مجتبي نجفي> ديويد آلبرايت كارشناس مسائل بينالملل و تحليلگر پرونده هستهاي ايران به همراه پل برانان و آندرا استريكر در موسسه علم و امنيت بينالمللي (آي اساي اس) مانند برخي از رسانههاي غربي مبني بر پيشنهاد تازه تبادل سوخت ايالات متحده آمريكا به ايران را بررسي كرده است.
اين سه تحليلگر با اشاره به اينكه اين موسسه از طرح ايالات متحده براي ارسال اورانيوم با غناي كم ايران به روسيه براي تبديل آن به سوخت هستهاي با غناي بالا جهت استفاده در نيروگاه بوشهر اطلاع يافته است، دلايل ارائه اين طرح را از منظر دولت آمريكا شرح داده اند. در نظر مقامات آمريكايي نخستين دليل كاهش ذخيره سوخت در ايران است. زيرا طبق اين استدلال ميزان سوخت فعلي در ايران ميتواند به سرعت براي توليد تسليحات اتمي به ميزان كافي غني شود.
نويسندگان سپس به ساير ادعاهاي دولت آمريكا اشاره كردهاند. مانند اينكه امكان دارد در صورت عدم تبادل سوخت فرصت يك پاسخ سياسي مناسب از سوي جامعه بينالملل در مقابل توانايي ايران سلب شود. اما نويسندگان اين مقاله تلاش كردهاند استدلالهاي دولت آمريكا را رد كنند. آنها مدعي هستند پيشنهاد تازه براي توليد سوخت نيروگاه بوشهر به معناي مشروعيت بخشي بينالمللي به برنامه غني سازي اورانيوم در ايران است هدفي كه ساليان طولاني ايران به دنبال آن بوده است.
اين مشروعيت بخشي ميتواند استدلالهاي لازم را براي كشورمان جهت توسعه برنامه هستهاي و گسترش توانايي اتمياش و افزايش سانتريفوژهايش فراهم كند. به نظر نويسندگان مقاله اين پيشنهاد همچنين ميتواند به هدف اصلي قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد ضربه بزند. در اين قطعنامهها از ايران خواسته شده غني سازي اورانيوم را تعليق كند.
نويسندگان مقاله ضمن اينكه مدعي شدهاند كه ايران اعتماد لازم را براي اينكه نشان دهد برنامه هسته اياش صلحآميز است ايجاد نكرده ، معتقد هستند كه تامين سوخت مورد نياز براي نيروگاه بوشهر ميتواند تلاشهاي صورت گرفته براي ممانعت ايران از توليد تسليحات هستهاي را در معرض خطر قرار دهد. در اين مقاله همچنين نويسندگان از افزايش اورانيوم 5/ 3 درصد با غناي كم از سوي ايران ابراز نگراني كردهاند و مدعي شدهاند ميزان ذخيره اين اورانيوم به 2500 كيلوگرم رسيده است.
ديويد آلبرايت به همراه دو همكارش مانند اسرائيليها مدعي شدهاند اين ميزان ذخيره اورانيوم براي ساخت دو سلاح هستهاي كافي است. در اين مقاله همچنين تامين سوخت براي رآكتور تهران كه سال گذشته در مذاكرات وين پيشنهاد شد با پيشنهاد جديد آمريكا و متحدانش براي تامين سوخت نيروگاه بوشهر مقايسه شده و ادعا شده كه رآكتور بوشهر 500 برابر بيشتر از رآكتور تهران انرژي توليد ميكند. به اعتقاد نويسندگان پيشنهاد تازه مزيت بيشتري براي ايرانيها دارد. نويسندگان سپس مزاياي اين پيشنهاد جديد را عنوان ميكنند.
در نظر آنها ايران با اين ايده جديد مشروعيت بينالمللي به برنامه هستهاي خود ميدهد و اين خود نخستين مزيت است. با اين ايده جديد تمامي پيشنهادهاي تعليق رد ميشوند و ايران با استفاده از نيروگاه بوشهر ميتواند برنامه غني سازي اورانيوم خود را توجيه كند. در نتيجه هدف اصلي گروه 5+1 از مذاكرات مبني بر توقف و بعد هم تعليق غني سازي اورانيوم در معرض خطر قرار خواهد گرفت. ايران نيز به اين بهانه كارخانههاي غني سازي خود را افزايش خواهد داد.
نويسندگان سپس ادعا كردهاند ايران از اين طريق ميتوانند به تلاشهاي خود براي غني سازي اورانيوم ادامه دهد. نويسندگان با اشاره به اينكه در اواسط سال 2000 در جريان مذاكرات اتحاديه اروپا با ايران مشابه چنين پيشنهادي از سوي ايران ارائه شده اما مورد پذيرش قرار نگرفته است درخواست كردهاند گروه 1+5 و شركايش بايد سسيستم فعلي يعني تهيه سوخت نيروگاه بوشهر در روسيه را ادامه دهند بدون اينكه ايران را به كسب تواناييهاي لازم براي غني سازي اورانيوم در داخل كشور خود تشويق كنند. آنها همچنين ادامه سياستهاي تحريم و فشار عليه ايران براي جلوگيري از كسب تواناييهاي لازم در زمينه غني سازي و توليد سانتريفوژها را پيشنهاد كردهاند.