در نمای بسته ماجرای برخورد مرد شکلاتفروش بازار سنندج (شکلات فروش؟) با ابراهیم رییسی رییسجمهور چندان پیچیده نیست و به هیچوجه قابلیت ندارد تا به فیلمی مثل راشومون (آکیرا کوراساوا) و قضیه شکل اول، شکل دوم (عباس کیارستمی) تبدیل شود.
به گزارش اعتماد، در چنین حالتی فقط ظرف شکلات (ظرف شکلات؟)، چهره خندان شکلاتفروش، چهره نسبتا بیتفاوت ابراهیم رییسی که ظاهرا در زمانی که میخواهد ابراز علاقه و رضایت کند هم تغییری نمیکند، دیده میشود.
در چنین حالتی کارکرد نمای بسته به حذف خیلی چیزها ازجمله بازار خلوت، محافظان آقای رییسجمهور و زنی که بیتفاوت به عالیترین فرد قوه مجریه که از قضا قبلا عالیترین مقام قوه قضاییه بوده، منجر میشود.
البته نباید از کنار نمای میانه (شاید هم فولشات) مرد شکلاتفروش هم گذشت. نمایی که بلافاصله بعد از انتشار فیلم آن بازدید (شاید هم زودتر) در شبکههای مجازی منتشر میشود (در اینکه این نمای طولانی از شبکههای سراسری پخش شده یا نشده خبری ندارم.
ممکن است همان روزها یا بعد از چند روز اخبار بیست و سی و تحلیل گرانش که از قضا خیلی دیدگاه و تحلیلهاشان به آقای رییس جمهور نزدیک است آن را با تحلیلی منحصر به فرد پخش کرده باشد).
در این نمای نسبتا طولانی مرد شکلاتفروش (شکلاتفروش) در حالی که سعی میکند خودش را از وقوع این دیدار بیتقصیر بداند به زبان بیزبانی از همشهریهایش حلالیت میطلبد. (البته آنطور که آقای رییسجمهور از سخنان او رازگشایی کرده این سخنان تحت فشار انجام گرفته است؛ در نمای بسته ماجرا چندان پیچیده نیست.
اما در نمای باز (منظورم تصویر منتشر شده از این بازدید تاریخی است) ماجرا فرق میکند. حالا دیگر داستان روایتهای مختلفی دارد. اگر بخواهیم ماجرا را از دید بعضی از طرفداران همه چیز عادیدان آقای رییسجمهور نگاه کنیم، این نما نشاندهنده شرایط عادی، توجه ویژه به زن، زندگی و آزادی است، چراکه مردم آزادند در بازار به استقبال رییسجمهور نیایند، زن میتواند بیتوجه به عالیترین مقام قوه مجریه که قبلا. بوده وارد مغازه شود و حتی به او سلام هم نکند، زندگی هم که جریان دارد (کاری به قیمت شکلات و شیشه مغازه و... هم نداریم. اصلا شاید دلیل اصلی عدم حضور مردم همین قیمتهای بالا باشد که دستهای پنهان باعث و بانی آن است.
دستهای پنهانی که در دولت قبلی از بیکفایتی مسوولان و در دولت فعلی از تحرک دشمنان خارجی و کفایت بالای مسوولان ایجاد شده است) میماند شرایط عادی که به شکرانه نماهای بسته همهچیز عادی است. حتی وضعیت دانشگاههایی که آقای رییس جمهمور و آقای شهردار لطف کردند و همچون سنندج برای به دست آوردن دل ساکنانش به آنجا قدم گذاشتند.
پی نوشت: بنا بود این نوشته اینطوری نباشد، اما بعد از تماشای بخشهایی از سخنرانی آقای رییسجمهور و آقای شهردار فعلی تهران و کاندیدای ریاستجمهوری قدیم اینطوری شد. امیدوارم همانطور که این دو آقا با خیلیها شوخی کردند و کسی به دل نگرفت (!) از شوخی نوشتاری از جنس خودشان دلگیر نشوند.