فرارو- ما به دنیای گالیله در برابر واتیکان بازگشتهایم. مخالفان علمی بار دیگر به دلیل عقایدشان ساکت و طرد میشوند. گالیله نماد رویارویی عقل با تعصب کلیسا بود. ما اکنون خود را در قرون وسطی یافتهایم زمانی که دانشمندان از مخالفت با حقیقت خدشه ناپذیر "اقتدار" منع میشدند.
به گزارش فرارو دیلی تلگراف، با پایان یافتن سالی که در آن زندگی کردیم. به طور رسمی به وضعیت عادی بازگشتهایم. حال باید یک پرسش ناراحت کننده را مطرح کنیم. چه اتفاقی بر روی سیاره زمین رخ داده است؟
ما در دورهای زندگی کردهایم که زمانی حتی فکر کردن به تعلیق آزادیهای اساسی غیر قابل تصور بود. دورانی که حتی اکثر دولتهای تمامیت خواه نیز جرات تحمیل مداخلات دولت در زندگی شخصی را نداشتند. حالا ما همراه با اکثر جوامع دموکراتیک غربی این مداخلات را پذیرفتیم.
درس مهمی که توسط افراد صاحب قدرت و مشاورانشان در این بازه زمانی آموخته شده، آن است که ترس اهرم کارآمدی میباشد. به نظر میرسد جمعیتی که بهطور سیستماتیک و بیامان میترسند تقریبا از هر چیزی دست میکشند.
پدیده کووید، آموزشی ارزشمند در تکنیکهای کنترل ذهن عمومی ارائه داده است: این فرمول با کمک تبلیغات پیچیده به توصیههای شگفت آور و موفق از اضطراب جمعی (زندگی شما در خطر است) و اجبار اخلاقی (شما جان دیگران را در معرض خطر قرار میدهید) تبدیل شد. با این وجود، تنها تکرار بی پایان پیام نبود که انطباق جهانی و غیرمنتظره را انجام داد. سرکوب همه جانبه مخالفان حتی زمانی که از سوی منابع متخصص مطرح میشد و ممانعت از استدلال متضاد حتی زمانی که با شواهد صورت میگرفت هم به این روند کمک کرد.
اکنون نخبگان حکومتی که امیدوار هستند سیاستی را آغاز کنند ولی با مقاومت شدید عمومی روبرو میشوند از همین نسخه استفاده میکنند. ابتدا به مردم میگویند که آنان یا فرزندان و نوههایشان در صورت عدم رعایت آن سیاست جانشان را از دست خواهند داد؛ سپس هرگونه استدلال، نقد یا مخالفتی با این پیش بینی را ممنوع میکنند.
وقتی قوانین کشور اجازه نمیدهد که تمام عقاید مخالف را از بین ببرند، به سادگی انبوه اهانت و بدنامی را برای مخالفان ترتیب میدهند تا شهرت آنان تضعیف شود. با این وجود، این نبرد دیروز است. کووید به عنوان یک رویداد تاریخی به پایان رسیده است. بیایید در مورد چگونگی عملکرد استفاده از اهرم ترس که اکنون بخشی پذیرفته شده از زرادخانه سیاست دموکراتیک است در حال و آینده صحبت کنیم.
به نظر میرسد یک مدل بسیار مشابه از اضطراب و باج خواهی اخلاقی در مورد تغییر آب و هوا اعمال میشود. در اینجا بحث بر سر آن است که سیاستها برای رسیدگی به این موضوع چگونه تنظیم شدهاند.
واژگان به کار برده شده بسیار مهم هستند و به نظر میرسد شباهت نگرانکنندهای بین زبان کارزار آب و هوایی و زبانی که در مورد کووید مورد استفاده قرار میگرفت وجود دارد. ویروس کووید از سوی سیاستمداران و مقامهای پزشکی به عنوان یک دشمن حساس برای نابود کردن زندگی انسانها به تصویر کشیده میشد و به مثابه دشمن زمان جنگ بود با این تفاوت که گفته میشد کووید بدتر بود، زیرا "نامرئی" هم بود.
البته این استدلال کاملا درست نبود: ویروس کووید ارگانیسمی بود که به وضوح زیر میکروسکوپ قابل مشاهده بود همان طور که بارها در تصاویر ترسناکی که به طور گسترده در رسانهها بازتولید شده بود نشان داده شد.
اکنون سیاره زمین به گونهای توصیف میشود که گویی زندگی بیگناهاش توسط درنده خویی بی فکر انسانها تهدید میشود. بنابراین، ما و تمایلاتمان بار دیگر در معرض خطر بالقوه قرار داریم.
هیچ یک از این مهملات ربطی به علم ندارند. این زبان فیلمهای ترسناک یا داستانهایی است که برای ترساندن کودکان طراحی شدهاند. این دسیسههادر واقع علیه علمی است که طبیعتا باید با اختلاف نظر و بحث آزاد به پیشرفت برسد. ما اکنون خود را در قرون وسطی یافتهایم زمانی که دانشمندان از مخالفت با حقیقت خدشه ناپذیر اقتدار منع میشدند.
چه کسی فکر میکرد که قرنها پس از عصر روشنگری به دوره گالیله در برابر واتیکان بازگردیم؟ هفته گذشته با آزمایش موفقیتآمیز همجوشی هستهای یک بار دیگر بر اهمیت بیبدیل عقل و خلاقیت تاکید شد که ممکن است به معنای واقعی کلمه آینده همه ساکنان زمین را نجات دهد (اگر واقعا در معرض خطر باشد). آن چه هوش و نوآوری بیش از هر چیز بر آن تکیه دارد انتقاد و بحث است.
الزاماتی که باید به جوانان آموزش داده شود از زمان افلاطون تغییر نکرده است: بحث و جدل، پرسش مخالف ایده مطرح شده را بیان کردن و بررسی دقیق ایدههای دریافت شده. زمانی که متقاعد نشدید شک کنید. حقیقت را از طریق گفتگوی بی پایان جستجو کنید. مطمئنا برخی از اشتباهات به نام آزادی رخ خواهند داد، اما تنها در صورتی میتوان آن را اصلاح کرد که به معنای واقعی کلمه به نام ایجاد ایمنی، عقل خود را از دست ندهیم.
"دیلن توماس" شاعر و نویسنده بریتانیایی در مورد مرگ جسمانی مینویسد: "به آرامی وارد آن شب خوب نشوید، به پا خیزید، در برابر خاموشیِ روشنایی به پا خیزید."
همیشه فراتر بروید