کیهان نوشت: معاون سیاسی دفتر روحانی در زمان ریاست جمهوری وی، به جای تخطئه سیاستهای خصمانه آمریکا و اروپا، سیاستورزی یک سال و نیم اخیر ایران را عامل تشدید تنشها معرفی کرد!
حمید ابوطالبی همان کسی است که بلافاصله پس از هیجانات برجام، به عنوان سفیر دولت روحانی برای نمایندگان ایران در سازمان ملل معرفی شد، اما مورد بیاحترامی مقامات آمریکایی قرار گرفت و از صدور ویزا به وی نیز ممانعت به عمل آمد.
با این حال، ذرهای از اعتماد و ارادت و خوشبینی وی به طرف غربی کاسته نشده و همواره در تحلیلها، به سمت آن طرف غش میکند.
او در گفتگو با روزنامه اعتماد و درباره قطعنامه پارلمان اتحادیه اروپا علیه سپاه پاسداران مدعی شد: ایران و غرب وارد بحرانی عمیق و چالشهایی ویژه شدهاند. رابطه ایران و اروپا هم در همان مسیری است که شبیه رابطه ایران و آمریکا شود. این امر نتیجه سیاستورزیهای یکسال و اندی اخیر در داخل و خارج و در رابطه با اروپا و بیتوجهی به تبعات برهم زدن توازن استراتژیک منطقهای است. تبعات آن هم همان تبعاتی است که اقدامات آمریکا ایجاد کرد. البته به وجهی گستردهتر و البته اکنون با اضافه شدن اروپا عمیقتر. از آنجا که در این یکی، دو سال ما اصولاً افراطیتر از سیاستورزیهای دوران جنگ سرد عمل میکنیم، انتهای این مسیر نیز به نظر من قطع کامل روابط با غرب خواهد بود.
وی در پاسخ این سؤال که منظور شما از برهم زدن توازن استراتژیک منطقهای چیست؟ گفت: «من پیش از این به کرات مطرح کرده بودم که اروپا یکی از مراکز ثقل دیپلماسی ایران و متوازن کننده روابط خارجی کشور در برابر روسیه و چین و بحرانها است و تأکید کرده بودم که هر گونه تنش مهم در روابط ایران و اروپا، معنایی جز بحرانی ساختن دیپلماسی کشور و از میان رفتن توازن حیاتی سیاست خارجی ایران نخواهد داشت. متأسفانه توسعه همکاریهای امنیتی- نظامی رو به رشد ایران و روسیه توازن استراتژیک منطقه را بر هم زده و اعراب را برآن داشته تا با توسعه روابط با چین، عراق، کره جنوبی و... از یک سو و اسرائیل و غرب از سوی دیگر، گامهای ویژه برای برقراری دوباره این توازن راهبردی فروریخته شده- با دعوت از آنان به حضور نظامی و امنیتی- بردارند. آنگونه که در این رقابت استراتژیک، تواناییهای منطقهای ایران کاهش یافته و روسیه و ایران قادر به ایجاد چالشهای هژمونیک نباشند.»
برخلاف ادعای حمید ابوطالبی، مواضع خصمانه طرف اروپای (غربی) مربوط به یک سال و نیم اخیر نیست، بلکه به تصریح آقای ظریف، اروپاییها در ماجرای اجرای برجام یازده تعهد خود را نقض کردند و در تمام چند سال صبر و حوصله منفعلانه دولت روحانی، این دولت را بازی دادند و حتی وعدههای توهینآمیز آنها مبنی بر راهاندازی کانال اسپیوی و اینستکس هم عملی نشد.
از سوی دیگر، دولت آمریکا در همان دوره بود که سپاه پاسداران را در فهرست گروههای تروریستی قرار داد و اقدام به ترور جنایتکارانه شهید سلیمانی کرد و حال آن که زمان جنگ اوکراین و حواشی آن اصلاً پیش نیامده بود تا طرف غربی بهانهجویی کند. در عین حال آقای ظریف آخرین بار در گزارشی به مجلس، اعتراف تلخی کرد مبنی بر این که: «اگر با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب اصلی سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم، دوستانمان سرخورده نمیشدند و در دوران سختی رهایمان نمیکردند».
اولاً و ثالثاً دولتهای اروپایی به عنوان پارسنگ و بازیچه دولت آمریکا- چنانکه در برجام نشان دادند- چگونه میتوانستند «مرکز ثقل دیپلماسی ایران و متوازنکننده روابط خارجی کشور در برابر روسیه و چین» باشند و حال آنکه خود پای ثابت تخاصم و شیطنت و تحریم علیه کشورمان در مقاطع مختلف بودهاند؟ آقای ابوطالبی یا مرکز ثقل و متوازنکننده را متوجه نمیشود، یا دولتهای اروپایی متخاصم در قضایای اخیر را نمیشناسد، و یا اینکه به هر دو موضوع علم دارد، اما مأمور است اقدامات خباثتآلود دولتهای اروپایی را مالهکشی کند.
به نظر میرسد با شناخت شخصیت امثال ابوطالبی، بهتر بتوان فهمید که چه کسانی در دولت سابق، دیپلماسی کشور را در قبال غرب و شرق فلج کردند و موجب خسارات غرب در پایمال کردن حقوق برجامی ایران شدند.