رئیس انجمن تغذیه ایران گفت: در حال حاضر شاهد آن هستیم که در جامعه ایرانی قدرت خرید به شدت کاهش پیدا کرده که این تاثیر مستقیمی بر سبد مصرفی خانوار دارد. نخست ما پیشنهاد رژیمهای جایگزین را مطرح کردیم، برای مثال گفته شد اگر توانایی تهیه گوشت قرمز را ندارید حبوبات و پروتئینهای گیاهی را جایگزین آن کنید، اما امروز میبینیم که آنها هم هرروز گرانتر میشوند.
جلالالدین میرزای رزاز، رئیس انجمن تغذیه ایران با تاکید بر تخصیص سبدهای خوراکی خانوار برای حل بحران سوءتغذیه گفت: تغییر شرایط اقتصادی و ایجاد تورم در هر جامعه، مشکلات گستردهای را با خود به همراه دارد. اگر این تورم بخواهد بر سبد مصرفی خانوارها تاثیر بگذارد؛ مشکلات جدیتری را در درازمدت ایجاد میکند.
به گزارش هم میهن، وی افزود: در حال حاضر شاهد آن هستیم که در جامعه ایرانی قدرت خرید به شدت کاهش پیدا کرده که این تاثیر مستقیمی بر سبد مصرفی خانوار دارد. نخست ما پیشنهاد رژیمهای جایگزین را مطرح کردیم، برای مثال گفته شد اگر توانایی تهیه گوشت قرمز را ندارید حبوبات و پروتئینهای گیاهی را جایگزین آن کنید، اما امروز میبینیم که آنها هم هرروز گرانتر میشوند.
طبق تعاریف مراجع دولتی که جامعه را به دهکهای مختلف طبقاتی تقسیم کرده است، دهکهای پایینتر در این بین آسیبپذیرتر هستند. من فکر میکنم واریز یارانههای نقدی این بحران را حل نمیکند، چراکه ممکن است مردم درگیر گرفتاریهای دیگری باشند و باز هم این پول صرف تامین غذای سالم نشود. در اینجا بهترین روش ممکن، تخصیص سبد خوراکی بهجای یارانه نقدی است.
میرزای رزاز در پاسخ به این سوال که آیا مشکلی به این گستردگی، با پخش سبد خوراکی قابلحل خواهد بود یا آنکه در این روش تکلیف دهکهای متوسط که آنها نیز دچار این بحران خواهند بود چه میشود، توضیح میدهد: اگر ما ۳۰ تا ۴۰ درصد از جمعیت آسیبپذیر را تحت پوشش قرار دهیم، اقدام بزرگی در این راه کردهایم و آنطور نیست که بیتاثیر باشد. در این مدت هم سازمانهای مختلفی اقدام به پخش سبدهای خوراکی در بین مناطق محروم داشتهاند که نباید این اتفاق سیر نزولی پیدا کند یا متوقف شود.
درخصوص قشر متوسط هم میتوانم بگویم اول آنکه ما باید اولویت را به دهکهای آسیبپذیر اختصاص دهیم و بعد آن برسیم به دهکهای متوسط. من فکر میکنم این طبقه متوسط بهحد زیادی درگیر این بحران نمیشوند، شاید مصرفها آنها محدود شود، اما متوقف نمیشود که این خود خوب است.
ما حدود ۲۰ تا ۳۰ میلیون نفر در خانوادههای کارمندان وابسته به دولت یا ... داریم که جزو بیمههای تامین اجتماعی هستند. آنها مستمریبگیر هستند و میتوانند حداقل هزینههای خانواده خود را تامین کنند و شرایطشان از قشرهای ضعیف بهتر است. دولت هم توان توزیع سبدهای غذایی بین همه مردم را نخواهد داشت؛ پس باید از یک نقطهای شروع کرد تا جلو رفت و بتوان امید داشت یک روز اقشار متوسط هم تحت حمایت دولت قرار بگیرند.
او در توضیح وجود یا عدموجود آمار دقیق از وضعیت تغذیه خانوارهای حال حاضر ایرانی، ادامه میدهد: ما در انستیتوی تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور هر پنج سال یکبار سرانه مصرف خانوار را در زمینه مواد غذایی در کل کشور و در قالب هشت هزار خانوار از تمام استانها محاسبه میکنیم. آخرینبار مربوط به یک سالونیم پیش میشود که هنوز نتایج آن استخراج نشده است. ما امیدواریم این آمار تا دوماه آینده منتشر شود که من مطمئنم خیلی کمککننده خواهد بود.
رئیس انجمن تغذیه ایران در ادامه درباره آسیبهای رابطه بین افزایش تورم و به دنبال آن تشویق دولت به فرزندآوری توضیح میدهد: وقتی یک زن باردار میشود، نیازهای تغذیهاش افزایش پیدا میکند. یک مادر باردار در طول بارداری خود حدود ۱۰ تا ۱۱ کیلو وزنگیری دارد؛ این وزنگیری مستلزم یک تغذیه باکیفیت و غنی است که تاثیر مستقیمی بر رشد و نمو جنین دارد. وقتی نیازهای مادر تامین نشود، بارداری نرمالی را هم طی نخواهد کرد.
وقتی جنین متولد میشود، تمام نیازهای اولیه او از مادر گرفته میشود؛ پس در اینجا اگر مادر ضعیف باشد بیشترین آسیب را او میبیند. آثار سوءتغذیه هم در ابتدا آشکار نیست یعنی ممکن است فرزند متولدشده در ابتدا سالم به نظر برسد، اما در طول سالیان این آسیبهای حاصل از تغذیه ناسالم یا ناکافی آشکار خواهد شد. ما هستیم که باید برای مادرها شرایط تغذیه سالم را مهیا کنیم چراکه سیستم دستگاه عصبی مرکزی تا چند ماه بعد از متولد شدن نوزاد هم ادامه دارد. من به جرأت میتوانم بگویم در شرایطی که مادر دچار سوءتغذیه باشد؛ آسیبهای غیرقابل بازگشتی بهدنبال آن خواهد بود.