اعتماد نوشت: ساعت حدود ۴ عصر دیروز برای نخستینبار خبر استعفای بهزاد نبوی در ایلنا منتشر شد و بلافاصله پس از آن در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هم بازتاب پیدا کرد. چهرهای که دوران پرفراز و نشیبی از سالهای قبل از انقلاب تا پیروزی انقلاب و دوران پس از تشکیل جمهوری اسلامی در عرصه کنشگری سیاسی کشور را طی کرد و نهایتا با استعفا از جبهه اصلاحات قلمروی دیگری را برای کنشگری سیاسی خود انتخاب کرد.
نبوی در شمایل رییس جبهه اصلاحات درباره کنارهگیری از این مقام به ایلنا گفت: «مدت دو ساله من در ریاست جبهه اصلاحات به پایان رسید و دیگر سمتی در جبهه ندارم.» وی در پاسخ به این سوال که آیا تمایل به ادامه همکاری در جبهه اصلاحات را دارد، گفت: «به دلیل مشکلات جسمی و همچنین بالا بودن سن دیگر امکان حضور در جبهه را ندارم.»
برخی منابع پشت پرده استعفای بهزاد از جبهه اصلاحات را به شکل دیگری گزارش میکنند. این منابع میگویند برخی رفتارهای رادیکال در منتهی الیه چپ طیفهای اصلاحطلب ریشه اصلی این استعفا بوده است، گروهی دیگر هم به مطالبات فراتر از قانون برخی افراد و جریانات اشاره میکنند که باعث شد بهزاد عطای حضور در جبهه اصلاحات را به لقای آن ببخشد.
از هر منظری که به موضوع نگاه کنیم، نمیتوان از یک واقعیت عبور کرد و آن اینکه نقش بهزاد نبوی در رخدادهای معاصر کشورمان نقشی برجسته و اثرگذار بوده است. از دوران ابتدایی انقلاب و تشکیل ساختارهای حاکمیتی گرفته تا دوران اصلاحات و شکلگیری مطالبات اصلاحی در جمهوری اسلامی تا ظهور حسن روحانی و جبهه اعتدال و... ردپایی از نام بهزاد را میتوان پیدا کرد.
نبوی که در رزومه خود از معاونت نخستوزیر در امور اجرایی در دولت محمدعلی رجایی، محمدرضا مهدویکنی و میرحسین موسوی، همچنین وزیر صنایع سنگین در دولت میرحسین موسوی، نمایندگی و نایبرییسی مجلس در دوره ششم مجلس و ریاست ستاد بسیج اقتصادی در دوران جنگ ایران و عراق را داشت، طی سالهای اخیر در قالب رییس جبهه اصلاحات به فعالیت سیاسی میپرداخت. در ایام پسااصلاحات، اما نبوی در شمایل نقطه کانونی فعالیتهای اجرایی اصلاحطلبانه نقشآفرینی میکرد و همواره بر کنشگری سیاسی زیر چتر قانون اساسی پافشاری میکرد.
در رخدادهای سال ۸۸ بهزاد نبوی هم مانند بسیاری از چهرههای اصلاحطلب دستگیر و با حکم ۶ سال حبس مواجه شد. آخرین اظهارنظر نبوی درخصوص رخدادهای اعتراضی اخیر بازتابهای فراوانی در فضای عمومی جامعه و موافقان و مخالفان فراوانی پیدا کرد.
بهزاد نبوی در واکنش به اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران اعلام کرد: «بهرغم شرایط نامساعد برای ادامه فعالیت سیاسی، کماکان باید حرکت اصلاحی را ادامه دهیم. فیالمثل در ماجرای مهسا امینی جبهه در اولین روز، بیانیه داد و به رییس قوه قضاییه نامه نوشت، ولی قطعا نمیتوانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه میدهند، همسو شویم.» اظهاراتی که با انتقادات جدی در فضای مجازی مواجه شد و برخی آن را به معنای عبور نبوی از مطالبات جوانان فرض کردند.
نبوی، اما همچنان بر کنشگری مسالمتجویانه ذیل قانون اساسی تاکید داشت و معتقد بود در صورت فراهم شدن کنشگری اصلاحی نباید به سمت رفتارهای رادیکال گام برداشت. استعفای چریک پیر پرده تازهای از حیات سیاسی بهزاد نبوی را نمایان کرد؛ برخی تحلیلگران معتقدند این استعفا در واکنش به فضای خاص سیاسی کشور اجرایی شده و برخی دیگر از تحلیلگران خستگی و نیاز به استراحت را ریشه این استعفا ارزیابی میکنند. در این میان منتقدان نبوی هم به محافظهکاری بیش از حد نبوی در رخدادهای سیاسی اخیر اشاره کرده و او را نواختند. چریک پیر دهههای ۶۰ تا ۸۰ ودر دهه ۹۰ و سالهای پس از آن اعلام کرد که دیگر مایل نیست او را چریک پیر خطاب کنند.
فاطمه راکعی نایبرییس جبهه اصلاحات درخصوص استعفای بهزاد نبوی میگوید: «بهزاد نبوی از معدود شخصیتهای برجسته و کارکشته عرصه سیاست است که بسیار مورد احترام فعالان حوزه سیاسی و مردم به ویژه اصلاحطلبان است. به طور کلی مشی بهزاد نبوی در جبهه اصلاحات با توجه به اینکه من از نزدیک با ایشان همکاری داشتم، به جز خیرخواهی و آرزوی پیشرفت برای ملت و کشور چیزی نبود. حتی در بسیاری از موارد بهزاد نبوی از آبروی خودش مایه گذاشت تا گرهی از مشکلات باز شود و زمینه برای افزایش مشارکتهای عمومی فراهم شود.»
او ادامه داد: «این درحالی است که بسیاری از فعالان سیاسی معتقد بودند، مسیر گفتگو و رایزنی با مسوولان ارشد کشور بسته شده است و گفتگو فایدهای ندارد، اما بهزاد نبوی اعلام کردند در راستای منافع کشور و در مسیر اصول اصلاحطلبی به تنهایی باب گفتگو با مسوولان را باز میکنند، نگرانیهای عمومی را منتقل میکند و مطالبات مردم را دنبال میکنند تا کشور به وضعیت بحرانی و غیرقابل بازگشت نرسد. من فکر میکنم، استعفای بهزاد نبوی دلایل مختلفی داشته باشد. یکی اینکه احساس کرده روشهای اتخاذ شده از سوی جبهه اصلاحات که در کمال حسننیت صورت گرفته است از بازدهی لازم برخوردار نبوده است. این درحالی است که مطالبات مردم مشخص است و این مطالبات به حاکمیت منتقل شدند، اما از سوی مقابل پالسهای مثبت ارسال نشد.»
راکعی گفت: «از سوی دیگر برخی افراد و جریانات هم در طیف اصلاحطلبان وجود داشتند که راهبردی متفاوت با رویکردهای ایشان را خواستار بودند و معتقد بودند این روشهای فعلی نتیجهبخش نیست، بنابراین باید راهبردهای متفاوتی در پیش گرفته شود. ممکن است این موارد هم دلیلی بر تصمیم بهزاد نبوی باشد. البته باتوجه به شناختی که از بهزاد نبوی دارم، معتقدم این مسائل اهمیت زیادی در تصمیم او نداشته است. بیشتر احساس نوع خاصی از حرفناشنوی در مقابل این همه حسننیت از سوی مقامات از یکطرف و برخی افراد و جریانات سیاسی در این تصمیم نقش داشته است.»
درنهایت هم به نظر میرسد فضای سیاسی برای شنیدن اظهار نظرهای چهرههایی از جنس بهزاد نبوی فراهم نباشد. برای حضور سازنده در عرصه سیاسی باید فضای لازم مهیا و زمینه مشارکت فراهم باشد. یک چنین فضایی وجود نداشت، بنابراین بهزاد نبوی ترجیح داد که در اتمسفر دیگری به فعالیت ادامه دهد. نهایتا هم باید به رفتار حرفهای و قانونگرایی ایشان اشاره کنم. بعد از پایان دوره مدیریتیشان ترجیح دادند مطابق قانون فرصت را دراختیار دیگران قرار دهند و خودشان مطابق قانون از دایره تصمیمسازیهای جبهه اصلاحات خارج شوند.»
مرتضی الویری سیاستمدار ایرانی و رییس اسبق شورای عالی استانها درخصوص استعفای بهزاد نبوی به «اعتماد» میگوید: «من از جزییات استعفای آقای نبوی باخبر نیستم، اما میدانم که از مدتها قبل خواستار خروج از مسوولیتهایشان در جبهه اصلاحات بودند. بنا به دلایل مختلفی هم این درخواست برای استعفا وجود داشته است که هیچکس بهتر از خودشان نمیتوانند درباره آن توضیح دهند. اما بهزاد نبوی یکی از شخصیتهای انقلابی است که پاکدستی و بدون حاشیه بودن ایشان برای همه مشخص است.»
او با اشاره به اینکه حضور بهزاد نبوی در هر جایی که باشد مغتنم است، گفت: «بنابراین چه در جبهه اصلاحات و فعالیتهای حزبی باشد و چه در جایگاه دیگری خدمت کند به عنوان یک شخصیت باهویت، راسخ و کاربلد موردنیاز کشور برای عبور از بحرانهای پیش رو است.» الویری در پاسخ به این پرسش خبرنگار اعتماد که خلأ ناشی از عدم حضور چهرههای کارکشته سیاسی چیست؟ گفت: «افرادی مانند بهزاد نبوی هرگز خود را از فعالیتهای سیاسی بازنشسته نمیکنند. پیگیری مطالبات مردم با پوست و خون یک چنین افرادی آمیخته شده است. من مطمئن هستم آقای نبوی تا نفس دارند برای تحقق آزادی و عدالت و سامان یافتن مشکلات کشور تلاش میکنند. هرگز باور ندارم که او با استعفا از یک مسوولیت خاص، مسوولیتهای مهم خود را در عرصه کنشگری سیاسی فراموش کند.»
او خاطرنشان کرد: «یک کنشگر سیاسی ممکن است در یک مقطع خاص احساس کند در یک مجموعه و تشکل خاص نتواند نقش مدنظر خود را ایفا کند. طبیعی است که این فرد از یک جایگاه به جایگاه دیگری نقل مکان کرده و مطالبات مردم را دنبال کند. من شرایط کشور را به گونهای نمیبینم که چهرههایی مانند نبوی از عرصه کنشگری سیاسی دور بماند. معتقدم هم مردم و هم کشور به چهرههایی از جنس نبوی نیاز دارند. باید زمینه برای استفاده از ظرفیتهای بالای یک چنین چهرههایی فراهم شود تا زمینه عبور از چالشها فراهم شود.»
علی باقری عضو هیات رییسه جبهه اصلاحات با بیان اینکه «آقای نبوی استعفا نداده است»، گفت: «دوره دو ساله ایشان تمام شده است. طبق نظامنامه جبهه اصلاحات، اعضای حقیقی جبهه باید در پایان دو سالشان، تجدید انتخاب شوند.» او افزود: «این تجدید انتخاب یک فرآیندی دارد که تصور میکنم تا پایان سال جاری تکمیل شود.»
باقری ادامه داد: «انتخابات هیات رییسه بحثی متاخر نسبت به انتخاب ۱۵ نفر حقیقی جبهه اصلاحات است. پس از تکمیل فرآیند برای مشخص شدن ۱۵ نفر حقیقی، آنها با نمایندگان احزاب و تشکلهای عضو جبهه اصلاحات مجمع عمومی برگزار میکنند و هیات رییسه جدید جبهه اصلاحات انتخاب میشوند.» او بار دیگر تاکید کرد که «آقای نبوی هیچ استعفایی نداده است و اینکه بخواهند بمانند یا خیر، هنوز معلوم نیست. از ایشان نظر قطعی مبنی بر عدم حضور نداریم. در آینده این موضوعات روشن خواهد شد.»