«اخم غربی»ها، «لبخند چینی»ها. این اصطلاحی است که رییس کنفدراسیون صادرات اتاق ایران و رییس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین در مورد روابط سیاسی – اقتصادی کنونی دو کشور بر زبان میآورد.
اسداله عسگراولادی، همواره بهرغم فراز و نشیبهایی که در روابط دو کشور وجود داشته و انتقادهایی که گهگاه به گوشههای مختلف از این رابطه وارد آمده، به دفاع از مبادلات تجاری با چین پرداخته است، به بهانه جدی شدن بحث دولت در مدیریت واردات و اعلام فهرست 170 قلمی کالاهای بیکیفیت وارداتی که نزدیک به 150 قلم آن، کالای چینی است، گفتوگویی با این فعال ذینفوذ بخش خصوصی انجام دادیم، گفتوگویی که در آن، رییس اتاق مشترک ایران و چین، غربیها را به تلاش دائمی برای وارد کردن «سم» به رابطه سیاسی – اقتصادی ایران و چین متهم کرد و از مدیران داخلی خواست که با دامن نزدن به شائبههایی چون «بیکیفیت بودن کالاهای چینی»، این سم را به بدنه این رابطه تزریق نکنند.
یکی از برنامههای جدی دولت که اخیرا بحث آن آغاز شده، «مدیریت واردات» است، حال از 170 قلم کالای ممنوعه وارداتی که پیش از این از سوی سازمان توسعه تجارت منتشر شد، بیش از 150 قلم کالا، کالای چینی هستند، شما به عنوان رییس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین، چه نظری در این رابطه دارید؟
اصولا اینکه مسوولان برای واردات به کشور، برنامهریزی مدیریتی کنند، امری مطلوب است، اما اینکه بخواهند در پیاده سازی این برنامهریزی مدیریتی، میان «کیفیت»های کالاهای وارداتی از «کشورها»، «تبعیض» قائل شوند، «نامطلوب» است.
منظور شما از «تبعیض» قائل شدن در کیفیت کالاهای وارداتی چیست؟
اساسا کیفیت کالاهای وارداتی ما باید بر اساس استانداردی که کشور خودمان تعریف میکند و میپذیرد، باشد و لاغیر. در این بین، استاندارد کنونی کشور ما در شرایط فعلی بیش از 800 قلم کالای وارداتی را پذیرفته است، منتها مشکل بزرگی که در این میان وجود دارد، این است که گاهی 15 تا 20 روز طول میکشد که موسسه استاندارد، استاندارد بودن یا نبودن کالایی را اعلام کند؛ حال آن که باید در مبادی ورودی حداکثر ظرف 48 ساعت، استاندارد بودن یا نبودن کالا اعلام شود، حال در این شرایط نامطلوب که باید وقت 15 تا 20 روزه برای معیارسنجی استاندارد بودن یک کالا صرف شود، هزینههای زیادی به بار میآید که عمدهترین آن، از دست رفتن وقت و هزینه تاجران است. این موارد در شرایطی است که با نهایت تاسف، سودجویان و کسانی که کالاها را به صورت «غیرمجاز» وارد کشور میکنند، در کمینگاه واردکنندههای قانونی قرار میگیرند و به خاطر تاخیر زیاد در ترخیص کالاهای گمرگی، کالاهای تاجران قبل از ارائه به گمرک، توسط عوامل غیرمجاز داخل کشور میشود، بنابراین، ساماندهی این شرایط و جلوگیری از ورود کالای غیرمجاز به کشور، اولین اقدامی است که باید توسط مسوولان برای تحقق مدیریت واردات انجام شود تا پس از آن بتوان انتظار داشت که هیچ کالای بیکیفیتی در بازار نباشد.
بر این اساس، بحث اصلی شما این است که کيفیت «کالای چینی» زیرسوال نیست، بلکه این روند نظارت استاندارد بر کالاها و ورود کالای غیرمجاز است که این کیفیت را زیرسوال میبرد؟
دقیقا. در چین هم مثل همه کشورها، کالای با کیفیت خوب، متوسط و ضعیف داریم.
پس چرا عمده کالاهایی که از چین وارد کشور میشود، بیکیفیت است؟
این صرفا «یک حرف» است که بر زبانها افتاده، واقعیت این گونه نیست، واقعیت این است که هماکنون کالاهایی که از کشورهایی مثل ترکیه و ویتنام وارد کشور میشود، کیفیتشان خیلی پست تر از کالاهای چینی است.
بنابراین به زعم شما، کیفیت کالاهای چینی که در کف بازار به دست مردم میرسد، اصلا نامطلوب نیست و اعتراضاتی که در این زمینه وجود دارد، صرفا اتهام است، حال آنکه یکی از مسوولان دولتی چندی پیش اعلام کرد که «کالای چینی از صفر درصد تا صد درصد بنجل است؟»
باید دید چند درصد از کالاها در «دست مردم» قرار میگیرد،
ما هماکنون 5/4 میلیارد دلار کالای مصرفی چینی وارد کشور میکنیم، از این میزان، حجم کالایی که در کف بازار در دست مردم قرار میگیرد، سه درصد هم نمیشود، یعنی اگر هماکنون شما کیف و کفش، پارچه و لباس، اسباب بازی و ابزار برقی مثل لامپ چینی که کم کیفیت هستند را از بازار جمع کنید، مجموعا سه درصد از کل کالاهای مصرفی وارداتی چینی به کشور را تشکیل میدهد، این در شرایطی است که اگر حجم کالاهای وارداتی از ترکیه را در نظر بگیریم، حجم کالاهای بیکیفیت وارداتی از آن رقم، بیش از 10 درصد است و به عبارتی بیش از 10 درصد کالاهای وارداتی از ترکیه بیکیفیت هستند. پس چرا در مورد این کشور و کالاهای وارداتیاش، «حرف و حدیثی» نیست؟!
پس علت حرف و حدیثی که در مورد کالاهای چینی وجود دارد، چیست؟
به اعتقاد من، بدنامی چینیها کمی «سیاسی» است، ما در برابر «اخم غربی»ها، «لبخند چینی»ها را پذیرفتهایم. حال در برابر این لبخند، آنها واکنش نشان میدهند و نمیخواهند که ما از چین کالا وارد کنیم. انعکاس آن هم این میشود که «کالای چینی بیکیفیت است.» غربیها به هر شکلی که برایشان ممکن است، «سم» وارد رابطه ایران و چین میکنند.
البته من نمیگویم که کالای متوسط چینی وجود ندارد، اما گمرکات ما هماکنون با دقت از ورود کالایی که دارای استاندارد مورد قبول ایران نیست، جلوگیری میکند؛ بنابراین وقتی برای مثال یک محموله از کالای چینی وارد بندر میشود و بندر به آن اجازه ورود نمیدهد، راه برگشت به چین را در پیش میگیرد، غافل از اینکه قاچاقچیان در کمینگاههای خود، کمین گرفته اند و کالا را داخل میکنند. روندی که از کنترل همه خارج است و در مورد کالاهای بیکیفیت وارداتی از ترکیه و ویتنام هم تکرار میشود و به اسم «چینی» تمام میشود.
هماکنون از چند کشور کالای غیرمجاز وارد ایران میشود؟
در حال حاضر از پنج کشور کالای غیرمجاز داخل میشود. ترکیه، ویتنام، تایوان، مالزی و چین. از بین این همه، «چین» به خاطر مسائل سیاسی، بدنامی بقیه را میکشد اگرچه در رتبه اول این دسته بندی قرار ندارد، اما وقتی وارد بازار میشویم، هر کالای بیکیفیتی را چینی لقب میدهند. در حالی که برای مثال در قفسه دیگر یک فروشگاه، کالای ترک هم به فروش میرسد، اما مغازه دار نمیگوید که «این ترک است»، زیرا خودش کالا را از ترکیه وارد کرده و در حقیقت پای خودش در این بین، گیر است.
قیمت تمام شده کالاهای چینی با قیمت تمام شده کالاها در ایران چه تفاوتی دارد؟
چین در حال حاضر بیش از یک هزار میلیارد دلار صادرات به اقصی نقاط دنیا دارد. این کشور با کیفیتترین کالاهای خود را به اروپای غربی و آمریکا میدهد و به ما هم میدهد. برای مثال یک جفت کفش چینی در فروشگاههای ایتالیا، یک هزار دلار به فروش میرسد، چین از آن نوع کفش به ما هم میدهد، اما در مقابل به تناسب بازار، کفش «یک دلاری» نیز در اختیار ما میگذارد.
وزیر بازرگانی اخیرا در اظهارنظری در نشست خبری خود، اعلام کرد که «اگر کیفیت کالاهایی مثل کالاهای چینی نامطلوب است، تقصیر و تخلف کشور مبدا نیست، بلکه تقصیر کشور مقصد است که از آن کشور کالا میخرد»، نظرتان در این مورد چیست؟
ما هرگز کالای بیکیفیت از چین نمیخریم، کالای بیکیفیت را قاچاقچیها وارد کشور میکنند که مسوولان باید جلوی این موضوع را بگیرند، کالاها ابتدا وارد مبادی رسمی میشوند، اما آن قدر موانع گمرکی بر سر راه تاجران وجود دارد که این کالاها، دوباره خارج میشوند و از مبادی غیررسمی برمیگردند، آقای غضنفری عزیز هم میدانند که چین خود اعلام میکند که هم کالای متوسط دارد و هم کالای خوب و میگوید اگر ایرانیها از او کالای خوب بخواهند، کالاهای متوسطش را از مبادله کنار میگذارد. حال بعضی از ایرانیها که شمارشان البته اندک است، از چین کالای متوسط میخرند، این افراد در مبادی رسمی برای ورود کالاهای خود با مشکل مواجه میشوند و همان روندی که به آن اشاره شد، برای ورود این نوع کالاها تکرار میشود.
پس به اعتقاد شما، بیکیفیت بودن کالاهای چینی صرفا یک شائبه است که نباید مدنظر مدیران قرار گیرد و زمینه برخوردها و اظهارنظرهای تبعیضآمیز را فراهم کند؟
دقیقا. این را هم در نظر بگیرید که برای مثال هماکنون در اروپا کالای مراکشی وجود دارد. حال اگر اروپا از توزیع آن کالاها جلوگیری کند، میبینیم که این کالاهای بیکیفیت از مبادی رسمی و غیررسمی وارد ایران میشوند، از سوی دیگر، مگر در فروشگاهها و حراجی کشورهایی مثل آلمان و انگلیس، کالای بیکیفیت که به نصف قیمت فروخته میشود، دیده نمیشود؟ پس باز هم باید پرسید که چرا به شائبه بیکیفیت بودن کالاهای چینی از داخل و خارج دامن زده میشود؟!
بنابراین، شما معتقدید که در حال حاضر همه کالاهای بیکيفیت چینی به صورت غیرمجاز وارد کشور میشوند؟
بهتر است بگوییم 80 تا 90 درصد.
اگر این رقم را در نظر بگیریم، چرا همچنان بر این حوزه نظارت لازم اعمال نمیشود؟
پرسش من هم دقیقا همین است. اگرچه باید در نظر داشت که ما دو هزار و 500 کیلومتر مرز داریم که کنترل آنها آسان نیست. در این بین ستاد مبازره با قاچاق کالا و نیروی انتظامی هم تلاش خود را میکنند.
آیا این توجیه قابل قبول است؟
توجیه است دیگر. شرایط ویژه است و نمیتوانند کنترل کنند، در عین حال، سه مورد دیگر؛ یعنی ورود از افغانستان، عراق و بازارچههای مرزی هم عاملی برای تشدید این ناتوانی در عدم کنترل ورود کالاهای غیرمجاز و بیکیفیت به کشور شده است.
از 30 میلیارد دلار مبادلات تجاری میان ایران و چین، سهم کالاهای مصرفی وارداتی چقدر است؟
سهم صادراتی ما با احتساب انرژی، 60 درصد و سهم وارداتی ما 40 درصد است، بر این اساس، ما تنها کشوری هستیم که در مبادلات تجاری با چین در طی 20، 25 سال اخیر، همواره ذینفع و دارای سمت و سوی مثبت بودهایم. سهم واردات کالاهای مصرفی از چین هم حداکثر 5/4 میلیارد دلار است.