یاسوج؛ شهری کم سن و سال که هر سال به پیری و افسردگی و زوال نزدیک میشود و مسئولان مرتبط نیز دست روی دست گذاشته و حرکتی برای تغییر وضعیت کنونی از خود نشان نمیدهند.
به گزارش فارس، نعمتهایی که خداوند به شهر یاسوج ارزانی داشته یک دهم آن را به اصفهان و اراک و زاهدان و ایلام و بسیاری از مراکز استانهای دیگر نداده از جنگل گرفته تا کوه و رودخانه پر آب بشار و آبشار و تنگه پرآب و پیست اسکی و دشت زیبا خداوند برای یاسوج کم و کسری باقی نگذاشته است.
شهری که تنها با اندک سلیقهای از سوی مسئولان و البته حرکت جهادی به خصوص از سوی شهرداری تبدیل به شهری رویایی و بهتر از هر شهر اروپایی خواهد شد.
مرکز استانی با آب و هوای مناسب و روح نواز به خصوص در فصول گرم و تعطیل سال که در صورت کمی توجه، به شهر گردشگری کل جنوب و جنوب غرب ایران تبدیل میشود.
اما هر چند خالق هستی همه این نعمتها را به یاسوج ارزانی داشته در برابر آن مدیریتهای ضعیف و بیمسئولیت موجب شده تا یاسوج در سردرگمی محض فرو رفته و روز به روز چهره پژمرده و افسرده به خود بگیرد.
شهری کم سن و سال که هر سال به پیری و افسردگی و زوال نزدیک میشود و مسئولان مرتبط نیز دست روی دست گذاشته و حرکتی برای تغییر وضعیت کنونی از خود نشان نمیدهند.
مرکز استانی با المانهای ناچیز و نازیبا که بی سلیقگی و روزمرگی و پژمردگی را فریاد میزنند و کسی هم نیست که جلوی این بی مسئولیتی و فرار از زیر بار کار را در شهر یاسوج بگیرد.
در تصویر یکی از المانهای شهری یاسوج در مکانی پر رفت و آمد در بلوار شهدای پیرشه و در انتهای بلوار جمعه بازار دیده میشود که معلوم نیست به چه خاطر ساخته شده چه معنایی را میرساند چه زیبایی دارد و چرا این قدر زشت و نا خراشیده بر سر راه مردم گذاشته شده تا روز به روز بیاعتمادی مردم بیشتر شود.