حدود پوشش
بررسی
اكنون میخواهيم حدود پوششی كه در اسلام بر زن واجب شده است با توجه به همه دلائل موافق و مخالفی كه در مسأله هست ، از ديده فقهی بررسی كنيم .
مجددا توضيح میدهيم كه بحث ما جنبه علمی دارد نه فتوائی . اين بنده نظر خودم را میگويم . و هر يك از شما بايد عملا به فتوای همان مجتهدی عمل كند كه از او تقليد مینمايد .
قبلا لازم است مطالبی را كه از نظر فقه اسلامی قطعی و مسلم است مشخص كنيم و سپس به مواردی كه مورد اختلاف و قابل بحث است بپردازيم :
1 - در اينكه پوشانيدن غير وجه و كفين بر زن واجب است از لحاظ فقه اسلام هيچگونه ترديدی وجود ندارد . اين قسمت جزء ضروريات و مسلمات است . نه از نظر قرآن و حديث ، و نه از نظر فتاوی ، در اين باره اختلاف و تشكيكی وجود ندارد . آنچه مورد بحث است پوشش چهره و دستها تا مچ است .
2 - مسأله " وجوب پوشش " را كه وظيفه زن است از مسأله " حرمت نظر بر زن " كه مربوط به مرد است بايد تفكيك كرد . ممكن است كسی قائل شود به عدم وجوب پوشيدن وجه و كفين بر زن ، و در عين حال نظر بدهد به حرمت نظر از جانب مرد . نبايد پنداشت كه بين اين دو مسأله ملازمه است . همچنانكه از لحاظ فقهی مسلم است كه بر مرد واجب نيست سر خود را بپوشاند ولی اين دليل نمیشود كه بر زن هم نگاه كردن به سر و بدن مرد جايز باشد.
بلی ، اگر در مسأله نظر ، قائل به جواز شويم ، در مسأله پوشش هم بايد قائل به عدم وجوب شويم ، زيرا بسيار مستبعد است كه نظر مرد بر وجه و كفين زن جايز باشد ولی كشف وجه و كفين بر زن حرام باشد .
بعدا نقل خواهيم كرد كه در ميان ارباب فتوا در قديم كسی را نمیتوان يافت كه قائل به وجوب پوشيدن وجه و كفين باشد ولی هستند كسانی كه نظر را حرام میدانند.
3 - در مسأله جواز نظر ، ترديدی نيست كه اگر نظر از روی " تلذذ " يا " ريبه " باشد حرام است . تلذذ " يعنی لذت بردن ، و نگاه از روی تلذذ يعنی نگاه به قصد لذت بردن باشد ، و اما " ريبه " يعنی نظر به خاطر تلذذ و چشم چرانی نيست ، ولی خصوصيت ناظر و منظور اليه مجموعا طوری است كه خطرناك است و خوف هست كه لغزشی به دنبال نگاه كردن به وجود آيد .
این دو نوع نظر مطلقا حرام است حتی در مورد محارم . تنها موردی که استثنا شده نظری است که مقدمه خواستگاری است که در این مورد اگر تلذذ هم باشد – که معمولا هم هست – جایز است .البته شرطش این است که واقعا هدف شخص ازدواج باشد یعنی مرد جدا به خاطر ازدواج بخواهد زن را ببیند و از لحاظ سایر خصوصیات مورد نظر زن را پسندیده باشد نه آنکه برای چشم چرانی قصد ازدواج را بهانه قرار دهد . قانون الهی مانند قانونهای بشری نیست که بتوان با صورتسازی خیال خود را راحت کرد . در اینجا وجدان انسان حاکم است و خدای متعال که هیچ چیز بر او پوشیده نیست محاسب . علیهذا باید گفت در حقیقت استثنائی در کار نیست ، زیرا آنچه قطعا حرام است نگاه به قصد تلذذ است و آنچه مانعی ندارد این است که نگاه به قصد تلذذ نباشد ولی تلذذ قهرا پیدا شود .
فقهاء تصريح كردهاند كه جايز نيست كسی به زن ها نگاه كند تا در بين آنها يكی را انتخاب كند . آنچه جايز است ، در مورد يك زن خاص است كه به او معرفی شده است و دربارهاش میانديشد ، از ساير جهات ترديدی ندارد فقط از نظر چهره و اندام ترديد دارد ، میخواهد ببيند آيا میپسندد يا نه ؟ برخی ديگر از فقها به صورت احتياط مطلب را بيان كردهاند .
چهره و دو دست ( وجه و كفين )
بعد از اينكه موارد قطعی پوشش را بيان كرديم ، نوبت میرسد به بحث درباره " پوشش وجه و كفين " .
مسأله پوشش بر حسب اينكه پوشانيدن وجه و كفين واجب باشد يا نباشد دو فلسفه كاملا متفاوت پيدا میكند . اگر پوشش وجه و كفين را لازم بدانيم در حقيقت طرفدار فلسفه پردهنشينی زن و ممنوعيت او از هر نوع كاری جز در محيط خاص خانه و يا محيطهای صددرصد اختصاصی زنان هستيم .
ولی اگر پوشيدن ساير جاهاي بدن را لازم بدانيم و هر نوع عمل محرك و تهييج آميز را حرام بشماريم و بر مردان نيز نظر از روی لذت و ريبه را حرام بدانيم اما تنها پوشيدن گردی چهره و پوشيدن دستها تا مچ را واجب ندانيم آنهم به شرط اينكه خالی از هر نوع آرايش جالب توجه و محرك و مهيج باشد بلكه ساده و عادی باشد ، آنوقت مسأله ، صورت ديگری پيدا میكند و طرفدار فلسفه ديگری هستيم ، و آن فلسفه اينست كه لزومی ندارد زن الزاما به درون خانه رانده شود و پردهنشين باشد بلكه صرفا بايد اين فلسفه رعايت گردد كه هر نوع لذت جنسی اختصاص داشته باشد به محيط خانواده ، و كانون اجتماع بايد پاك و منزه باشد و هيچگونه كامجوئی خواه بصری و خواه لمسی و خواه سمعی نبايد در خارج از كادر همسری صورت بگيرد . بنابراين زن میتواند هر نوع كار از كارهای اجتماعی را عهدهدار شود .
البته در اينجا چند نكته هست :
الف - ما فعلا در اين مقام نيستيم كه آيا زن در درجه اول بايد به وظائف خانوادگی عمل كند يا خير ؟ شك نيست كه ما طرفدار اين هستيم كه وظيفه اول زن ، مادری و خانه سالاری است .
ب - برخی از مناصب است كه از نظر اينكه آيا زن از نظر اسلام میتواند عهدهدار بشود يا نه ، نيازمند بحث جداگانه و مفصل است ، از قبيل سياست و قضاء و افتاء ( فتوا دادن و مرجعيت تقليد ) . ما درباره اينها جداگانه بحث خواهيم كرد .
ج - خلوت با اجنبيه خالی از اشكال نيست . شايد عقيده اكثر فقهاء حرمت باشد . ما فعلا نظر به آن نوع كار اجتماعی نداريم كه مستلزم خلوت با اجنبيه است .
د - از نظر اسلام مرد رئيس خانواده است و زن عضو اين دائره است .
عليهذا در حدودی كه مرد مصالح خانوادگی را در نظر میگيرد حق دارد كه زن را از كار معينی منع كند.
مقصود ما اينست كه اگر پوشيدن چهره و دو دست ، مخصوصا چهره واجب باشد خود بخود شعاع فعاليت زن ، به اندرون خانه و اجتماعات خاص زنان محدود میشود ولی اگر پوشيدن گردی چهره واجب نباشد ، اين محدوديت خودبخود لازم نمیآيد . اگر احيانا محدوديتی پيدا شود از جهت خاص استثنائی خواهد بود .
به هر حال با لازم نبودن پوشيدن گردی چهره ، حكم شرعی برخی از كارها از نظر حرمت يا جواز روشن میگردد . بسياری از كارها است كه از نظر فقهی و شرعی اولا و با لذات بر زن حرام نيست ، ولی اگر پوشش وجه و كفين را لازم بشماريم ثانيا و بالعرض بر زن حرام است ، يعنی از آن جهت حرام است كه مستلزم باز گذاشتن چهره و دو دست میشود . بنابراين جواز و عدم جواز آن كارها برای زن بستگی بدين دارد كه پوشش وجه و كفين واجب باشد يا نباشد . ما ذيلا چند نمونه از اين كارها را مطرح میكنيم :
1 - آيا برای زن ، رانندگی جايز است ؟
میدانيم كه مسأله رانندگی بخصوص ، حكمی ندارد ، بايد ديد آيا زن میتواند وظائف ديگر خود را در حين رانندگی اجراء كند يا نه ؟ اگر پوشش وجه و كفين واجب باشد بايد گفت زن نمیتواند رانندگی كند.
2 - آيا كار فروشندگی در خارج از منزل برای زن جايز است يا نه ؟
البته مقصود آن نوع فروشندگي ها نيست كه فعلا در دنيا معمول است و در حقيقت فريبندگی است نه فروشندگی
3 - آيا كار اداری برای زن جايز است يا نه ؟
4 - آيا زن حق دارد عهدهدار تدريس - و لو برای مردان - بشود يا نه ؟ و آيا حق دارد كه در كلاسی كه مرد تدريس میكند ، متعلم باشد يا نه ؟
اگر بگوئيم پوشش وجه و كفين لازم نيست و مرد هم در صورتی كه نظر ريبه و تلذذ نداشته باشد میتواند به وجه و كفين نگاه كند ، نتيجه اينست كه مانعی ندارد . و الا جايز نيست .
خلاصه اينكه وجه و كفين ، مرز محبوسيت و عدم محبوسيت زن است ، و ايرادهائی كه مخالفين پوشش میگيرند ، در صورتی است كه حجاب وجه و كفين را لازم بدانيم .
ولی اگر پوشيدن وجه و كفين را واجب ندانيم ، در پوشش ساير قسمتهای بدن هيچگونه اشكال تراشی نمیتوان كرد ، بلكه اشكال برطرف مخالف وارد است .
اگر زن ، مرض نداشته باشد و نخواهد لخت بيرون بيايد ، پوشيدن يك لباس ساده كه تمام بدن و سر ، جز چهره و دو دست تا مچ را بپوشاند ، مانع هيچ فعاليت بيرونی نخواهد بود . بلكه برعكس ، تبرج و خودنمائی و پوشيدن لباسهای تنگ و مدهای رنگارنگ است كه زن را به صورت موجودی مهمل و غير فعال در میآورد كه بايد تمام وقتش را مصرف حفظ پزيسيون خود كند .
ما به زودی توضيح خواهيم داد و قبلا نيز از قدمای مفسرين نقل كرديم كه استثناء وجه و كفين ، به منظور رفع حرج و امكان دادن به فعاليت زن است ، و به همين ملاك است كه اسلام آن را واجب نشمرده است .
اكنون دلائل موافق و مخالف را در مسأله ، تحقيق میكنيم .
ادامه دارد...