فرارو- علیرضا اسمعیل زاده؛ فیلم «خیزش، غرش، شورش» پرهزینهترین فیلم تاریخ سینمای هند است. این فیلم با بودجهای ۷۲ میلیون دلاری ساخته شده و باید گفت حتی یک دلار از این بودجه هم هدر نرفته است. این یکی از بهترین آثار بالیوود است. (RRR) یک «فیلم هندی» به معنی واقعی کلمه است؛ یعنی همان اغراقها، همان رقص و آوازها، و همان جنبههای عاطفی را دارد که ما معمولا با شنیدن عبارت «فیلم هندی» به ذهنمان میآید. اما تک تک این عناصر در این فیلم در عالیترین سطح ممکن قرار دارند و میشود گفت این فیلم سطح سینمای هندوستان را یک پله بالاتر برده است.
علاوه بر اینها (RRR) به یک معنای دیگر هم «هندی» است؛ این فیلم مضمونی ضداستعماری دارد و همۀ لحظاتش نمایشی از غرور و افتخار مردم هندوستان است. داستان فیلم داستانی خیالی است، اما بر اساس دو شخصیت واقعی شکل گرفته است. یکی از این دو شخصیت آلوری سیتارام راجو است و دیگری کومارام بِهیم؛ هر دوی آنها مبارزانی انقلابی بودند که علیه استعمار انگلستان میجنگیدند. داستان این فیلم دوستی و مواجههای خیالی را بین این دو شخصیت شکل داده است.
ماجرای فیلم از ربودن یک دختربچۀ هندی توسط نیروهای انگلیسی آغاز میشود. کومارام بهیم (با بازی راما رائو جونیور) عضوی از قبیلۀ این دختر است که برای نجات او به دهلی میرود. از طرف دیگر سیتارام راجو (رام چاران) یک افسر هندی است که به انگلیسیها خدمت میکند. راجو برای گرفتن ترفیع درجه وظیفۀ دستگیری بهیم را به عهده میگیرد. در ادامۀ ماجرا این دو نفر بدون اینکه یکدیگر را بشناسند و از مقصود یکدیگر مطلع باشند با هم آشنا میشوند و بین آنها یک دوستی عمیق و برادرانه شکل میگیرد. اما این تازه آغاز ماجرای شورانگیز و پرپیچ و خمی است که در ادامۀ فیلم برای این دو دلاور اتفاق میافتد.
هر نکتۀ مثبتی که دربارۀ یک فیلم درخشان و درجهیک بشود گفت را در مورد این فیلم هم میشود گفت. هنوز سه دقیقه از فیلم نگذشته است که مجذوب داستانش میشوید و این جاذبه تا پایان زمان حدودا سه ساعتۀ فیلم ادامه دارد. فیلمنامۀ (RRR) فوقالعاده است؛ از معرفی شخصیتها گرفته تا غافلگیریهایی که برای مخاطب به ارمغان میآورد. همه چیز این داستان درست به اندازه و متناسب است؛ هم عواطف گرم و تاثیرگذار در آن وجود دارد، هم گفتگوها و لحظات طنزآمیز و هم شور و هیجان و احساسات وطنپرستانه.
صحنههای اکشن و جلوههای بصری فیلم جای هیچ حرف و حدیثی ندارند. در ابتدای فیلم بهیم را میبینیم که برای شکار گرگ میرود و به جایش ببر شکار میکند! یا راجو را میبینیم که یکتنه و فقط با یک چوبدستی یک لشکر آدم را مغلوب میکند و فراری میدهد؛ البته که این صحنهها اغراقآمیزند، اما اغراقشان بسیار دلپذیر و درخشان از کار درآمده است. در صحنۀ آشنایی بهیم و راجو، وقتی این دو نفر با قدرت در بین زمین و هوا دست یکدیگر را میگیرند واقعا خون در رگ مخاطب به جوشش و حرکت میافتد و شور و هیجان وجودش را فرامیگیرد.
فیلم از جهات نمادپردازانه هم قابل توجه است؛ شخصیت «رام» که اسم همسرش هم «سیتا» است به وضوح یادآور افسانۀ هندوها دربارۀ شخصیت رامایانا است که برای نجات همسرش سیتا با اهریمن مبارزه میکرد. در واقع سراسر فیلم پر از اشاراتی به عناصر مذهبی هندو است. از اینجهت باید گفت این فیلم تا حد زیادی تحت تاثیر جنبشهای ناسیونالیستی اخیر است که هندوهای هندوستان به راه انداختهاند؛ جنبشی که متاسفانه خالی از احساسات و حرکتهای اسلامستیزانه هم نبوده است. البته این فیلم از شائبۀ اسلامستیزی بر کنار مانده است، اما به هر حال نوعی نادیده گرفتن نقش مسلمانان هندی در مبارزات ضداستعماری مردم شبهقاره را در آن میشود دید (مثلا وقتی بهیم میخواهد شخصیت واقعیش را برای رام معرفی کند اولین جملهاش این است که «من مسلمان نیستم»). این نکتهای است که منتقد نشریۀ Slate هم به آن اشاره کرده است.
در هر حال صرفنظر از مقصود و محتوایی که در لایههای عمیق فیلم ممکن است وجود داشته باشد، باید اذعان کرد که «خیزش، غرش، شورش» نه فقط یکی از بهترینهای سینمای هند بلکه تا اینجا یکی از بهترین فیلمهای سال ۲۰۲۲ بوده است. کشش و گیرایی این فیلم در بالاترین سطح است و بازیها، موسیقی، فیلمبرداری و خلاصه همۀ اجزاء آن چشمگیر و بینقص هستند. همۀ این عناصر در کنار هم یک فیلم منسجم و مفرح را شکل دادهاند که مخاطب را تقریبا برای سه ساعت رو به روی خودش میخکوب میکند.
- کارگردان: کودوری راجامولی (Koduri Rajamouli)
- بازیگران: راما رائو جونیور (Rama Rao Jr)، رام چاران (Ram Charan) و دیگران
- امتیاز: ۸.۰/۱۰