فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
آفرین بر نفست باد که خوش بردی بویشرح لغت: سفله طبع: به کسر اول پست خو / بیخ نیکی: بیخ درخت نیکی / مفرما: مکن
ای ساقی! هنگام بهار است تو بر لب جویی. نمی گویم چه کن. اگر صاحبدلی، خودت بازگو. مقصود او از این شعر این است که، سالکان زمانی می توانند به بارگاه دوست راه یابند که ضمیر خود را از ناپاکی ها بشویند . آینه ی دل را صافی سازند. در این صورت به لقای دوست دست خواهند یافت و شهد وصال را خواهند نوشید.
شک و تردید و دودلی روح تو را آزار می دهد. مطمئن باش که هر تصمیمی بگیری، بهتر از بلا تکایفی و حیرانی ست. سعی کن شرایط را بسنجی و به نتیجه ی دلخواه برسی.