سریال کره‌ای «نفوذی»؛ دنیای تاریک قماربازان سئول

فرارو- سریال «نفوذی» به یک معنا در دو کلمه خلاصه می‌شود: هیجان و تعلیق. این هیجان و تعلیق از همان نخستین سکانس قسمت اول که یک صحنۀ تعقیب و گریز را نشان می‌دهد شروع می‌شود. اما هیجان اصلی مربوط به درگیری‌ها و زد و خورد‌های سریال نیست بلکه دقیقا مربوط به آنجایی است که آدم‌ها ساکت و آرام رو به روی هم دور یک میز نشسته‌اند و دار و ندار و زندگیشان را روی میز قمار ریخته‌اند.

 

به گزارش فرارو؛ شخصیت اصلی این سریال یک کارآموز قضایی به اسم کیم یو هان (با بازی کانگ‌ها نول) است. ما ابتدا کیم را در حالی می‌بینیم که دارد در یک معبد بودایی قمار می‌کند. اما بعد متوجه می‌شویم که او در واقع به این محفل غیرقانونی نفوذ کرده تا از کار روسای این باند قماربازی سر دربیاورد. او می‌فهمد که اعضای این باند در بین نیرو‌های پلیس خبرچین‌هایی دارند که دربارۀ هجوم پلیس به آن‌ها هشدار می‌دهند.

بعد از این، روسای کیم ماموریت خیلی مهم‌تری برای او در نظر دارند. آن‌ها به او پیشنهاد می‌کنند که به صورت پوششی و به عنوان یک قمارباز وارد زندان شود تا بتواند با نفوذ به باند‌های تبهکاری، یک فایل ویدئویی خیلی مهم را به دست بیاورد. این ماموریت قانونی نیست و فقط دو نفر از روسای کیم از آن خبر دارند. کیم ابتدا نمی‌خواهد این ماموریت را قبول کند، اما بعد از اینکه یکی از دو رئیس او کشته می‌شود، او قبول می‌کند که برای اجرای عدالت این ماموریت را انجام بدهد. اما هم‌زمان که کیم دارد به زندان می‌رود، اتفاقاتی می‌افتد که ادامۀ این ماجرا را برای او به یک کابوس تبدیل می‌کند. تنها چیزی که می‌تواند اوضاع را برای او بهتر کند این است که بتواند خودش را در «لیگ قمار» که در زندان در جریان است بالا بکشد.

 

بازی کانگ‌ها نول یکی از نقاط قوت اصلی این سریال است. او احساسات مختلف خودش مثل یاس، خشم، درهم‌شکستگی و انتقامجویی را به نحوی تحسین‌برانگیز و فوق‌العاده به مخاطب منتقل کرده است. مثلا در یکی از صحنه‌های قسمت دوم وقتی او برای اولین بار از داخل زندان با مادربزرگش تماس می‌گیرد، حرکات ظریف صورت و لحن صدایش طوری است که انگار واقعا تمام وجودش پر از بغض و اندوه است.

ریتم سریال در دو قسمت اول متناسب و نسبتا پرشتاب است و تقریبا خیلی زود کیم را از یک کارآموز خوشتیپ و آینده‌دار به یک زندانی سرخوردۀ انتقامجو تبدیل می‌کند. شیوۀ روایت داستان هم به صورتی است که حالتی از معمایی بودن را در فضای سریال ایجاد می‌کند و باعث می‌شود که در هر لحظه منتظر آشکار شدن یک راز تازه باشیم.

 

اما جذاب‌ترین عنصری که در داستان و فضای این فیلم وجود دارد، آمیختگی آن با ماجرای قماربازی است. صحنه‌های مربوط به قمار هیجان‌آور و نفس‌گیر از کار درآمده‌اند. ما صدای گفتگو‌های ذهنی کیم با خودش را می‌شنویم و از نقشه‌ها و تدبیر‌ها و بلوف‌های او آگاه می‌شویم و انگار درست مثل خود او منتظریم که ببینیم نتیجۀ بازی چه می‌شود. ماجرای مربوط به «لیگ قمار» که در قسمت دوم نشان داده می‌شود، اشتیاق ما را برای دیدن قسمت‌های بعدی چند برابر می‌کند. باید صبر کنیم و ببینیم آیا آموزشی که کیم از یک زندانی ناشناس می‌گیرد می‌تواند او را از «دستۀ سوم» به «دستۀ اول» لیگ قمار زندان برساند یا نه.