کیهان نوشت: اصلاحطلبان که در انتخاباتهای گذشته (ریاست جمهوری سیزدهم، مجلس یازدهم و شورای شهر ششم) جزو بازندگان سیاسی بودهاند این روزها با مشکلاتی مانند بحران هویت، اختلافات داخلی و نداشتن پایگاه اجتماعی دست و پنجه نرم میکنند و لاجرم برای آنکه بخشهایی از آنها را بازیابند مانند پرندگان گردن چرخان مترصد فرصتهایی برای صورتبندی اعتراض و مخالفت با وضع موجود هستند. به گمان اصلاحطلبان، تمرکز بر مسئله گشت ارشاد و طرح انتقادات گسترده به حاکمیت، بخشهایی از ظرفیتهای رادیکال اصلاحطلبان را فعال و آنها را دوباره زیر چتر اصلاحات ساماندهی میکند.
یکی دیگر از اهداف اصلاحطلبان، تضعیف ادراک عمومی مثبت نسبت به رئیسی، انحراف افکار عمومی و اساساً به حاشیه بردن عملکرد مثبت دولت سیزدهم طی یک سال گذشته است. بالاخره دولتی روی کار آمد که کشور را معطل برجام نکرد و در سیاست خارجی توانست مواضع غرب علیه ایران را تعدیل و اقدامات تهاجمی آنها را مهار کند؛ از سویی این دولت توانست با تمرکز بر دیپلماسی اقتصادی، ایران را در کنار قدرتهایی مانند چین و روسیه قرار داده و حجم مناسبات و مبادلات تجاری را چندبرابر افزایش دهد.
اصلاحطلبان علاوهبر «فعال کردن ظرفیتهای رادیکال برای بازسازی هویت ازدسترفته» و «به حاشیه بردن کارنامه مثبت رئیسی» اهداف دیگری را هم دنبال میکنند؛ «سرگرم کردن دولت به حواشی» و «ارسال پالس ضعف به طرفهای خارجی».
شاید مشغول شدن بخشهایی از ظرفیتهای اجرایی کشور به اقدامات پینگپنگی و بازی در پازل حاشیهسازی طیفهای سیاسی خیلی هم هزینهساز نباشد، اما بیشک فعال شدن شکافهای اجتماعی، دوقطبیها و جابهجایی مسائل فرعی و اصلی برای امنیت اجتماعی و منافع ملی کشور هزینهساز است.
یادمان نرود که اغتشاشات ۸۸ باعث تغییر رفتار آمریکاییها در قبال ایران و صدور قطعنامههای تحریمی و علیالخصوص قطعنامه ۱۹۲۹ علیه کشورمان شد. (قطعنامهای که کشورمان را زیر فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد و بند ۴۱ آن قرار داد و باعث اعمال تحریمهای شدید اقتصادی علیه ایران و سرآغاز تحریمهای شدیدتر بعدی شد.)