. یعنی حتی اگر بپذیریم همه رفتارهای دبیر درست بوده، اما همچنان این نقد به او وارد است که رفتارهایش حاشیهساز است.
او به عنوان یک چهره حقوقی باید بداند شاید از منظر اینکه فرصت نداشته در ملاقات با فلان مهمان خارجی لباس عوض کند درست باشد که شلوار شش جیب بپوشد، اما این اقدام او حاشیهساز میشود. شاید اشکالی نداشته باشد که در جلسه با وزیر نماز بخواند، اما باید متوجه باشد که این کار بسیار واکنشبرانگیز میشود. او باید در نظر بگیرد که برخورد سلبی با یک خبرنگار آنهم سر یک موضوع ساده حتی اگر از منظر حقوقی و جایگاه رییس مجمع قانونی بوده، اما جنجال ساز میشود و تمام این حاشیهها و واکنشها و جنجالها حتی اگر به صورت مستقیم روی وجهه کشتی تاثیر نگذارد دستکم بخشی از توان و تمرکز رییس فدراسیون را میگیرد. بالاخره همین که دبیر مجبور میشود بعد از اخراج آن خبرنگار به روابط عمومی فدراسیون بگوید و جوابیه بفرستد یعنی کار حاشیهای. این مساله شق دومی هم دارد که البته از یک نگاه منفی نگر میآید. اینکه دبیر بسیاری از این رفتارها را با علم به واکنشبرانگیز بودن و حاشیهسازی انجام میدهد آنهم برای مقاصدی که کسی فعلا از آن اطلاعی ندارد. البته امید است که اینچنین نباشد.