بررسی آمارهای اشتغال در نیمسال نخست، حاکی از دو روند اجباری در نیروی کار است: کاهش جمعیت فعال و خروج از بخش صنعت و اشتغال. بررسی گزارش مرکز آمار درباره اشتغال ۶ماه ابتدایی سال جاری نشان میدهد که جمعیت فعال اقتصادی در این زمان نسبت به سال گذشته کاهش ۳/ ۰درصدی داشته و این افراد بهطور کل از بازار کار خارج شدهاند. همچنین در نیمسال نخست، بهدلیل رکود اقتصادی تولید و کشاورزی، سطح شاغلان در بخش کشاورزی ۸/ ۱درصد و در بخش صنعت ۳/ ۰درصد کاهش یافتهاند و به بخش خدمات مهاجرت اجباری کردهاند.
به گزارش دنیای اقتصاد، بررسیهای یک پژوهش نشان میدهد در 6 ماه ابتدایی سال جاری جمعیت غیرفعال اقتصادی نسبت به بازه مذکور در سال گذشته 3/ 0درصد افزایش پیدا کرده است. این به آن معناست که برخی افراد شغل خود را از دست داده و عدهای دیگر از یافتن شغل موردنظر خود ناامید شدهاند. البته افزایش جمعیت غیرفعال اقتصادی فقط مربوط به مردان بوده، زیرا در همین بازه زمانی نسبت اشتغال زنان 1/ 0درصد افزایش و جمعیت غیرفعال آنها 1/ 0درصد کاهش یافته است.
افزایش اشتغال زنان در 6 ماه ابتدایی سال حاوی دو نکته است. اول اینکه با وجود افزایش فعالیت اقتصادی زنان در بازه زمانی مذکور، اشتغال زنان در دهه گذشته و بهخصوص پس از شیوع کرونا روند نامطلوب و کاهشی را طی کرده است. از سوی دیگر این بررسی، مربوط به پیش از آغاز مهرماه و اختلالهای اینترنت بوده و بیانگر شرایط فعلی اشتغال نیست. علاوه بر این، گزارش «بررسی بازار کار در شش ماه نخست سالهای 1400 و 1401» نشان میدهد اشتغال در قسمتهای کشاورزی و صنعت رو به کاهش است و این مساله تبعاتی مانند کاهش رشد اقتصادی بهخصوص در بخش صنعت و کشاورزی را به همراه خواهد داشت.
بر اساس گزارش مرکز آمار، وضعیت بازار کار در ایران نشاندهنده این است که جمعیت غیرفعال در شش ماه ابتدایی سال 1401 نسبت به مدت مشابه سال قبل به میزان 3/ 0درصد افزایش داشته است. این به این معنی است که نرخ مشارکت اقتصادی 3/ 0درصد کاهش یافته است. همچنین نسبت اشتغال 2/ 0درصد و بیکاری 1/ 0درصد کاهش را تجربه کردهاند. در واقع یکی از علل کاهش نرخ بیکاری در سال 1401 افزایش جمعیت غیرفعال بوده است. نسبت اشتغال نیز بهرغم افزایش حدود 138هزارنفری جمعیت شاغل 2/ 0درصد کاهش یافته است.
بررسیهای این گزارش نشاندهنده این است که در شش ماه نخست سال 1401 نسبت به مدت مشابه سال قبل به مقدار 7/ 0درصد به جمعیت غیرفعال افزوده شده است. در مقابل نسبت اشتغال 6/ 0درصد و بیکاری 2/ 0درصد کاهش داشته است. بنابراین جمعیت فعال مردان در سال 1401 کاهش پیدا کرده و کاهش نرخ بیکاری در مردان ناشی از کاهش جمعیت بیکار و افزایش جمعیت غیرفعال بوده است. اما برای زنان در این بازه زمانی شاهد افزایش 1/ 0درصدی نسبت اشغال و کاهش 1/ 0درصدی جمعیت غیرفعال هستیم.
سهم شاغلان بخشهای کشاورزی و صنعت در شش ماه ابتدایی سال 1401 نسبت به مدت مشابه در سال قبلی به ترتیب برابر با 8/ 1 و 3/ 0درصد کاهش پیدا کرده است. همچنین سهم شاغلان بخش خدمات در مدت مورد مطالعه به میزان 1/ 2درصد افزایش یافته است. این امر بیانگر حرکت شاغلان از بخشهای کشاورزی و صنعت به بخش خدمات در دولت سیزدهم است. با توجه به اهمیت تولید در کشورهای در حال توسعه، این امر خطر جدی برای اقتصاد کشور محسوب میشود. میتوان حدس زد یکی از دلایل کاهش اشتغال در بخش صنعت به دلیل افزایش استهلاک بخش صنعت در سالهای گذشته و کاهش اشتغال در بخش کشاورزی به دلیل مشکلات مربوط به محیط زیست و کمبود آب است. در واقع این مساله میتواند تبعات مختلفی داشته باشد.
برای مثال نیروی کار ماهر در زمینههای پراهمیتی مانند کشاورزی و صنعت رو به کاهش است. هرچند که خدمات نیز از اهمیت بالایی برخوردار است، اما این دلیلی بر عدماهمیت نیروهای بخشهای دیگر نیست. از طرف دیگر این مساله بهخوبی خود را در زمینه رشد اقتصادی نشان میدهد. آخرین گزارش رشد اقتصادی که مربوط به بهار سال جاری است نشان میدهد گروه کشاورزی در 3ماهه ابتدایی سال رشد منفی 8/ 0درصد را تجربه کرده است و این روند میتواند تداوم پیدا کند.
جمعیت غیرفعال شهر در شش ماه نخست سال 1401 نسبت به مدت مشابه سال قبل به مقدار 1/ 0درصد افزایش داشته است. در مقابل میتوان گفت نسبت بیکاری 1/ 0درصد کاهش را تجربه کرده است و تغییری در نسبت اشتغال جمعیت شهری دیده نمیشود. اما برای جمعیت روستایی در همین بازه زمانی نسبت جمعیت غیرفعال 7/ 0درصد افزوده شده است. همچنین نسبت اشتغال با کاهش 8/ 0درصدی مواجه شده است. نسبت جمعیت بیکار روستایی نیز 1/ 0درصد افزایش داشته است.
این گزارش بیان میکند بسیاری از کشورها جهت تصمیمگیریهای اقتصادی دقیقتر درحال تولید شاخصهای بازار کار هستند. به توصیه سازمان جهانی کار، شاخصهای کلیدی بازار همچون نرخ مشارکت اقتصادی، وضع فعالیت اقتصادی، وضع شغلی شاغلان، نسبت اشتغال سهم جمعیت دارای اشتغال، اشتغال رسمی و غیررسمی، نرخ بیکاری، سهم شاغلان در بخشهای عمده فعالیت اقتصادی و سهم جوانان غیرشاغل که در حال تحصیل یا مهارتآموزی نیستند، از مهمترین شاخصهایی هستند که برای بررسی جامع و دقیق شرایط بازار کار باید توامان در نظر گرفته شوند. ضمن اینکه تفسیر هریک از شاخصهای مذکور، مستلزم توجه به همه جوانب عناصر تشکیلدهنده آن شاخص است. به عنوان مثال، سهم بزرگ جمعیت غیرفعال یا بیکار، نشاندهنده استفاده ناکافی قابلتوجه از نیروی کار بالقوه و در نتیجه از پتانسیل اقتصادی یک کشور است.
دولتهایی که با این وضعیت روبهرو هستند، در صورت امکان باید به دنبال تجزیه و تحلیل دلایل عدمفعالیت بالای جمعیت در سن کار باشند که این امر به نوبه خود میتواند انتخابهای سیاسی لازم برای اصلاح وضعیت را نشان دهد. همچنین شاخص نرخ مشارکت اقتصادی نقش اساسی در مطالعه عوامل تعیینکننده اندازه و ترکیب منابع انسانی یک کشور و پیشبینی نیروی کار در آینده ایفا میکند. از این اطلاعات همچنین برای تدوین سیاستهای استخدامی، تعیین نیازهای آموزشی، محاسبه عمر کاری مورد انتظار جمعیت زن و مرد، و برنامهریزی مالی سیستمهای تامین اجتماعی استفاده میشود.
میزان افزایش یا کاهش اشتغال و بیکاری یکی از شاخصهای مهم اقتصادی هر جامعه است. نرخ بیکاری یکی از شاخصهایی است که برای ارزیابی وضعیت اقتصادی کشور به کار میرود و همچنین یکی از شاخصهای توسعهیافتگی جوامع تلقی میشود. زمانی که از واژه شاغل استفاده میشود، منظور افراد دارای سن 15ساله یا بیشتری است که در طول هفته مرجع، براساس تعاریف رایج کار، یک ساعت کار کرده یا بنا به دلایلی به طور موقت کارشان را ترک کرده باشند. همچنین به افرادی که بدون دریافت مزد برای یکی از اعضای خانوار خود که با او نسبت خویشاوندی دارند، کار میکنند و کارآموزانی که در دوره کارآموزی فعالیتی در ارتباط با فعالیت موسسه محل کارآموزی انجام میدهند، یعنی به طور مستقیم در تولید کالا یا خدماتی سهمی دارند، جزو شاغلان محسوب میشوند.
علاوه بر آن، محصلانی که در هفته مرجع کار کردهاند و تمام افرادی که در نیروهای مسلح به صورت کادر دائم یا موقت خدمت میکنند جزو افراد شاغل محسوب میشوند. همچنین زمانی که از افراد بیکار صحبت میشود، منظور افراد 15ساله و بیشتر است که به صورت همزمان دارای 3 ضابطه هستند. این 3 ضابطه عبارتند از اینکه فرد در هفته مرجع فاقد کار باشد، در هفته مرجع و سه هفته قبل از آن جویای کار باشد و در هفته مرجع یا هفته پس از آن برای اشتغال مزدبگیری یا خوداشتغالی آماده برای کار باشد. علاوه بر اینها به افرادی که به دلیل آغاز به کار در آینده یا انتظار بازگشت به شغل قبلی جویای کار نبوده ولی فاقد کار و آماده برای کار بودهاند نیز بیکار گفته میشود.