فرارو- جمیل اندرلینی سردبیر بخش اروپا نشریه «پولیتیکو» است و مدیریت اتاق خبر ۱۰۰ نفره اروپای آن نشریه را برعهده دارد. او نویسنده، ویراستار و روزنامه نگاری است که برنده جوایز متعددی در حوزه تخصصیاش یعنی سیاست و اقتصاد جهانی شده است. او پیشتر در «فایننشال تایمز» فعالیت میکرد و رئیس دفتر آن نشریه در پکن بود. او در «فایننشال تایمز» تحولات آسیا از افغانستان تا چین، هند، اندونزی و ژاپن را پوشش داده است.
هم چنین، او خبرنگار پکن نشریه «ساوث چاینا مورنینگ پست» نیز بوده است. او بیش از دو دهه در چین حضور داشته و اطلاعات عمیقی از وضعیت سیاسی و اقتصادی آن کشور دارد. اندرلینی به طور مرتب به عنوان تحلیلگر و مفسر در رسانههای معتبری چون سی ان ان، ای بیسی و بیبی سی حضور مییابد. او در سال ۲۰۱۰میلادی به عنوان روزنامه نگار برتر از سوی انجمن ناشران آسیا انتخاب شد.
اندرلینی هم چنین برنده جایزه بهترین گزارشگر دیجیتال در جوایز رسانهای عفو بین الملل شده است. از دیگر جوایز اعطا شده به او میتوان به جایزه انجمن مطبوعات خارجی بریتانیا در سال ۲۰۰۸ میلادی اشاره کرد. جمیل در سال ۲۰۱۳ میلادی از طرف مجمع جهانی اقتصاد به عنوان رهبر جوان جهانی انتخاب شد و در فهرست کوتاه گزارشگر خارجی سال در جوایز مطبوعات در بریتانیا و هم چنین جایزه اورول معتبرترین جایزه بریتانیا برای نویسندگی سیاسی قرار گرفت. او نویسنده کتاب الکترونیکی «رسوایی بو شیلای» است که توسط انتشارات پنگوئن و فایننشال تایمز در سال ۲۰۱۲ منتشر شد.
به گزارش فرارو به نقل از پولیتیکو، «مردم چین باید شجاعتر باشند!» مرد جوانی در میان جمعیت زیادی از معترضان در روز یکشنبه در مرکز شانگهای این جمله را گفت. او دسته گلی زرد در دست داشت و گفت: «آیا من با نگهداشتن این گلها قانون را زیر پا میگذارم؟ جرات دستگیری ما را ندارند»! لحظاتی بعد ماموران لباس شخصی و نیروهای یونیفورمپوش پلیس او را مورد حمله قرار دادند.
همان گونه که در روزهای آخر هفته صحنههایی از این قبیل را در رسانههای اجتماعی تماشا میکردم متوجه شدم که حزب کمونیست چین تحت رهبری «شی جین پینگ» تا چه اندازه با موفقیت آثار خشونت خود را پاک کرده است از قحطی بزرگ دوران مائو گرفته تا انقلاب فرهنگی و کشتار معترضان در میدان تیان آنمن تا سرکوب اویغورها و سرکوب مردمان تبت و هنگ و کنگ.
هر بار که نیروهای حکومتی فردی را بازداشت میکردند واکنش معترضان همراه با ناباوری بود. آنان میگفتند: «مردم را کتک میزنند»! یا «ما همه چینی هستیم»! یا حتی تا حدودی کنایه آمیزتر میگفتند: «به مردم خدمت کنیم»! عبارتی که زینت بخش ورودی اصلی مجتمع مرکزی رهبری «ژونگ نان های» در پکن است. جوانان شجاعی که در تعطیلات آخر هفته در بسیاری از دانشگاهها و خیابانهای شهرهای بزرگ بیرون آمدند قربانیان غمانگیز فراموشی جمعی هستند. آنان هیچ تصوری از حجم آمادگی حکومت چین برای سرکوب اعتراضات نداشتند.
من به عنوان خبرنگار برای بیش از دو دهه در چین شاهد صدها اعتراض و نافرمانی مدنی بودهام. تقریبا بدون استثنا نارضایتیها محلی یا به صورت جداگانه بود. تمام اعتراضات با سرکوب به پایان رسیدند.
در اعتراضات پیشین اغلب معترضان از وفاداری به حزب کمونیست چین و رهبری دولت مرکزی حمایت میکردند در حالی که کادرهای استانی حزب را آلوده به فساد و یا مرتکب تخلفات کوچک قلمداد کرده و مورد سرزنش قرار میدادند.
تنها باری که شاهد اعتراضات سراسری بودم زمانی بود که حزب کمونیست چین آن را سازماندهی کرد؛ اعتراضی علیه ایالات متحده پس از بمباران سفارت چین در بلگراد در سال ۱۹۹۹ میلادی و اعتراضاتی به طور دورهای علیه ژاپن زمانی که رهبری چین قصد داشت شور و شوق ملی گرایانه را در میان چینیها برانگیزد.
بنابراین، شنیدن صدای مردمی که آشکارا خواستار دموکراسی، پایان حکومت حزبی و سرنگونی شی در اواخر هفته میشوند شگفتانگیز است. چیزی در خلق و خوی ملت چین قطعا تغییر کرده و برای شی یا حزب کمونیست چین پیام خوبی نیست. این تنها ناامیدی و سرخوردگی ناشی از سه سال قرنطینه به دلیل شیوع کووید و اقتصادی رو به زوال نیست. این پیامد یک دهه سرکوب است که به طور پیوسته پس از دو دهه کاهش نسبی سرکوبگری در دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی بدتر میشود.
هم چنین، این وضعیت نتیجه یک سیستم تبلیغاتی و کنترل اطلاعات است که تاکنون بسیار موفق عمل کرده است. هر بیعدالتی تاریخی اعمال شده توسط بیگانگان، از مهدکودک به ذهن جوانان چینی کشیده میشود در حالی که کتابخانهها، مدارس و اینترنت چین از اشاره به دهها میلیون نفری که به دلیل سیاست حزب کمونیست آن کشور جان باختند پاک شده است.
یک بار در جریان سفر برای تهیه گزارش در چین یک کودک ششساله چینی نزد من آمد و با شجاعت پرسید که چرا کاخ تابستانی را در پکن به عنوان عضوی از نیروهای اشغالگر انگلیسی - فرانسوی در سال ۱۸۶۰ میلادی به آتش کشیدم. آن کودک قطعا هرگز چیزی در مورد انقلاب فرهنگی یا قتل عام معترضان در میدان تیان آنمن نشنیده بود.
تمام اخبار و اطلاعات خارج از کشور در چین به شدت سانسور شده و تمام اطلاعات داخلی به شدت کنترل میشوند. افسران پلیس یونیفرمپوش در دفاتر شرکتهای بزرگ فناوری چین و نیروهای شبه نظامی در هر محوطه دانشگاهی مستقر هستند. خندهدار بود که رسانههای دولتی چین در تلاش برای مرتبط دانستن اعتراضات با «رسانههای غربی» بود رسانههایی که تقریبا به طور کامل در چین مسدود شدهاند و امکان دسترسی به آن یا وجود ندارد و یا بسیار دشوار است.
از آنجایی که معترضان فعلی در چین اطلاعات اندکی درباره جنایاتی دارند که در گذشته رخ داده و یا کاملا نسبت به به آن بیاطلاع هستند جوانان چینی عمدتا معتقدند که سرزمین مادری آنان را دوست دارد و هرگز به آنان آسیب نمیرساند.
واقعیت آن است که شی و عواملاش با تبدیل اینترنت چینی به شبکهای غول پیکر با اینترنتی پاکسازی شده و بدون وجود فشارسنج افکار عمومی و بدون برگزاری انتخابات خود را از کسب اطلاعات مناسب در مورد خلق و خوی تودهها محروم ساخته و در واقع، این سوء برداشت از سوی حکومت نسبت به مردم نیز وجود دارد و دو سویه است.
این همان چیزی است که در مورد سیاست «کووید صفر» رخ داد سیاستی که به چین اجازه داد تا از نرخ بالای عفونت و مرگ و میر در جاهای دیگر جلوگیری کند. اما پس از سه سال اقتصاد را به هم ریخته و کشور را از دنیایی که دگرگون شده دور کرده است.
شی و زیر دستاناش اغلب برتری نظام سیاسی چین در ایمن نگه داشتن مردم آن کشور از این ویروس وحشتناک را ستودهاند. با این وجود، این شادی با واکسن یا ارائه طرحی برتر به جز اعمال قرنطینههای شدید برای مقابله با شیوع عفونیتر کووید که اکنون در چین شاهد آن هستیم همراه نبوده است.
عامل محرک ظاهری اعتراضات اواخر هفته آتش سوزی هولناکی بود که در شهر اورومچی پایتخت منطقهای شین جیانگ جایی که حزب کمونیست چین میلیونها اویغور و سایر مسلمانان را در اردوگاههای بازآموزی زندانی کرده دست کم ده نفر را به کام مرگ فرستاد. این شهر ماه هاست که در قرنطینه به سر میبرد و بسیاری علت مرگ و میر رخ داده در حادثه اخیر را محدودیتهای اعمال شده برای مقابله با کووید میدانند که در نتیجه آن اکثر خروجیها مسدود شده و آتش نشانی نیز امکان فعالیت موثر و سریع را ندارد.
منظره تکان دهنده جمعیت عظیم بدون ماسک در جام جهانی قطر قطعاً به خشم گسترده مردم در چین دامن زده است زیرا موارد ابتلا به کووید به بالاترین حد خود رسید و قرنطینه بار دیگر در بسیاری از شهرها اعمال شد. مقامهای چینی در تلاشی دیرهنگام با هدف رفع اشتباه خود ظاهرا نمایش تصاویر نزدیک از جمعیت تماشاگران در جام جهانی قطر را در رسانههای چینی ممنوع کرده اند.
پس از بیش از یک دهه حکمرانی شی یا بهتر بگویم نشستن بر تخت سلطنت او بیش از هر رهبر دیگری از زمان زمامداری «مائوتسه تونگ» قدرت رسمی خود را تثبیت کرده است. با این وجود، او در فرایند تثبیت قدرتاش باعث ایجاد لشکری از دشمنان شده و برای اولین بار در دهه اخیر مردم چین آشکارا خواهان تغییرات سیاسی اساسی در چین شده اند. به همین دلیل است که واکنش او با استفاده از تمام ابزارهای تمامیت خواهی دیجیتالی به شکلی سریع و وحشیانه خواهد بود.
روز دوشنبه، من ویدئوی تلخ دیگری را تماشا کردم که صبح آن روز در دانشگاه پکن فیلمبرداری شد در آن یک دانشجو دیده میشد توسط گروهی لباس شخصی ربوده شد دانشجو اما پیش از ربوده شدن فریاد زد: «به من آزادی بده یا مرا بُکُش»!
معترضان ایده آلیست چینی اواخر هفته به خیابانها آمدند و نمیدانستند چه وحشتی در انتظارشان خواهد بود. با این وجود، نقابها افتاده و تودههای چینی میتوانند چهره واقعی رژیم حاکم بر چین را مشاهده کنند.
ترجمه: نوژن اعتضادالسلطنه